ارزيابي شکل ظاهري بدن در اسب
يکي از روشهاي ارزيابي فنوتيپي حيوانات ارزيابي شکل ظاهري است. شکل ظاهري مطلوب در اسب شامل تناسب ساختار عضلاني، استخوانبندي بدن و اندامها نسبت به يکديگر ميباشد. شکل ظاهري در اسب قابل توارث است (وراثتپذيري ۱۵/۰ تا ۵۰/۰) و همبستگي صفت با عملکرد حيوان زياد ميباشد(۷/۰ تا ۹/۰).
در ارزيابي شکل ظاهري، تعادل حيوان، سلامت اندامهاي مختلف (نظير دستها، پاها و غيره) و يا وجود ناهنجاريهاي بدني و حرکتي بررسي ميشود.
يک اسب ايدهآل بايد داراي تعادل باشد. حيوان متعادل داراي استخوان شانه بلند و شيبدار، پشت کوتاه و شکم طويل بوده و اندامهاي مختلف آن بايد با يکديگر متناسب است. ساختار سر و گردن در استعداد سواري اسب اهميت دارند. ساختار بخش جلويي بر طول گامها، نرم دويدن و قدرت حرکت اثر دارد. حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد از وزن بدن بر روي پاهاي جلو ميباشد و درنتيجه بيشتر ناهنجاريهاي ناشي از ضربه در پاهاي جلو اتفاق ميافتد. شانه بايد بلند، شيبدار و عضلاني باشد. شيبدار بودن شانه سبب حرکت آزاد عضو به طرف جلو و حداکثر طول گام مي شود و نيز ضربات وارده در هنگام راه رفتن را کاهش ميدهد. استخوان قلم بايد کوتاه و داراي رباطهاي محکم و کاملا مشخص باشد.
برخي ناهنجاريهاي ساختاري در زانو نظير انحراف زانو به جلو يا عقب، پاهاي پرانتزي و غيره سبب نامطلوب بودن شکل ظاهري و کاهش عملکرد ميشود. مفصل بخلوق، بخلوق و سمها نيز بايد در ارزيابي شکل ظاهري مورد بررسي قرار گيرد.
بدن از قسمت جدوگاه، قفسه سينه و پشت تشکيل شده است و شکل آن بر تعادل، ظرفيت و قدرت دويدن تاثير دارد. جدوگاه بايد برجسته بوده و قابليت قرار دادن زين را داشته باشد. دندهها بايد بلند و قوسدار باشد. براي مناسب بودن شکل ظاهري، پشت بايد کوتاه، مستقيم و عضلاني باشد.
بهدليل نقش قسمت عقب حيوان در هدايت اسب به جلو، ساختار آن اثر بسيار زيادي بر دويدن حيوان دارد. در يک اسب ايدهآل بايد استخوان ران کوتاه، درشت ني بلند و قلم پاي عقب نيز کوتاه باشد. مفصل خرگوشي و مفصل بخلوق ضربات وارده در موقع راه رفتن را خنثي ميکنند. برخي ناهنجاريهاي پاهاي عقب نظير مفصل خرگوشي داسي شکل، مفصل خرگوشي گاوي شکل و غيره بر عملکرد و شکل ظاهري اسب اثر دارد.
در قضاوت شکل ظاهري بايد عضلاني بودن بدن را نيز مورد توجه قرار داد. عضلات بايد دراز، صاف و کاملا مشخص باشد
يکي از روشهاي ارزيابي فنوتيپي حيوانات ارزيابي شکل ظاهري است. شکل ظاهري مطلوب در اسب شامل تناسب ساختار عضلاني، استخوانبندي بدن و اندامها نسبت به يکديگر ميباشد. شکل ظاهري در اسب قابل توارث است (وراثتپذيري ۱۵/۰ تا ۵۰/۰) و همبستگي صفت با عملکرد حيوان زياد ميباشد(۷/۰ تا ۹/۰).
در ارزيابي شکل ظاهري، تعادل حيوان، سلامت اندامهاي مختلف (نظير دستها، پاها و غيره) و يا وجود ناهنجاريهاي بدني و حرکتي بررسي ميشود.
يک اسب ايدهآل بايد داراي تعادل باشد. حيوان متعادل داراي استخوان شانه بلند و شيبدار، پشت کوتاه و شکم طويل بوده و اندامهاي مختلف آن بايد با يکديگر متناسب است. ساختار سر و گردن در استعداد سواري اسب اهميت دارند. ساختار بخش جلويي بر طول گامها، نرم دويدن و قدرت حرکت اثر دارد. حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد از وزن بدن بر روي پاهاي جلو ميباشد و درنتيجه بيشتر ناهنجاريهاي ناشي از ضربه در پاهاي جلو اتفاق ميافتد. شانه بايد بلند، شيبدار و عضلاني باشد. شيبدار بودن شانه سبب حرکت آزاد عضو به طرف جلو و حداکثر طول گام مي شود و نيز ضربات وارده در هنگام راه رفتن را کاهش ميدهد. استخوان قلم بايد کوتاه و داراي رباطهاي محکم و کاملا مشخص باشد.
برخي ناهنجاريهاي ساختاري در زانو نظير انحراف زانو به جلو يا عقب، پاهاي پرانتزي و غيره سبب نامطلوب بودن شکل ظاهري و کاهش عملکرد ميشود. مفصل بخلوق، بخلوق و سمها نيز بايد در ارزيابي شکل ظاهري مورد بررسي قرار گيرد.
بدن از قسمت جدوگاه، قفسه سينه و پشت تشکيل شده است و شکل آن بر تعادل، ظرفيت و قدرت دويدن تاثير دارد. جدوگاه بايد برجسته بوده و قابليت قرار دادن زين را داشته باشد. دندهها بايد بلند و قوسدار باشد. براي مناسب بودن شکل ظاهري، پشت بايد کوتاه، مستقيم و عضلاني باشد.
بهدليل نقش قسمت عقب حيوان در هدايت اسب به جلو، ساختار آن اثر بسيار زيادي بر دويدن حيوان دارد. در يک اسب ايدهآل بايد استخوان ران کوتاه، درشت ني بلند و قلم پاي عقب نيز کوتاه باشد. مفصل خرگوشي و مفصل بخلوق ضربات وارده در موقع راه رفتن را خنثي ميکنند. برخي ناهنجاريهاي پاهاي عقب نظير مفصل خرگوشي داسي شکل، مفصل خرگوشي گاوي شکل و غيره بر عملکرد و شکل ظاهري اسب اثر دارد.
در قضاوت شکل ظاهري بايد عضلاني بودن بدن را نيز مورد توجه قرار داد. عضلات بايد دراز، صاف و کاملا مشخص باشد
صفات مطلوب در ارزيابي اسب: conformation
3 سري ديدگاه درخصوص ارزيابي تيپ در اسب وجود دارد. 1) كانفرميشن يا تناسب اندام از نقطه نظر اين ديدگاه مهم تركيب مناسب اندامها و اعضاي بدن است در كنار همديگر و بدست دادن وضعيت قابل قبولي از عملكرد حيوان مورد بررسي قرار ميگيرد.
2) ديدگاه فانكشنال functional: صفاتي را در اين گروه مورد بررسي قرار ميدهند كه به دوام عمر اسب مربوط ميشود. (مثلاً اسب لنگش نداشته باشد، كور نباشد، مشكلات تنفسي نداشته باشد و...)
3) ديدگاه شورينگ Show Ring
صفات مربوط در اسبهاي خونگرم: پيشاني بايد عريض وسيع و مسطح و صاف باشد از ديدگاه زيبايي شناسي اگر پيشاني اسب بالاتر از روبيني آن باشد.
روبيني اگر پهن باشد (Dish face) زيباتر نشان ميدهد اگر روبيني خيلي برآمده باشد حالت گوسفندي ميگيرد. اگر پيشاني خيلي برجسته باشد حالت خرگوش ميگيرد. ناحيه مغزين بايد خيلي وسيع و بزرگ باشد اين ناحيه به جهت اعمال تنفس خيلي مهم ميباشد. مغزين نبايد در حالت استراحت تكان زيادي بخورد و بعد از كار بايد سريعاً متوقف شود در غير اينصورت مشكل تنفسي دارد. لب بايد باريك و محكم باشد اين ناحيه بايد كلين clean باشد. طوري باشد كه رباطها و اتصالات قابل ديد باشند و پوست كاملاً چسبيده باشد.
چشم بايد شفاف و برجسته و پلكها با شيب منظم روي چشم قرار بگيرد مهمترين اختلال چشم كوري است كه علارغم زيبايي اسب غيرقابل چشمپوشي نيست.
1ـ اسبهاي چشم شيشهاي: در اين اسبها عنبيه رنگدانه ندارد.
2ـ اسبهاي چشم خمار
3ـ چشم قوشي: در اسبهاي سمندي كه چشمشان قهوهاي رنگ است)
4ـ اينراپيون: حالتي است در چشم كه مژههاي پلك پايين به داخل چشم منحرف ميشود.
5ـ اكستراپيون: حالتي است كه پلك به بيرون برميگردد و بيرون ميزند.
گودي بالاي چشم هرچه بيشتر باشد حيوان پيرتر است. بعضي اسبداران با تزريق آب سعي در پر كردن اين گودي دارند تا اسبشان پير نشان ندهد. اما اگر با انگشت به آن ناحيه فشار دهيم و صداي جِزجِز شنيده شد اين تقلب برملا ميشود.
گوش كوچك يا متوسط زيباست اما گوش بزرگ نازيبا به نظر ميرسد. زنده بودن يا آلِرت بودن گوش يا تيز بودن گوش امتياز زيادي دارد. اگر اسب گوشها را به طور متناوب و در جهت مخالف دو گوش تكان دهد نشانه اضطرابش است.
زير گلوي اسب هرچه پهنتر باشد بهتر است اگر زير گلو تنگ باشد نامطلوب ميباشد چون دستگاه تنفس تحت فشار قرار ميگيرد. نژاد عرب زير گلويش پهن و وسيع است و خيلي منا ميباشد. صفت زيرگلو روي اتصال سر به گردن تاثير ميگذارد. اتصال سر به گردن بايد عمود به سر باشد و سر با خط عمود زاويه 45 درجه داشته باشد. اتصال زير گلو هرچه بيشتر باشد بهتر است. اگر گردن قوي باشد اتصال سر به گردن خيلي كم وسعت است و تعادل حيوان زياد پايدار نيست در اين حالت به سر حالت دزيده گفته ميشود انگار اسب ميخواهد سرش را بدزدد. اگر مفصل آرنج به بدن خيلي بچسبد toe out حاصل ميشود اگر مفصل آرنج از بدن جدا باشد toe in حاصل ميشود. ساعد بايد طويل و عضلهاي باشد.
دانش آموخته رشته ژنتیک اسب ومدرک s-سوارکاری از مستر وین .تیچر مستر ترینر. مدرس و نویسنده کتاب . آنالیز تولید واصلاح اسب بامتدروز .مشاور سرمایه گزاری صنعت اسب درایران