اسب با حرکات دمش چه می گوید؟

بالا وپایین رفتن دم اسب در واقع شبیه به بالا وپایین رفتن سوزن روی صفحه یک دستگاه هیجان سنج است. دم بالا به معنای هوشیاری ـ فعالیت وسرشاری است.

دمی که به پایین افتاده، می تواند حاکی از خواب آلودگی، خستگی مفرط . درد، ترس شدید یا تسلیم و اطاعت باشد.

علت این امر این است که هر چه که اسب به سرعت خود در پیشروی می افزید مجموعة عضلانی ضد قوّه ثقلش بیشتر به فعالیت در می آید. این عضلات در بالا جستن وپیش رفتن به او کمک می کنند 

وبالا رفتن دم هم جزئی از کل این فعل وانفعالات است. هنگامی که اسب از سرعت خود می کاهد و یا به اصطلاح ترمز می کند، عکس این ماجرا اتفاق می افتد و دم به طرف پایین فشرده می شود.

این ارتباطات قدیمی «پاشو، برو» و «بشین، صبر کن» به صورت استعاره گرفته شده اند تا علائم ویژه ای را برای زبان بدن اسب فراهم سازند

یک اسب ممکن است دمش را صرفاً به عنوانم یک علامت بالا و پایین ببرد بدون اینکه حتی بدنش را تکان دهد.

برای مثال یک اسب جوان سرکش ممکن است به اسب دیگر نزدیک شود و با پرتاب کردن دمش به طرف بالا روی پشتش تا حد امکان آمادگی خود را برای بازی نشان دهد.

در واقع به هنگام آغاز بازی خمیدگی دم به طرف بالا و پشت تا این درجه شدت می یابد که دم گاهی کاملاً بر روی پشت خم می شود.

این علامت دعوت برای بازی، بلافاصله توسط اسب جوان مقابل، درک شده و بازی به سرعت آغاز می گردد.نکته اصلی در اینجا این است که در لحظة دم بالا گرفتن اسبی که بازی را پیشنهاد می کند،

حتماً در حال سرعت گرفتن نبوده است وحتی ممکن است که به حالت استراحت و ایستایی بوده باشد.در اینجا اصطلاح «پاشو،برو» به زبان اسبی مبدل شده

به «پاشو با هم بریم»و حرکت دیگر در اثر سرعت گیری نیست بلکه نمادی از آن است. در واقع این حرکت به معنای درخواستی برای سرعت گیری است: «بزن بریم با هم بازی کنیم».

در یک طریق مشابه دم ممکن است توسط اسبی که در حال ایستایی است برای گفتن اینکه، «من خسته و بی حالم، تسلیم تو هستم، رئیس تویی» به طرف پایین بیفتد.

در حالت ترس شدید از یک اسب دیگر، یک اسب ممکن است حتی دمش را کاملاً به قسمت میان دو کپلش بچسباند. درست شبیه به یک سگ که گاه دمش را میان دو پایش می برد.

اگر یک اسب بسیار پرخاشگر یا عصبی باشد، یک علامت دیگر سفت شدن قسمت تحتانی دم به گونه ای است که بیش از اوقات معمول از پشت اسب بیرون می زند، درست مثل یک میله پشمالو.

درتماسهای جنسی دم نریان و مادیان هر دو به خاطر هیجان آن لحظه به طرف بالا نگاه داشته می شود 

ولی یک اختلاف کوچک وجود دارد و آن این است که دم مادیان به عنوان ک دعوت جنسی کمی به طرف جانبی و درعین حال به طرف بالا نگاه داشته می شود.

علاوه بر علائم بالا و پایین دم، حرکات سریع شلاقی در جهات نیز وجود دارد. منشاء اینگونه حرکات ناراحتی و حساسیت حیوان است که در اثر حشرات و سایر جانوران فوری به وجود آمده است.

در اینگونه موارد دم در واقع به منزله یک مگس کش به کار می رود ولی زبان بدن اسب این عمل اجدادی را برای استفاده در برخوردهای اجتماعی غرض گرفته است.

اسبی که مضطرب، مستاصل یا گیج است ممکن است دمش را به این طرف و آن طرف تکان دهد اول به صورت جانبی بعد عمودی وسپس به صورت نیم دایره که به این وسیله ناراحتی خو رانشان می دهد . 

در این حال در واقع مگسی وجود ندارد که او را بیازارد و این ناراحتی او بیشتر روانی است تا جسمانی. 

درمسابقات درساژ اینگونه دم تکان دادن که آن را اصطلاحاً مقاوت گویند می تواند منجر به از دست دادن نمره شود.

به عبارت دیگر این امر به منزله علامتی است که اسب در پوستش راحت نیست و بنابر این به خوبی توسط سوار کارش آماده نشده است یا اینکه نمی خواهد از اثرات سوارکارش پیروی کند.

وقتی که اسب به طور خاصی عصبانی است ممکن است این حالت خود را با زیاد کردن قدرت حرکت شلاقی دم بیان کند،

به طوریکه ضربه ها آنقدر قوی می شوند که موهای دم مثل شلاق د رهوا صوت کشیده و اگر با پوست انسان برخورد کنند، می توانند موجب جراحت شوند .

ضمناً در این حالت ممکن است که اسب دمش را به طرف بالابرده و بعد به صورت یک کشیده به پایین بزند. رفته رفته که اسب عصبانی تر می شود علائمی از این قبیل اغلب مبشر یک لگد وحشیانه هستند.

در بعضی از کشور ها استفاده غیر قانونی از شلاقهایی که می توانند شک الکتریکی وارد آورند موجب یک واکنش شدید دم می شود.

وقتی با اینگونه شلاقها ضربه ای به اسب وارد می آورند حیوان قائده دمش را سفت کرده، دمش را به صورت یک دایره سریع می چرخاند بعد آن را در هوا بلند کرده ومحکم بر روی کپل فرود می آورد.

تمام این اعمال در فاصله یک ثانیه انجام می گیرد ولی علامت گویایی است ازاینکه یک عمل غیر قانونی به حیوان وارد شده است.

یک نوع تقلب عجیب وغریب هم در مورد اسبهای بلند گام

“Tennessee Walker” کشف شده است که ممکن است دم اینگونه اسبها که غالباً مورد انواع خشونت قرار می گیرند قطع شده و یک دم مصنوعی روی سمبه آن قرار داده شود ،

صرفاً به این خاطر که قیافه شاد و پر تحرک به آنها داده شود. گاهی اوقات به جای این کار یک قطعه زنجفیل در مقعد اسب بیچاره فرو می کنند تا همین حالت به صورت مصنوعی در او ایجاد شود.

تسمه گردان و اولين سواري

از اينجا كار واقعي مربي شروع ميشود. تا به حال مربي ميتوانست نظارت كرده و تمرينهاي مقدماتي را به عهده پرستار گزارده باشد، ولي حال بايد آستينها را بالا بزند و بهصورت مهمترين شخصيت بارز در زندگي اسب جوان نقش اول را عهدهدار شود. اين بدان معني نيست كه پرستار ديگر نقشي را عهدهدار نيست ما هنوز بسياري از كارها از قبيل تسمهگردان و برگرداندن سواره اسب به اصطبل را به عهده او ميگزاريم.

عقايد صاحبنظران دربارة اينكه اسب را قبل از سواري تسمهگردان كنيم يا نه، و اگر بلي چه مدت، بسيار متفاوت است. «هرهانس جي كوهلر»، تربيت كننده اسبهاي جوان در «وردن» كه از جنگ جهاني دوم به بعد بيشترين اسبهاي جوان را براي تربيت در اختيار داشته، هيچ عقيدهاي به تسمه گردان قبل از سوارشدن - حتي كوتاه مدت - ندارد. او معتقد است كه اسب را بايد مدتي كوتاه تسمهگردان كرد و سپس در حالي كه اسب به تسمه در حال قدم رفتن است زينگزاري شده و سوار بر آن سوار شود اين روش از ديدگاه فروشندة اسب كاملا" قابل درك است.

من خوش ندارم اسب را با مدت طولاني تسمه گردان خسته كنم. در اولين مرحله از آموزش اسب جوان قبل از سوارشدن بين 3 تا 4 هفته او را تسمه گردان ميكنم. تجربه به من ميگويد كه اين تمرين در برنامه بلندمدت آموزش اسب با توجه به اهميت سلامت و رشد آزادانه و عمومي او مؤثر است و از آنجا كه اين موارد از نظر من بسيار مهم هستند حوصله ميكنم.

پس از شروع كار جدي اسب، باز هم تسمه گردان از تمرينهاي مهم بهشمار ميرود. تسمهگردان تمرين كلي و مكمل كار مربي است. تسمه گردان قبل از سواري براي رفع مشكلات كمر و گردن اسب تمرين بسيار مفيدي است. اگر هم اسب يكي دو روزي استراحت كرده باشد تسمه گردان براي دفع انرژي اضافي او مفيد است.

گاهي تسمه گردان را ميتوان جايگزين تمرين سواره كرد. شايد بخواهيم آنچه را سواره تمرين كردهايم روي زمين مشاهده كنيم و يا اينكه اسب را به دهنه كرده و قسمت عقب او را بيشتر فعال كنيم. دربارة اين موضوع در قسمت بعدي - تمرين اساسي سواره - توضيح بيشتري ميدهم. بايد بدانيم تسمه گردان به همان اندازه سواره كار كردن مشكل است. شخصي كه تسمه گردان ميكند بايد تجربه كافي داشته باشد. اگر نتوانيم به درستي تسمهگرداني كنيم با خطرات بيشماري مواجه ميشويم. بايد فقط از يك مربي مجرب استفاده شده و برنامه كار از قبل با او تنظيم شده باشد.

تسمه گردان

تسمهگردان اسب را براي تمرين سواره آماده ميكند. از طريق كاربرد شلاِ صدا و بند اثرها را به اسب ميآموزيم. ميتوان اسب جوان را تا مدتي حتي طولاني قبل از زينگزاري، تسمهگردان كرد. اسب بدون تحمل وزن سوار كه به آن عادت ندارد ميآموزد كه به راحتي به دهنه شده در كمال آرامش خود را با گامهاي قدم، يورتمه و چهارنعل وفق دهد . اسب چهارساله اي که در بهار زير زين مي رود مي بايست 4 هفته و در پائيز 3 هفته تسمه گردان شود .

ابزار تسمه گردان

براي تسمه گردان بجز آبخوري بانداژ و مچ بندكار، به تنگ ورشو مخصوص تسمهگردان تسمه، بغل بند، كلگير مخصوص تسمهگردان و شلاِ نياز داريم.

ابزار تسسمه گردان : 1- کلگير مخصوص 2- کلگير سبک 3- شلاق تسمه گردان به بلندي 5 تا 6 متر

4- بغلبند 5- بند به بلندي 7 تا 10 متر

اخته 4 ساله ( وست فالن به نام سايمون ) آماده تسمه گردان . بغل بندها را در قسمت پائين تنگ بسته ايم تا تشويق کنيم سر را پائين بکشد .

اگر به زير تنگ ورشو بالشتك نميگذاريم ميتوان آن را روي زينبست و پس از اتمام كار باز كرده، سوار شد. در طرفين تنگ حلقههائي تعبيه شده كه محل بستن بغل بندهاست. قسمت زيرين رودماغي كلگير ميبايست كاملا" نرم بوده و خود آن به درستي و قاطعانه بسته شده باشد كه روي دماغ اسب لق نزند.

. روي كلگير تسمه گردان سه حلقه تعبيه شده و تسمه به حلقه وسط وصل ميشود. حلقه داخل براي اسبهائي است كه به خارج ميكشند و با وصل كردن تسمه به آن از كشيدهشدن كلگير به خارج جلوگيري ميشود. كلگير كامل كمي پيچيده است و نصب آن بخصوص روي اسبهاي جوان مستلزم صرف وقت.

ابتدا آبخوري ميزنيم و پس از زدن كلگير تسمهگردان روي آن، زير گلوئي را ميبنديم تا از حركتهاي جانبي بندگونهها و آزردن چشمهاي اسب جلوگيري شود.

استفاده از كلگيرهاي سبك به مراتب راحتتر و شكل آن مشابه رودماغي است، با اين تفاوت كه سه حلقه روي آن تعبيه شده است. من سعي ميكنم از كمترين كمكها استفاده كنم تا اسب آزادي بيشتري احساس كند. استفاده از كلگير تسمهگردان اطميناني است براي اجراي اثرها روي نرمترين نقطه پوزه اسب نه روي دهان او. اسب جوان بايد از آبخوري داخل دهان لذت برده و هيچگاه از ضربات ناخواسته به دلائل مختلف به دهانش ترسانده نشود.

اگر كلگير مخصوص تسمهگردان نداريد و يا نميخواهيد استفاده كنيد. تسمه را به بندي كه به دو حلقه آبخوري بسته شده است وصل كنيد. اتصال تسمه به حلقه سمت داخل آبخوري باعث ميشود تا حلقه خارج به قسمت خارجي دهان او فشار وارد كند. ساختن حلقهاي براي اتصال بند به دو حلقه آبخوري بسيار ساده است. از بند مهميز استفاده كنيد. آن را از بين دو حلقه آبخوري زير پوزه رد كرده و سگك آن را به اندازه دلخواه ببنديد. تسمه را ميتوان هم زمان به حلقه داخلي آبخوري و بندگونه متصل كرد يا از حلقه خارج به داخل از زير چانه، يا از حلقه خارجي به روي سر و سپس به حلقه داخل و اين نوع آخر فشار بيش از انواع ديگر وارد ميكند.

بغل بندها نقش دست جلوهاي سوار را ايفاء ميكنند و ميبايست به اسب كمك كنند تا به راحتي آبخوري را قبول كند. اسبي به درستي براي تسمهگردان آماده شده كه به هنگام قدم روي دايره بغلبندها فشاري روي دهان او وارد نكنند و بسته به قطر دايره، بغل بند دست داخل ميبايست بين دو تا سه سوراخ كوتاهتر از بغل بند دست خارج باشد.

روشهاي بستن تسمه براي تسمه گردان

1- همزمان حلقه آبخوري و بندگونه .

2- ابتدا به حلقه خارجي آبخوري و سپس از روي سر به حلقه داخلي و دست مربي .

3- از بند وصل شده به حلقه آبخوري زير چانه .

4- از حلقه خارجي و سپس زيرچانه در حلقه داخلي و دست مربي .

هرچه كار جلوتر ميرود بغل بندها كوتاهتر ميشوند تا اسب انعطافپذيرتر شده و تماس بيشتري با آبخوري داشته باشد. تفاوت طول دو بغلبند بسته به طول بدن اسب بين 5 تا 8 سانتيمتر و يا 3 تا 5 سوراخ ميتواند باشد. بغلبند خارج مكمل بغلبند داخل بوده و اجازه نميدهد اسب روي شانه خارج بيفتد. بند يا تسمه بين 7 تا 10 متر طول داشته و در انتها حلقهاي دارد كه در دست مربي قرار ميگيرد. مزيت بند يا تسمه بلند در اين است كه به اسب اجازه داده ميشود روي دواير با قطر بيشتر حركت كند.

اندازه شلاِ تسمهگردان به آن ميزان است كه مربي بتواند با انتهاي آن پشت اسب را لمس كند. دسته و بند شلاِ روي هم بين 5 تا 6 متر طول دارند.

اسبي که به درستي براي تسمه گردان آماده شده است .

اندازه شلاِ تسمهگردان به آن ميزان است كه مربي بتواند با انتهاي آن پشت اسب را لمس كند. دسته و بند شلاِ روي هم بين 5 تا 6 متر طول دارند.

در ابتدا از شلاِ تسمهگردان استفاده نكرده و آن را همراه نميبريم. در صبح اولين روز تمرين بهتر است اسب را به محوطه تمرين برده و رهايش كنيم تا انرژي اضافه را دفع كند. بعد از ظهر او را براي تسمه گردان آماده كرده او را به محوطه تمرين ميبريم. پرستار يا كمك را همراهبريم تا در سمت خارج با دست چپ بندگونه را گرفته و همراه مربي با دست راست روي دايرهاي كوچك اسب را حركت ميدهند. مربي تسمه را كمي آزاد به دست دارد و با دست راست خود هر زمان كه لازم است اسب را نوازش ميكند.

پس از چند قدم مربي به آرامي بند را بلند كرده به طرف مركز دايره حركت ميكند. او در مركز مي ايستد و حركت اسب روي دايره را تعقيب ميكند و به آرامي تماس او با تسمه همانند تماس دست با دست جلو خواهد شد. كمك به آرامي خود را از اسب دور ميكند و تا زمانيكه اسب روي دايره قرار دارد، خود را دور نگه داشته و هر زمان كه لازم باشد دوباره به اسب نزديك شده و او را تشويق به حركت روي قوس ميكند. مربي گاه گاهي به هنگام ايست اسب به طرف او رفته و نوازشش ميكند.

اين اولين درس تسمهگردان بود. كمك بغل بندها را باز كرده، اسب را به اصطبل برميگرداند. ممكن است سؤال شود، تمام تمرين اولين جلسة آموزش همين بود، جواب (بله) است. چرا كه هرچه در ابتدا وقت بيشتري صرف كنيد، كار را براي آينده سادهتر كردهايد. سواركاران جوان به دليل بيحوصلگي با ترديد به اين اصول قديمي نگاه ميكنند.

واضح است كه جوانان ميخواهند به سرعت نتيجهگيري كنند ولي مربي مجرب آنان را راهنمائي ميكند كه براي دستيابي به آرزوهاي بزرگ بايد بهاي آن را پرداخت.

تمرينهاي بعدي

روز بعد شلاِ را همراه ميبريم و يا آن را روي زمين ميگزاريم و يا به زير بغل ميزنيمش. شروع تمرين همانند روز قبل است.كمي بعد شلاِ را به طرف پشت اسب ميگيريم بهطوري كه مثلثي تشكيل شده، اسب قاعده و تسمه و شلاِ دو ضلع آن باشند. كمك همچنان در طرف ديگر مواظب است كه اسب در آرامش كامل باشد. همزمان با شروع يورتمه كمك همچنان در كنار اسب حركت ميكند، به نرمي با او صحبت كرده و به آرامي از او دور ميشود.

مربي همچنان شلاِ را در پشت اسب نگه ميدارد و آماده است كه اگر اسب ميخواهد به قدم بيفتد شلاِ را با پشت او آشنا كرده و با گفتن (يورتمه) او را تشويق به رفتن كند. در غير اينصورت اجازه ميدهد اسب چند دوري يورتمه رفته سپس خودش آرام گرفته به قدم برگردد. اين حركت بايد چندبار تمرين شود.

اگر اسب خود به يورتمه افتاده و چند دور زد درس دوم را فرا گرفته است. درس را با قدم تمام كنيد در اين مرحله اسب را به چهار نعل نمياندازيم. اگر اسب آموخته كه خود روي دايره حركت كند، كمك ميتواند به سمت داخل آماده و در كنار تنگ ورشو قرار بگيرد. اگر اسب بايستد، كمك او را ترغيب به حركت ميكند در حاليكه همزمان مربي با قراردادن شلاِ روي كپل اسب و گفتن كلمه (يورتمه) همين كار را انجام ميدهد. اگر اسب درس روز قبل خود را به خوبي پس داده باشد، نيازي به كمك نفر دوم نيست. فقط هنگام تغيير دست او را نياز داريم. با توجه به خلق و خوي اسب اين مورد ممكن است ما را با مشكل مواجه كند. اسبها بيشتر تمايل به حركت روي دست چپ دارند و بهتر است ما هم روي همين دست تمرين را شروع كنيم.

ممكن است لازم باشد براي تعويض دست از كمك بخواهيم همان وضعيت درس اولين روز را داشته باشد و ميبايست با توجه به شوِ و شعور هر اسبي با او رفتار كرد. بطور معمول بين هشت تا ده روز طول ميكشد تا اسب به راحتي روي هر دو دسته تسمه گردان شود.

تمرين تسمه گردان تا رسيدن به حداكثر تعادل و انقياد تا قبل از تمرين سواره ادامه خواهد داشت. از آنجا كه مربي هنوز تماس نزديكي (از طريق نشستن روي زين) با اسب ندارد ناچار است به چشم و احساس خود متكي باشد. شلاِ تسمهگردان اسب را با شلاِ و ساِ سوار آشنا ميكند. اثرات كلگير، بند و بغل بندها اسب را براي گرفتن اثرات دستجلو آماده ميكند.

بيشتر تمرين تسمه گردان صرف يورتمه ميشود. چهار نعل، قبل از يك هفته در دستور كار نيست. گام چهارنعل از يورتمه به كمك شلاِ و كلمه (چهار نعل) انجام ميشود و ممكن است چند بار تكرار شود و به هنگام به چهارنعل افتادن اسب بلند كردن بند به اسب كمك ميكند. بين 5 تا 10 دور چهار نعل در اين درس كافي است. چند گام جمع روي دايره خيلي بيشتر از چهار نعل طولاني به اسب كمك ميكند. پس از چهار نعل اسب را به يورتمه انداخته و به دنبال آن قدم. پس از اتمام تمرين من بغل بندها را برميدارم.

زماني به اهداف خود در تمرينهاي تسمهگردان رسيدهايم، كه اسب با قبول تماس بغل بندها با سر و گردن كشيده و به طرف پائين، قدم، يورتمه و چهارنعل برود. زماني كه تمرينها را گام به گام انجام دهيم به آساني متوجه ميشويم صرف وقت چه نقش بسزائي ايفا ميكند.

اسب جوان در حال تسمه گردان با گام يورتمه ، تسمه رابط مربي با اسب است ، در حاليکه بغل بندها سرو گردن اسب را به جلوتر و پائين تر مي کشند .

تکنيک هاي سوارکاري

تصور ذهني غلط يا ناقص از اصول پايه اي علم سوارکاري علت وجود بيشتر مشکلات تکنيکي در اين رشته مي باشد.

متاسفانه مطالبي را که گاها" به صورت تئوري در کتابهاي سواري کلاسيک مطالعه مي نماييم هيچ گاه راهي به تمرينات عملي پيدا نمي کند و تنها در حد يک نوشتار در ذهن نقش مي بندد بدون اينکه در ميدان عمل آنها را تجربه

نماييم.قابل توجه است که اين موضوع تنها منحصر به سطوح ابتدايي نمي باشد و در صورت عدم تصحيح مي توان در سطوح بالاي سوارکاري هم شاهد آن بود.

** توازن صحيح عامل بکارگيري عضلات پشت اسب مي باشد.

از ديگر مشکلات رايج مي توان به عدم قرارگيري صحيح قسمتهاي مختلف بدن سوارکار بر روي اسب و همچنين عدم توازن سوار اشاره نمود. 

خط عمودي را فرض کنيد که از سر تا پايين پاشنه سوار وصل شده باشد، شانه ها مي بايستي مستقيما بالاي نشيمن يا مفصل لگني قرار گيرد، همينطور پاشنه ها کشيده به سمت پايين و در زيرنشست سوار، سر بدون ايجاد 

هيچگونه سنگيني، مستقيم و در حالت طبيعي خود قرار مي گيرد.
 

بدون رعايت کامل اين خط عمود (شانه، نشست و پاشنه) و به دنبال آن ايجاد توازن و تعادل با اسب تقريبا مي توان گفت که درگيرکردن عضلات پشت اسب غير ممکن خواهد بود. 

از اين مي توان شاهد اهميت (توازن) در سوارکاري بود که: اگر سوارکار تنها چند درجه از خط عمود فرضي به جلو متمايل گردد، عضلات کمر اسب از کار افتاده و از حالت فعال خود خارج مي شود. 

در اين صورت اثر نشست سوار بي مصرف يا به عبارت ديگر بي تاثير خواهد بود. لذا بکارگيري عضلات کمر اسب اصلي ساختاري و پايه اي است.

مشکل ديگري که مستقيما" با توازن ارتباط دارد، زماني است که ساق سوار از خط عمود گذشته و به جلو متمايل مي شود.

اين گونه قرارگيري ساق هم باعث از کار افتادن کمر اسب شده و ناخواسته نشست اسب را از حالت انعطاف پذيري خارج و با هرگام ضربه اي از طرف نشست سوار به کمر اسب وارد مي گردد که خود سبب ايجاد انقباض عضلات 

کمر خواهد شد.
 

از سوي ديگر اسب براي مقاومت در برابر ضربات ناشي از نشست سوار مجبور به ايجاد حالت انقباض و سفت کردن عضلات اين ناحيه است.

اين حالت عامل ايجاد تناقص درروند آموزشي و يادگيري اسب شده و به جاي اينکه شاهد ايجاد حالت نرمي و انعطاف در تمام بدن اسب باشيم دقيقا عکس اين قضيه را تجربه خواهيم نمود. 

عدم انعطاف پذيري و قبول اثرات سوارکار نتيجه به وجود آمدن اين حالت است و همانطور که بيان شد در صورت عدم تصحيح مي تواند تا سطوح بالاتر هم ادامه يابد.
راهکارهاي آموزشي:

ايجاد حالت انعطاف پذيري و نرمش هر چه بيشتر در قسمت قفا (محل اتصال سر و گردن) داراي اهميت فوق العاده اي است يعني زماني که اسب به دهنه است نبايد هيچگونه حالت مقاومت در 

اين ناحيه حس شود.

بنابراين زماني که قفا از هرگونه اتقباض آزاد گرديد، اسب مي تواند کمر خود را بالا کشيده و در حالت اصطلاحا" گردتري قرار گيرد. 

در اين موقيعت عملا" شاهد بالا رفتن کيفيت تحرک و تعليق در گامها خواهيم بود. 

در اين مرحله اسب قادر خواهد بود تا پاهاي عقب را بيشتر به زير کشيده و به مرکز ثقل خود نزديک کند و نتيجتا" وزن خود را بهتر قبول کرده و آن را راحت تر به سمت جلو حمل مي نمايد. 

همانطور که قبلا اشاره گرديد در اين هنگام شاهد گامهايي موزون تر و تعليق و تحرکي بالاتر خواهيد بود، احساس تعادل را کاملا حس مي کنيد، اسب به دهنه است و قسمت خلفي يا موتور اسب 

با انرژي بالا جهت يک سواري کاملا" لذت بخش در حال حرکت است.

دقيقا عکس اين قضيه نيز صادق است: زماني که عضلات کمر اسب به هر دليلي سفت و منقبض مي شود، سر اسب بالا آمده و ديگر به دهنه نمي ماند.

گامها از حالت روان خارج شده و حالت خشن تري به خود مي گيرد. پاهاي عقب گامهاي کوتاهتري را طي مي نمايند و به طور کلي شاهد بي نظمي بيشتري در طرز حرکت اسب خواهيم بود. 

همچنين سوار نشستي سخت تر، نا موزون تر و بي تعادل تري را تجربه مي کند.

به کار گيري عضلات کمر اسب بطور کامل ارتباط مستقيم دارد با نشست و محل قرارگيري قسمتهاي مختلف بدن سوارکار.

** پنجه هاي رو به خارج باعث ايجاد اثرهاي نامشخص و نامفهوم براي اسب مي گردد.

تعداد زيادي از سوارکاران با پنجه هاي رو به خارج سواري مي کنند. 

اين حالت قرارگيري پنجه ها بر نحوه قرارگيري ساق سوار بر پهلوهاي اسب تاثير خواهد گذاشت و باعث ايجاد فشاري دايم ، چه به صورت عمدي يا غير عمدي بر پهلوي اسب مي گردد .

از آنجايي که روش تعليم اسب از طريقي کاملا سياه و سفيد يا تشويق و تنبيه انجام مي پذيرد، وجود اين فشار ممتد باعث عدم درک واضح از طرف اسب خواهد شدو زماني که سوار براي اجراي يک اثر مجبور به ايجاد فشار توسط 

ساق خود بر پهلوهاي اسب است احساس مي کند که اسب به اثر بي توجهي نشان ميدهد يا به عبارتي پاسخ اثر را نمي دهد.

** پاي داخل به دست جلوي خارج: تعدادي ديگر از سوارکاران را مي بينيم که به نظر مي آيد هيچگونه هماهنگي بين سوار و اسب قابل مشاهده نيست. معمول"ا دليل، آن است که اسب به دست جلوي خارج تکيه ندارد. 
راهکارهاي آموزشي: 

1- بر روي يک دايره بيست متري و با گام قدم شروع به حرکت نماييد. مطمئن شويد که اسب از کمر خود به خوبي استفاده مي نمايد. سپس تماسي ثابت با دست جلوي خارج برقرار کنيد.

پاي خارج خود را کمي به عقب آورده و توسط ساق داخل سعي کنيد بدن اسب را به سمت خارج از دايره برانيد.
2- قسمت قدامي اسب را به سمت مرکز دايره نزديکتر کنيد يا به عبارتي توسط دست جلوي داخل حالت خميدگي به سمت داخل را در ناحيه سروگردن ايجاد نماييد. 

نکته: خط دايره بيست متري را دنبال کرده و سعي کنيد انداره اين دايره ثابت بماند و کاملا حالت مدور حفظ شود.
3- در صورتي که اسب به خوبي به دست جلوي خارج تکيه نمايد، هنگامي که تماس دست جلوي داخل را براي چند لحظه قطع نماييد، همچنان مشاهده مي کنيد که اسب حالت به دهنه و گرد خود
را حفظ مي نمايد.

نژاد تروبرد

اسب نژاد «تروبرد» یکی از با ارزش ترین و سریع ترین اسب‌های کورس جهان است که وجودش همواره منشأ رشد و تکامل بزرگترین تشکیلات بین المللی اسبدوانی و پرورش اسب‌های کورس بوده است.

اکثر افرادی که با پرورش اسب یا ورزش‌های سوارکاری و اسب دوانی، آشنایی هر چند مختصر دارند، با نام اسب تروبرد نیز آشنا هستند و معمولاً آن را مترادف با مفهوم اسب کورس می‌دانند. در نزد این افراد معمولاً بهترین و کامل ترین تعریف قابل تصور از اسب نژاد تروبرد اسبی است با اندامی بلند و نیرومند، گردن کشیده و شانه‌هایی مورب و قوی، پشت و کمر نسبتاً کوتاه با کپل عضلانی و دست و پاهایی که محکم و استوار هستند و سرانجام اسبی که در مسابقات کورس به خصوص مسافت‌های کوتاه تا متوسط از دگر اسبها سریع تر است و رقیب ندارد.

اما آنچه که در ورای ویژگی‌های پرجاذبه و برجسته این نژاد قرار گرفته و در اصل تمامی اعتبار و ارزش این نژاد اسب مرهون آن است، شجره، تبارنامه و در واقع منشأ نژاد تروبرد می‌باشد.

به جرأت می‌توان ادعا کرد که در میان انواع نژادهای اسبهای مدرن موجود در دنیا هیچ نژادی را نمی‌توان یافت که پس از پیدایش خود، دقت و شدت کنترل تبارنامه‌ای نژاد تروبرد را آن هم با هدف مشخص ارتقای قابلیت کورس و اسبدوانی تحمل کرده و اعتبار چنین شجره و تباری را به خود اختصاص داده باشد.

منشأ پیدایش اسب‌های نژاد تروبرد به سده‌های ۱۵، ۱۶ و ۱۷ میلادی و سرزمین انگلستان باز می‌گردد.

Darley Arabian یکی از اولین اجداد اسب تروبرد

از اوایل همین دوره است که پرورش دهندگان اسب در کشور انگلستان با اهمیت و ارزش خون گرم اسب‌های شرقی (Oriental Horses) آشنا شده و به طور مرتب اقدام به خریداری و انتقال بهترین اسب‌ها و مادیان‌های نژاد عرب، بارب و ترک (ترکمن) از سرزمین‌های مختلف شمال آفریقا و خاورمیانه و آسیای صغیر به مراکز پرورش اسب در کشور خود می‌کنند. نتیجه آمیزش خون گرم اسب‌های شرقی با اسب‌های خون سرد بومی جزیره بریتانیا در طی سده‌های ۱۵ و ۱۶ به وجود آمدن نسلی از اسب‌های پرخون تر برای مسابقات اسبدوانی و کورس بود که با ورود این اسب‌های دونده به مسابقات، استقبال و تمایل عمومی به بهره‌گیری از خون اسب‌های شرقی در انگلستان بیشتر و بیشتر شد. به طوری که در اواخر سده ۱۶ که هنوز تا زمان پیدایش اولین اسب‌های نژاد تروبرد مدتها فاصله وجود داشت. به جز مادیانها که اطلاعی از تعداد شماره آنها در دست نیست، تنها ۱۷۴ رأس سیلمی براساس مدارک قابل استناد (از شمال آفریقا، خاور میانه و سرزمین‌های عثمانی آن زمان) به انگلیس منتقل گردیده بودند.

در واقع منشأ تمامی اسب‌های تروبرد موجود در جهان به ۳ رأس از همین سیلمی‌های منتقل شده در اواخر سده ۱۶ و اوایل ۱۷ باز می‌گردد.
این ۳ رأس سیلمی به اسامی Bayerly Turk ، Darly Arabian و Goodolphin  بودند.

Bayerty Turk در سال ۸۷-۱۶۸۶ میلادی در طی جنگ با نیروهای عثمانی در حوالی «بوداپست» فعلی به غنیمت گرفته شده بود،Darly Arabian در سال ۱۷۰۴ میلادی از سرزمین سوریه امروزی به انگلستان منتقل گردیدو سرانجام Godolphin که در سال ۱۷۲۴ میلادی از سواحل شمال آفریقا خریداری شده بود ابتدا به فرانسه و سپس به انگلیس منتقل گردید.

نکته جالب توجه در مورد سیلمی Bayerly Turk آن است که همواره این گمان وجود داشته است که این اسب از نژاد اسب‌های ترکمن و به احتمال زیاد از تیره «آخال تکه» بوده است.

 

 

 

 

 

Byerly Turk اسبی که احتمالا از نژاد آخال تکه بوده است

 

امروزه این گمان با مطالعات مقایسه‌ای که بر روی فاکتورهای ژنتیکی موجود در خون اسب‌های نژاد «آخال تکه» و «تروبرد» انجام گرفته بیش از پیش به یقین نزدیک شده است. در هر حال این سه رأس سلیمی منشأ پیدایش خط خونی نژاد تروبرد و معروف ترین اجداد اسب‌های این نژاد در سده ۱۸ میلادی مانند Herod ، Matchem ، Flying ، Eclips و بعدها Ormond و Siant Simon بودند.

 

اما پیدایش رسمی نژاد تروبرد در واقع به سالهای بعد از ۱۷۷۰ میلادی مربوط می‌شود و مستقیماً نتیجه تلاش‌های فردی به نام James Weatherby است که در آن هنگام مسئولیت کنترل کتاب مسابقات Newmarket و در عین حال سمت منشی باشگاه سوارکاری را برعهده داشت. وی بر مبنای سالنامه‌های ورزشی باشگاه سوارکاری که از اواسط سده ۱۶ میلادی منتشر می‌شد، ابتدا در سال ۱۷۷۳ نسبت به انتشار کتاب سالنامه Weatherby که حاوی رکوردها و نتایج ثبت شده مسابقات اسبدوانی بود، اقدام کرد و سپس در سال ۱۷۹۱ پس از سالها تلاش نخست «مقدمه‌ای بر کتاب تبارنامه جامع» (Introduction to a General Stud Book) را تنظیم کرد و سپس در سال ۱۷۹۳ جلد اول «کتاب تبارنامه جامع» (The General Stud Book) نژاد تروبرد را انتشار داد.

امتیاز انتشارکتاب سالنامه «و دربی» (Weatherby’s Calender) که نتایج و رکوردهای اسب‌های تروبرد را منتشر می‌کرد، تا سال ۱۹۰۰ میلادی (یعنی حدود ۱۳۰ سال بعد از انتشار نخستین جلد آن) در اختیار خانواده Weatherby بود و سپس به باشگاه سوارکاران واگذار گردید. اما امتیاز نشریه کتاب تبارنامه جامع General Stud Book همچنان مختص به خانواده Weatherby باقی مانده و تا به امروز همواره نسخه‌های جدید آن به طور منظم منتشر گردیده است.

به این ترتیب تلاش‌های James Weatherby که هدف جلوگیری از خط روزافزون احتمال خطا در خطوط خونی و شجره نژاد اسب‌های تروبرد آغاز شده بود، به همراه انتشار کتاب سالنامه رکورد اسب‌های این نژاد، منشأ شکل گیری و اعتبار امروزی نژاد تروبرد گردید. بر این اساس عملاً نژاد تروبرد امروزی نژادی است که در قالب قراردادی مشخص و از پیش تعیین شده و پذیرفته شده تعریف می‌شود و مضمون آن این است که :

«تنها اسبی از نژاد تروبرد به شمار می‌آید که مستقیم یا غیرمستقیم شجره خود را به یکی از جلدهای کتاب تبارنامه جامع تاروبرود General Stud Book برساند ولاغیر».

 

 

 

 

 

Godolphin یکی دیگر از اجداد تروبردهای امروزی

در همین جا لازم است گفته شود که در بسیاری از کشورها مانند فرانسه، استرالیا، نیوزلند، ایالات متحده امریکا، ژاپن، افریقای جنوبی، آرژانتین و… برای اسب‌های نژاد تروبرد خود که تبارنامه هایشان به یکی از کتاب‌های تبارنامه جامع  ودربی می‌رسید، کتاب‌های تبارنامه ملی مطابق استانداردهای کتاب تبارنامه جامع منتشر می‌شود. در واقع همین کتابها هستند که اعتبار اسب‌های نژاد تروبرد غیر انگلیسی امروزی را به ارمغان آورده اند.

اسب‌های نژاد تروبرد امروزی از نظر اندام شناسی دارای ویژگی‌ها و شاخص‌های زیر هستند :

قد : ارتفاع ناحیه جدوگاه در اسب‌های تروبرد امروزی به طور متوسط به حدود ۱۶۲ سانتیمتر می‌رسد که در حدود ۱۰ سانتیمتر از اجداد اولیه خود بلندقدتر شده‌اند. در هر حال ممکن است در این نژاد اسب‌هایی با قدهای بلندتر و یا کوتاهتر نیز مشاهده شوند.

سر : سر موزون و زیباست و اتصال آنها به گردن کاملاً مشخص است خط نیم رخ صورت برخلاف اجداد عربی این نژاد، معمولاً مستقیم و بدون برجستگی ناحیه پیشانی است. گوش‌ها کوچک و متحرک و منخرین کاملاً قابل اتساع است و چشم‌ها درشت و هوشیار هستند.

گردن و کتف : گردن کشیده و منتهی به جدوگاه مشخص و کتف مورب و قوی است.

سینه : سینه عمیق بوده و از قابلیت اتساع زیادی برخوردار است.

بدن : با پوست بسیار ظریف و نازکی پوشانیده شده است. دارای تناسبات بدنی کامل یک اسب کورس بوده و به ویژه ناحیه پشت و کمر قوی و دارای عضلات کپل و ران نیرومندی است.

اندام حرکتی : اندام حرکتی بلند و کشیده بوده و در عین حال محکم و استوار هستند.

رنگ بدن : اسب‌های نژاد تروبرد معمولاً به رنگ‌های کهر، قره کهر، کرنگ بوده و به ندرت ممکن است به رنگ نیله دیده شوند.

Bernardini نمونه یک تروبرد تکامل یافته امروزی

Bernardini نمونه یک تروبرد تکامل یافته امروزی

از دیگر ویژگی‌های برجسته این نژاد باید به توان فوق العاده آن در مسابقات کورس در مسافت‌های متوسط اشاره کرد، به نحوی که عملاً در مسافت‌های ۱۲۰۰ تا ۲۴۰۰ متر، این اسب‌ها در میادین اسبدوانی بدون رقیب به شمار می‌آیند. از دیگر ویژگی‌های این نژاد، زود هنگام بودن بلوغ ورزشی آن است، به طوری که کره‌های ۲ ساله و یا کوچکتر نژاد تروبرد در مقایسه با سایر نژادها عملاً با قابلیت‌های یک اسب بالغ و آماده کورس وارد میادین اسبدوانی می‌شوند. این زودهنگام بودن بلوغ ورزشی باعث شده است که عمر مفید ورزشی اسب‌های نژاد تروبرد کوتاه شود؛ به همین خاطر معمولاً در سنین نه چندان بالا کارایی خود را از دست می‌دهند و ناچار به ترک میادین اسبدوانی می‌شوند.

تمرکز اصلاح نژاد تنها بر «افزایش هر چه بیشتر سرعت و کاهش مدت زمان رسیدن به بلوغ ورزشی» به ناچار به قیمت چشم پوشی از برخی صفات مطلوب و ظهور برخی صفات نامطلوب تمام شده است. از جمله صفات نامطلوب که امروزه از ویژگی‌های این نژاد به شمار می‌آیند، می‌توان به حساسیت زیاد این نژاد نسبت به شرایط نامناسب نگهداری و تغذیه ای، آسیب پذیری بیشتر اندام حرکتی، کاهش نسبی توان استقامت اسب‌های امروزی تروبرد در مسابقات مسافت‌های بلند نسبت به اجداد اولیه آنها و همچنین پایین تر بودن درصد باروری در این نژاد اشاره کرد. در هر حال در نتیجه سالها دخالت انسان و تمرکز فوق العاده در انتخاب و اصلاح نژاد اسب‌های تروبرد امروزه عملاً با پدیده‌ای مواجه هستیم که از یک سو به این نژاد اسب قابلیت‌های یک ماشین بسیار تخصص یافته برای مسابقات اسبدوانی را بخشیده است و از سوی دیگر بسیاری از ارزش‌ها و صفات مطلوب یک اسب کامل را از آن سلب کرده است.

عادات بد اسب

سبها داراي خصوصيات و احساسات فردي هستند. آنها موجوداتي ميکانيکي با مجموعه اي از الگوهاي رفتاري نيستند ، پس عادات بدي را در زمان هاي مختلف از خود نشان مي دهند. عادات بد عموما نتيجه شرايط تعليمي يا وضعيتي است. اسبها با رفتار بد به دنيا نيامده اند. اين ما انسانها هستيم که گاهي اين رفتارها را به آنها تحميل مي کنيم.

عادات بد در اصطبل
عادات بد در اصطبل اغلب به علت خستگي ايجاد مي شود. درمان چنين مشکلي بايد اولين مسيري باشد که طي مي کنيم. البته ، واضح است اجتناب و جلوگيري از چنين مشکلاتي در درجه اول ايجاد تحريکات منظم و متناسب براي اسب است.
گاز گرفتن آخور زماني روي مي دهد که حيوان جسم مادي ( در آخور ، دستگاه تغذيه و غيره ) را با دندان هايش محکم مي گيرد و نفس نفس مي زند. نتيجه اين حرکت دندان هاي لب پريده و فرسوده جلويي و مشکلات مزاجي مانند التهاب روده بزرگ يا نفخ را موجب مي شود. از گاز گرفتن آخور با تسکين کسالت حيوان يا توسط پوشش دادن سطوح جذاب با ماده اي بد طعم اما بي ضرر جلوگيري مي شود.
اين عمل نيز عموما ناشي از خستگي است که حيوان به طور مستمر سر و بدنش را به اطاف مي جنباند. در حالات شديدتر ، اين کار موجب استرس و از دست دادن سلامتي اسب مي شود. از بين بردن اين حرکت در اسبها که عادتي جدي و پايدار است مشکل مي باشد و گاهي اوقات غير قابل درمان به حساب مي آيد. با نصب يک نرده v شکل در قسمت الايي در آخور مي توان از جلو و عقب رفتن اسب جلوگيري نمود ، هر چند که اغلب اسبها در اين صورت به عقب رفته و به مارپيچ رفتن در آخور ادامه مي دهند.
راه ديگر بر طرف نمودن اين علائم ، دادن وعده هاي منظم غذايي کوچک به اسب است تا حيوان را مشغول نگاه داريم.پاره کردن قاليچه و خوردن محل کاه و پوشال نيز از علائم خستگي هستند. به طور کلي مشغول نگه داشتن حيوان با تمرينات منظمو وعده هايي غذايي مکرر ، بهترين درمان براي اين عادات است.تعويض محل کاه و پوشال با شيء اي غير خوردني مثل کاغذ روش ديگري براي مايوس نمودن اسب از خوردن محل کاه و پوشال است. هدف اصلي بايد از بين بردن دلايل پنهان خستگي باشد تا از وقوع عادت هاي بد بيشتر جلوگيري کنيم.
اسبها مشکلات سوارکاري بسياري مي توانند ايجاد کنند. چنين عاداتي اکثرا نتيجه درد قلبي ، عادت بد و يا تعليم نا کافي مي باشد.بسياري از اسبها عادت آزار دهنده اي را در خود افزايش داده اند. اين عادت راه رفتن در هنگام سوار شدن بر آنها است. اين کار احتمالا به علت ضربه خوردن به دنده ها يا کشيده شدن دهنه در زمان سوار شدن در گذشته است. در اين صورت ، نمي توان اشب را به خاطر سر پيچي مقصر دانست . اکنون ضروري است که اسب را دوباره تعليم داده و به او اطمينان خاطر داد که هر زمان سوار او مي شويد هيچ دردي نخواهد داشت. به همين شکل ، ناراحتي ناشي از قرار دادنساز و برگ است به شکل نا مناسب موجب بي قراري و بالا و پائين پريدن حيوان مي شود. يراق اسب بايد به طور منظم بازرسي شود تااز هماهنگي و تناسب آن اطمينان حاصل شود.

سر باز زدن
اين حرکت نمونه اي است از رجوع اسب به غريزه خود که از شيئ بالقوه نگران کننده دوري مي کند. در اين حالت ، بايد به اسب اطمينان خاطري به گونه اي نرم و ملايم اما جدي و قطعي داد. اين حرکت براي اسبهايي که مجاز به بدرفتاري و سر باز زدن در گذشته بوده اند ، حرکتي عادي است.

رم کردن
عادت بسيار خطرناکي است که بسياري از اسبها از خود نشان ميدهند. به طوري که بسيار رايج است. رم کردن نتيجه عدم تناسب يراق و استفاده تند و خشن از دهنه که به جاي سلطه سوارکار حيوان را به درگيري با سوارکار تشويق مي کند. همچنين هنگامي که اسب ترسيده است به غريزه رم کردن رجوع مي کند. حيوان براي اين کار نبايد تنبيه شود بلکه يک غريزه کاملا طبيعي است و به اطمينان بخشي متين و با وقاري نياز دارد.

به زمين اند اختن سوار
رفتاري كه اسب از آن به عنوان روشي براي نپذيرفتن يا تكان دادن فرد متجاوز استفاده ميكند.در چنين حالتي اسب سوارش را به زمين مياندازدتا از ناراحتي ايجاد شده توسط سواركار يا يراق خود را آماده سازد.به زمين انداختن سوار ممكن است نشانه شور و هيجان شديداسب باشد كه امري غير معمول نيست و در اين حالت هشداري سريع به حيوان مناسب است.

بلند شدن
عادت خطرناكي است كه حيوان به روي دو پاي عقبي خود بلند ميشود.اين حركت عموماً نمايش تسلط است و با آن بايد جدي برخورد كرد خصوصاً در دوران اوليه عمر حيوان.اسبي كه عادت كرده بر روي دو پا بلند شود بسيار خطرناك است و بهترين كار سپردن آن به سواركاران و مربيان بسيار با تجربه است.

درباره غرايز اسب
سواركاري موفقيت آميز به آگاهي و درك غرايز طبيعي اسب نياز دارد.اما حتي قابل اعتمادترين حيوان نيز ميتواند غير قابل پيش بيني باشد.اين وضعيت هنگامي پيش مي آيد كه حيوان احساس ميكند تحت كنترل است و در نتيجه غرايز طبيعي حيوان خود را نشان ميدهند.
در طول اعصار,بشر با موفقيت با اسب پيوسته و به شيوه اي هماهنگ با او كنش متقابل داشته است.اسبهاي وحشي حيوانات گله اي هستند كه شيوه دفاعي آنها جنگ يا فرار است.
در واقع دوعلت اصلي بسياري از جنبه هاي رفتاري اسب دو غريزه اساسي هستند كه بقاي حيوان در حيات وحش به آنها بستگي دارد:

غريزه قدرتمند گله اي بودن
-توانايي سريع دويدن و فرار كردن از درد سر
اسبهايي كه قبلاًاهلي شده هند در ميان گله پرسه ميزنند.اين اسبها كه توسط اسب آلفا هدايت ميشوند در جستجوي غذا و سر پناه هستند.غريزه گله -كه در تعداد زياد امنيت وجود دارد-و گرايش يك اسب از ديگري اين دسته را با هم نگه ميدارد.اسب نر پيشتاز از گله در برابر مهاجمان و تهديد خطر دفاع ميكند.عليرغم اين واقعيت كه امروزه بيشتر اسبها از گله هاي آزاد جدا شده اند,اين غرايز بسيار تثبيت شده هستند.

جانشين شدن آلفا
اسب آلفاي گله به شما نگاه ميكند و منتظر دستور شما در زمان ترس يا اضطراب است.اسبتان به سمت شما نگاه ميكند براي اينكه به او اطمينان بخشيده و علامتي نشان دهيد كه اشاره به مناسب بودن نحوه فعاليت او داشته باشد.بنابراين,اطمينان بخشي به اسب كار بسيار مهمي است اگر ميخواهيد از واكنش ترسناك او كه صرفاً به وسيله غرايز ذاتي او سبب گرديده است جلوگيري كنيد.

آيا غرايز طبيعي علت ريشه اي بد رفتاري هستند؟
اين گفته تا حدي منصفانه است كه بگوييم بسياري از مشكلات رفتاري اسبها به غرايز طبيعي نسبت داده ميشوند.براي مثال,چرت زدن صرفاً نشانه عدم تمايل حيوان به ترك گله است.هنگامي كه سواركار يا مربي خود را در نقش عضوي از آلفا قرار ميدهد,حيوان كم كم ترك گله را به شكل امن,مطمئن و قابل پذيرش مي پذيرد.
حتي رام ترين اسبها اغلب زماني كه رو به سوي گله دارند,آسايش بيشتري دارند.به همين طريق به عنوان مثال,استفاده از اسبي كه مسلط تر است يا سلسله مراتب قدرت خود را افزايش داده تا اسب جوانتري را هدايت كند,در برخورد با مانع ترسناكي براي پرش موفق تر نشان ميدهد.اين امر صرفاًخواهش غريزه طبيعي يك اسب است كه با جدا شدن از بقيه گله مقاومت كند.

آيا لگد زدن و به زمين انداختن سوار رفتارهاي غريزي هستند؟
يك روش كليدي دفاعي كه بسياري از اسبها به نمايش مي گذارند لگد زدن و به زمين انداختن سوار است.در حيات وحش,اسب سوارش را به زمين ميزند تا فرد متجاوز يا مهاجم را از پشتش بردارد.

دانستن اين مطلب خصوصاً هنگام سوار شدن بر اسبي جوان سود مند است(تعليم اسب براي محل سوار)به علت ماهيت ديد پيرامون اسب ميتواند لحظه اي سواركار را بر روي پشتش ببيند.گاهي اوقات اين امر واكنش طبيعي بر زمين زدن سواررا تحريك ميكند كه تلاشي است براي دور كردن مهاجم بالقوه.بر زمين زدن سوار و لگد زدن صرفاًواكنشهايي طبيعي هستند.با در نظر داشتناين موضوع,سوار شدن بر اسب هميشه بايد به آهستگي انجام شود و با اطمينان كامل عضو آلفاي گله باشد.اكثر واكنشهاي اسب را ميتوان به غرايز طبيعي نسبت داد.درك نمودن و همدلي كردن با اين واكنش ها به منظور اينكه اسب به شما حرمت گذاشته و به شما اعتماد كند ضروري است.اين در حالي است كه شما بخواهيد بيشترين استفاده را از ارتباط با اسب داشته باشيد.
.
در مورد ارتباطات اسب
هيچ گاه قدرتهاي اسب را دست كم نگيريد.هر كس كه رمان نجواگر اسب اثر فيكولاس ايوانز را خوانده باشد(يا فيلم آن را ديده باشد)بدون شك ميتواند تواناييهاي اسب را در شركت جستن در الگوهاي ارتباطي پيچيده متوجه شود.
در واقع,اگر تا بحال با اسبي تماس داشته يا سوار ان شده باشيد,متوجه شده ايد كه اين دوست شما چقدر راغب به پاسخگويي به شماست.
اسبها در برقراري ارتباط توانايي بالا دارند,نه تنها با يكديگر بلكه با ديگر موجودات و انسانهاي اطرافشان.به منظور اينكه با موفقيت اسبها را كنترل كرده و سوار شويد,به درك روشني از خصوصيات و غرايزي كه رفتار اسب را موجب ميشوند,نياز داريد.

تماس
اسبها به شدت به حس تماس براي برقراري ارتباط با انسانها و با ديگر اسبها وابستگي دارند.اين موضوع در زماني كه اسب به فشار پا و فشار وزن سواركار پاسخ ميدهدبراحتي مشاهده ميشود.از سبيل براي لمس و احساس اشيا بويژه غذا استفاده ميكند.
تيمار داري متقابل بين اسبها شكلي از همكاري سنتي ميان گله ها است.اسبها همديگر را لمس كرده و به هم پوزه مي مالند به نشانه دوستي و پذيرش.تماس فيزيكي با ديگر اسبها براي بهبود ذهني اسب شما ضروري است.

بويايي
حس بويايي اسب فراتر و حساس تر از انسان است.شناختن دوستان از طريق بويايي جه براي حيوان و چه انسان امكان پذير است.اين بدان معناست كه افراد تربيت كننده اسب بايد تلاش كنند تا عطر هايي كه از آنان استشمام ميشود,مداوم باشد(مثلاًلوسيون,ادكلنو صابون)بدين منظور كه به تشخيص اسب كمك كنند.
همچنين اسبها قادر هستند بوي خطر را كه از انسانها متصاعد ميشودحس كنند.اين موضوع تنش ايجاد شده را در زماني كه سواركار يا مربي ترس از خود نشان ميدهد توجيه مي كند.

زبان حركات بدن و صورت
زبان بدن و صورت ابزارهاي اوليه ارتباطي براي اسبها هستند كه با اين زبان اغلب ترس,كنجكاوي و عصبانيت به نمايش گذاشته ميشود.درحالت ترس،اسبها اغلب سوراخهاي بيني خود را گشادكرده وگوشهاراروي سرميخوابانند.
از سوي ديگر عصبانيت كه حركات صورت مشابهي داردنبايدباترس گرفته شود.چنين حركاتي ناشي ازخطر معمولا بادم سفت كردن همراه است ودرمراحل دفاعي بابازكردن دهان وبالا قبردن يك پا توام است.

ارتباط صوتي
حالات فيزيكي اغلب همراه با ارتباطات صوتي است.خرناس كشيدن كه با نگاه خيره وعميقي توام است يكي از روشهاي آگاه نمودن ديگراسبهااز احتمال خطراست ويا با اين كارازديگراسبهاي گله بپرسند كه آيا آنها تهديد به خطرشده انديانه.تعيين نمودن دوست يادشمن فردي كه خودرابراسب تحميل مي كند معمولا به وسيله دميدن شديددرسوراخهاي بيني مشابه خرناس كشيدن مشخص مي شود .صداي شيهه مانند شكل دوستانه ارتباط بين اسبها يابا انساني است كه آنرا دوست خود مي دانند.
بيشتر روشهاي ستيزه جويانه به شكل جيغ يا زوزه نشان داده ميشود. حالت دوم جدي تر بوده وعمدتاً نشان دهنده درگيري اي است كه رخ خواهد داد.جيغ عمدتاً علامت اخطار تلقي مي شود.شيهه پر صدا ترين ورايج ترين شكل ارتباط صوتي است كه به ندرت نشان دهنده اثري است.ازشيهه معمولاًبراي تعيين محل ديگر اسبها يا اظهار استفاده مي شود.
اسب مجموعه كامل ومفصلي از ابزارهاي ارتباطي در اختيار دارد واز آنها به نحو احسن بهره مي برد. برخي اوقات از يك وجود خود اسب حالت ساده استفاده مي كند و گاهي وقتها اين حالت در قالب الگوي پيچيده يا توالي نشانه ها قرار مي گيرد.
وصف بن كه اسب مامور مخصوص كشيدن واگن روي ريل معدن است، نمونه اي است از ارتباط دو جانبه شگفت آوري است كه بين اسب و انسان وجود دارد.آن داستان چنين است:
بن كه اسب كوتوله يك معدنچي بود و دراعماق معدن كار مي كرد، معمولاًدر وقت نهاربا ساندويچهاي صاحب خود شريك مي شد.روزي,بن از نهار خوردن با صاحبش امتناع كرد.در عوض، كناري ايستاد وبه زمين سم ميكشيد.در ابتدا,صاحبش اورا ناديده گرفت اما وقتي كه بن شروع به شيهه كشيدن مي كند ورم مي كند, معدنچي تصميم مي گيرد كه اسب كوتوله اش را تعقيب كند.تقريباًبه طورناگهاني بام فرو ريخت. درست در همان نقطه اي كه معدنچي نشسته بود.يك نمونه فوق العاده از همدلي بود؟شايد چنين باشد.
در عين حال يک مسئله کاملاً روشن است. هر چقدر فردي با اسب صميمي تر شود و به دنياي او راه پيدا کند، پاداشهاي بزرگتري دريافت مي کند.

همه چيز درباره رفتارهاي سني و جنسي اسب
بنيادي ترين مفهوم در مطالعه رفتار اسبها درک اين نکته است که اين حيوان اجتماعي و گله اي زندگي مي کند و سلسله مراتب پيچيده اي بين گله وجود دارد.

غريزه گله
الوين هارنلي ادواردز، در مقاله خود تحت عنوان ذهن اسب اين چنين توضيح مي دهد: «غريزه زندگي گله اي به طور مستمر در اسب تظاهر مي يابد که هميشه در پي بازگشت به گله يا بودن در کنار همنوعان خود است». مشکلات رفتاري نظير چرت زدن (امتناع از ترک گله) و يا سختي رام کردن آنها صرفاً رجعت و بازگشت اسب را به غريزه طبيعي او که خواستار بودن در گله است،مي باشد. در زمان تـرس يا تهديد، اسب به طور ذاتـي در طلب راهنمايي خواستن از ديـگر اسبها به آنها نگاه مي کند. او بايد بداند که بجنگد يا بدود.
در هر گله اي، سلسله مراتب قدرت وجود دارد که فقط ترتيب تسلط اسبها مي باشد. رهبر يا همان اسب آلفا، عمدتاً اسبي است که توسط ديگران باهوش تر پير تر شناخته شده و معمولاً ماديان است. بقيه گله براي راهنمايي خواستن در شرايط نا متعارف يا هنگامي که بدنبال غذاي تازه يا سر پناه هستند به او مراجعه مي کنند.
اگر چه عجيب است اما گله اغلب توسط يک اسب نر ( که عقيم نشده) مالکيت مي شود که براي حمايت دسته خود از مهاجمان يا افراد غريبه مسئول است. اکثراً اين غريزه جنگ و نبرد و طبع آتشين و تند اسبهاي نر را براي سوارکاري نا مناسب مي سازد. به اين علت، بيشتر اسبهاي سوارکاري نر عقيم شده اند که خلق و خوي آرامي را به بار مي آورد. پس از عقيم سازي، به اسب نر اسب اخته اطلاق مي شود.

سن بلوغ
اسبهاي مختلف در سنين متفاوت بالغ مي شوند. به عنوان قانوني کلي، کره ماديان يا کره اسب از زمان تولد بايد کنترل شوند، امـا بر پشت آنها سوار نبايد شد ( حداقل تا تابستاني که در آن سه ساله مي شوند) همانند انسان، روند يادگيري هيچگاه به حد کمال نمي رسد. در عين حال بيشتر اسبها در حدود هفت-هشت سالگي به بلوغ ذهني رسيده که در اين زمان عمدتاً رفتارشان متين تر و پذيرنده تر مي شود.

آيا سن يا جنس بر رفتار تأثير مي گذارند؟
تربيت عامل مهمي در تعيين رفتار است و نه سن يا جنس. ماديان ها هر چند از نرينه ها آرام تر هستند اما به علت فصلهاي منظم( سيکل تحريکات جنسي) غير قابيل پيش بيني هستند. اين وضعيت در بعضي موارد آتها را براي مسابقه يا سوارکاري کودکان نامناسب مي سازد. اسبهاي اخته عمدتاً براي سوارکاري ترجيح داده مي شوند به اين علت کهطبيعت آرام تر و خلق و خويي ملايم دارند.
در رابطه با سن، رفتار اسبها از يکي به ديگري متفاوت است، اگرچه عموماً اسبهاي بالاي هشت سال آرامتر بوده و در طرز رفتار خود به پختگي بيشتري مي رسند، به خصوص در محيط ناشناس و بالقوه استرس زا.

خود را در حکم رهبر دسته معرفي کنيد.
عامل مهم در تعيين رفتار اسب شما اين است که خود را عضو آلفاي گله قرار دهيد به اين منظور که اسب شما به شما احترام گذاشته و براي هدايت و راهنمايي به شما مراجعه کند. اين عوامل به همراه اعتماد داشتن و مطيع بودن، اسب را به سواري دادن و کنترل نمودت او وادار مي سازد، که بدون توجه به سن و جنس حيوان، تجربه اي از سواري راحت تر و لذت بخش تر ايجاد مي کند

تغذیه مادیان ها


بی شک مهمترین دوران زندگی یک اسب  از بدو تولد تا دو سالگی است ، در این هنگام حیاتی یک اسب جوان به اندازه 80 درصد جثه بلوغ و 80 درصد وزن بالغ می شود . تغذیه خوب در این هنگام از جهت تأمین انرژی و مواد لازم رشد بسیار اهمیت دارد . در فصل بهار که همزمان با شیرواری مادیانهاست علوفه تازه دارای مواد لازم از جمله پروتئین و کلسیم و فسفر و ... می باشد، بنابراین فصل بهار مناسب ترین زمان برای رها سازی مادیانها در چراگاه است ، در صورت عدم دسترسی به چراگاه طبیعی بهتر است مادیانها به همراه کره ها در پادوک رها شده و آنها را با علوفه بهاری چیده شده تغذیه کرد. هنگامی که بحث تغذیه مادیان به میان می آید دو فاصله زمانی باید لحاظ گردد الف : چهار ماه اخر دوران ابستنی ب : سه ماه اول دوران شیرواری در هشت ماه اول انرژی موردنیاز مادیان آبستن همانند مادیانهای غیر آبستن می باشد، اما از نیمه ماه هشتم نیاز به انرژی در مادیان آبستن افزایش می یابد ، البته بخش اعظم آن صرف رشد سریع جنین می شود ، به همین دلیل مادیانهای آبستن در 12 هفته پایانی دوران آبستنی 50 کیلوگرم اضافه وزن می یابند . در ماه آخر آبستنی پروتئین و کلسیم مورد نیاز مادیانها در مقایسه با ماه هشتم 20 درصد افزایش می یابد ، در این هنگام مادیانها روزانه نیاز به 1 کیلوگرم پروتئین و 40 گرم کلیسم دارد . در این هنگام یک مادیان آبستن 550 کیلوئی باید روزانه با 30 کیلو علوفه مرطوب چراگاهی یا 15 کیلو علوفه خشک غنی تغذیه شود . دوران شیرواری حساس ترین زمان تغذیه مادیانها می باشد ، مقدارشير تولیدی کاملا وابسته به انرژی پروتئین ، ویتامین ، املاح معدنی دریافتی مادیان از جیره است ، در این هنگام مادیانها به همان اندازه نیاز به جیره با کیفیت دارند که یک اسبمسابقه ای در اوج تمرینات مسابقات دارد . مادیانهای تاروبرد در ابتدای شیرواری توانائی تولید 15 تا 20 لیتر شیر را در روز دارا می باشند ، آنها برای این تولید بالا نیاز به دریافت 70 درصد انرژی و 50 درصد پروتئین بیشتر از ماه هشتم آبستنی دارند ، این بدان مفهوم است که یک اسب باید حداقل در روز 8 درصد وزن بدنش غذای با کیفیت بالا دریافت کند ، اگر جیره مورد مصرف از نظر ارزش غذایی فقیر باشد ، سریعا بدن کمبود را احساس کرده و اقدام به مصرف چربیهای بدن مادر و فراخوانی کلسیم و املاح از استخوانهای او می نماید که این نکته در صورت بی توجهی پرورش دهندگان سبب صدمات غیر قابل جبران به مادیان می شود . دانه های گیاهی همانند جو ، جو دوسر دارای انرژی بالایی می باشند که می بایست با توجه به کیفیت و میزان انرژی جیره ، در نظرگرفته شده آنها را در جیره روزانه مادیانها استفاده کرد . کنجاله سویا ، پودر شیرخشک و یونجه مرغوب از جمله منابع ارزنده پروتئین می باشند، اضافه بر اینها میتوان از مکملهای معدنی و ویتامینه جهت جبران کمبود این مواد در بدن مادیانهای آبستن استفاده نمود. موادی مانند کلسیم ، فسفر ، مس ، روی ، ید ، سلینیوم برای رشد و گسترش عضلات اسکلتی مادیانها چه در هنگام آبستنی و چه در هنگام شیرواری مورد نیاز است . در اشل کلی تغدیه کره از سه ماه و نیم آخر دوران آبستنی آغاز و تا سن دو سالگی ادامه دارد. برنامه ریزی در این خصوص بسیار مهم می باشد . شما می توانید با برنامه ریزی تغذیه ای ساده و در عین حال کامل و علمی از داشتن اسبی سالم و قوی که تولید خودتان است برای همیشه لذت ببرید

10 نکته کاربردی در تغذیه اسب ها

1 هنگام تنظیم یک جیره جدید همیشه برنامه تغذیه را با علوفه اغاز کنید و سپس در صورت نیاز کنسانتره را به تدریج اضافه کنید:
اسب های بدون فعالیت و یا با فعالیت کم تنها نیازمند به علوفه غنی و با کیفیت بالا در جیره خود هستند و نیاز به کنسانتره ندارند مگر اینکه علوفه فاقد کیفیت و ارزش غذایی باشد که مطابق با ان کنسانتره به جیره اسب ها باید اضافه شود . با افزایش فعالیت بدنی اسب به همان نسبت بر میزان نیاز اسب به کنسانتره افزوده می شود ولی همیشه باید توجه داشته باشیم که در جیره روزانه اسب نباید مقدار علوفه کمتر از 1 درصد وزن بدنش باشد (5 کیلوگرم برای یک اسب 500 کیلوگرمی لازم است) از سویی دیگر مصرف زیاد علوفه ( اسپرس ، کاه ، یونجه ، شبدر ...) بی کیفیت و نا مرغوب به بزرگی شکم و ضعف عضلانی اسب شما می انجامد .

2 اسبها را برای نگهداری در شرایط ایده آل بدنی تغذیه کنید :
تمام اسبها اشتهای یکسانی برای یک جیره ویژه ندارند. در هنگام تغذیه اسبها با یک جیره جدید توجه کنید که اسبها از آن جیره استفاده می کنند یانه نخوردن آنها از یک خوراک می تواند به دلائل ذیل باشد:الف- بی کیفیت بودن خوراک ، ب - خستگی و استرس اسب به دلیل مسابقه یا مسافرت بلند مدت ج _ بیماری اسب به عوامل عفونی یا انگلهای داخلی د _ تیز بودن لبه های بیرونی دندانها . خوراک هائی مانند ملاس و یا مکمل های ویتامینی شامل گروه بی می تواند سبب تحرک اشتهای اسب شود .

3 تلاش کنید خوراک را در اوقات معین و به شکل منظم به اسبتان بدهید:
اسب ها به ویژه هنگامی که به مدت طولانی در اصطبل نگهداری می شوند به شرایط و زمان معینی عادت می کنند و می آموزند که باید در اوقات مشخصی از روز منتظر خوراک خود باشند . پژوهشها نشان داده که خوراک منظم اسبها در زمان های معین روزانه توانایی هضم غلات خوراک را تا 40 % افزایش می دهد . هنگامی که اسبها منتظر دریافت جیره خود می مانند گرسته و بی حوصله خواهند شد و این احتمال وجود دارد که این امر سبب افزایش رفتارهای نابهنجار آنها در اصطبل شود .

4- خوراک روزانه اسبها را ماکسی موم در دو نوبت تأمین کنید: 
جیره روزانه اسب را به اندازه کم و در وعده های زیاد بگنجانید . علم آناتومی و فیزیولوژی دستگاه گوارش اسب نشان داده که اسبها برای حفظ سلامت خود نیاز دارند به شکل پی در پی تغذیه شوند . اکثر اسبها در دو وعده بامداد و عصر تغذیه شده و برخی هم وعده های ظهر و شب را نیز برای خوراک دادن به اسبها در نظر می گیرند به هرحال خوراک های علوفه ای و کنتسانتره باید با برنامه منظم و متعادل در تمام روز داده شوند و یک وعده غذای علوفه ای حجیم نیز در هنگام شب برای مشغول نگه داشتن اسب در نظر گرفته شود . ایده آل ترین خوراک کنسانتره ای این است که حداکثر در هر وعده 200 تا 300 گرم بیشتر نباشد .

5- همیشه از مواد خوراکی با کیفیت برای جیره اسبها استفاده کنید:
خوراک های گرد و غبار آلود و کپک زده به بیماریهای تنفسی و صدمه به ریه ختم می شود . همچنین خوراک های کپک زده می توانند سبب اختلالات گوارشی در اسبها شوند . هرگز نباید اسب را با افزودن ملاس به خوراک های کپک زده ترغیب نمود . علوفه های گرد و خاک آلود و تفاله چغندر قند را می توان برای کاهش آلودگی پیش از دادن به اسب ها در آب خیساند .

6 همیشه جیره را کاملا قاتی نمائید:
این امر برای مصرف یکنواخت اسب از جیره و جلوگیری از انتخاب بخش هائی از خوراک و رها کردن باقی مانده آن است . همچنین از قاتی کردن تمام مکمل ها در خوراک اطمینان پیدا کنید . مرطوب کردن خوراک نیز به کاهش گرد و خاک آن کمک شایان توجه ای می نماید و از به هم چسبیدن اجزای کنسانتره به علوفه خوراک جلوگیری می کند و امکان انتخاب را از اسب می گیرد .

7- هنگامی که جیره را قاتی و مرطوب کردیم باید سریعا آن را به مصرف برسانیم:
چنانچه خوراک بدین صورت برای مدت زیادی نگهداری شود ممکن است خراب شده وحيوان را دچار مشکلات گوارشی کند . هنگامی که در مسافرت برای شرکت در یک مسابقه هستید خوراک اسبها را به گونه مجزا نگهداری نمائید و در هنگام مصرف آنها را با هم قاتی کرده و اگر خواستید مرطوب نمایئد . 
8- مواد خوراکی خورده نشده در آخور باید قبل از ریختن خوراک جدید کاملا خارج شود . 

9- همیشه مواد خوراکی جیره را با وزن کردن دقیق بدست آوردید و نه به وسیله حجم آنها:
بسیاری از پرورش دهندگان اسب متأسفانه از ظروف گوناگون برای تعیین وزن مقدار خوراک روزانه اسبها استفاده می کنند ، این کار اشتباه است زیرا مواد خوراکی گوناگون دارای وزن های گوناگونی در یک حجم برابر هستند . مثلا در یک ظرف که یک کیلوگرم جو گنجایش دارد ، هیچگاه نمی توانیم یک کیلوگرم سبوس را جای دهیم . بنابراین به جای استفاده از معیار حجم باید از معیار وزن حقیقی مواد خوراکی برای استفاده در جیره استفاده کرد . علوفه ها را نیز باید با وزن معین در اختیار اسبها قرار داد ، آیا می توان وزن یک بسته علوفه را از روی شکل و حجم آن تعیین نمود!؟ بیشتر اسب ها را با برش هائی از بسته علوفه خشک تعلیف می نمایند که ممکن است نسبت به فشردگی از یک بسته به یک بسته دیگر کاملا وزن متفاوتی داشته باشند . بهترین کار که البته نیازمند صرف کمی وقت هست این است که برای برای وزن کردن علوفه ها از یک باسکول متری که توانایی آویزان کردن از در انبار را داشته باشد استفاده کرد . یک بسته یونجه خشک که تقریبا 25 کیلوگرم وزن دارد ، یک پنجم آن نیاز یک اسب 500 کیلوگرمی را به علوفه کاملا تأمین می کند . 

10 تغذیه اسب ها باید با هدف و توجه به نگهداشتن وزن ان ها همچنین نگهداری انها در شرایط ایده ال بدنی باشد:
جیره بیش از نیاز اسب ها به همان اندازه که جیره ناکافی مخرب است برای اسب و همچنین پرورش دهنده زیان اور است . 

اسب مان را برای سوارکاری آماده کنیم

آماده شدن برای سواری کمی وقت می برد، حتی اگر بخواهید در یک بعد از ظهر دلنشین در باشگاه سواری کنید. اسب تان باید خوب قشو شده باشد و آماده سوار شدن باشد. و بعد از اینکه سواری تان تمام شد باز هم کارتان تمام نشده، چون در این زمان اسب نیاز به مراقبت های بیشتر دارد. در اینجا مراحلی که باید انجام دهید را مرور می کنیم:

1. اسب تان را از باکس بیرون بیاورید، ببندید و او را قشو کنید. اگر فصل بهار است و موهای اسب تان می ریزد از برس مخصوص برای پاک کردن آن از بدن اسب تان استفاده کنید. برس را در جهت موها بکشید. هر چند ثانیه باید کار را متوقف کنید و برس را از موهای کنده شده تمیز کنید. این برس مخصوص را در قسمت های سر و پاها به کار نبرید، و در قسمت های استخوانی بدن اسب آن را خیلی آرام روی موها بکشید. از این نوع برس فقط در فصل برها استفاده می شود که موهای بدن اسب پرپشت و در حال ریزش است.

 

قشو کردن اسب

 

2. از شانه قشوی پلاستیکی (نه فلزی) استفاده کنید. آن را به شکل دایره وار روی بدن اسب حرکت دهید و موهای شل و گرد و خاک را از بدنش بزدایید. این کار باعث می شود ماهیچه های اسب هم ماساژ داده شود. شانه را روی ماهیچه های بزرگ مثل پشت ران محکم تر بکشید. ماساژ را تا نواحی استخوانی مثل پاها و ستون فقرات هم ادامه بدهید. وقتی به قسمت سر اسب رسیدید شانه را آرام و فقط روی مرکز پیشانی اش بکشید.

3. از برس سفت برای برطرف کردن موها و گرد و خاکی که با شانه به سطح پوست بدن اسب آمده استفاده کنید. باز هم باید در نواحی استخوانی برس را آرام بکشید. از برس سفت در ناحیه سر استفاده نکنید. از برس نرم می توانید برای کل بدن و سر اسب استفاده کنید.

4. سم های اسب را تمیز کنید. برای این کار باید پای اسب را بالا بگیرید و کثیفی ها و خرده سنگ ها را از داخل نعل و سمش دربیاورید. اگر در این کار تجربه کافی ندارید هرگز آن را انجام ندهید. می توانید کنار یک سوارکار ماهرتر با این کار آشنا شوید.

 

تمیز کردن سم اسب

 

5. از شانه مخصوص برای شانه و تمیز کردن یال و دم اسب استفاده کنید. از محل رویش موها شروع کنید و آرام به سمت انتها بروید. موقع شانه کردن دم اسب، نباید پشت اسب بایستید، چون اسب نمی تواند آن قسمت را ببیند، و ممکن است لگد بخورید. در عوض، دمش را در دست بگیرید و درحالیکه کنار اسب ایستاده اید آن را شانه کنید.

6. در هنگام انجام این تمیزکاری ها، بدن اسب را از نظر وجود کبودی، تورم یا هر علامت غیرعادی دیگری بررسی کنید. عقب بایستید و به کل بدن اسب نگاه کنید. اگر در پاها یا محل قرار دادن زین و افسار زخم خاصی مشاهده کردید نباید با این اسب به سواری بروید. اگر زخم یا بریدگی یا تورم جزئی ست و در جای دیگری از بدن اسب قرار دارد، می توانید سوارش شوید و بعدا به زخم کوچکش رسیدگی کنید.

7. نگاهی سریع به لوازم اسب تان بیندازید. اگر لوازم اسب تان مثل زین، افسار، رکاب و ... خرابی یا پارگی خاصی دارد بهتر است به فکر لوازم جدید باشید.
بعد از انجام این مراحل نوبت به مجهز کردن اسب به لوازم می شود که در قسمت های بعد به آن خواهیم پرداخت.

اسب و روانشناسي آن

اسب براي زندگي در دشتهاي وسيع و باز آفريده شده تا به تاخت از دست حيوانات درنده فرار كند در جستجوي غذا به مسافتهاي دور برود و بالاخره آفريده شده تا در گله يا رمه زندگي كند. اسب براي سواري دادن بوجود نيامده بشر از ديرباز خود اين نقش را كشف نمود و به عنوان وسيله‌اي آن را به خدمت گرفته است.

اسب حيواني فريبنده و سحرآميز است كه داراي زيبايي، وقار، حساسيت و توانايي ورزشي بالائي است.

از آنجا كه حيواني اجتماعي است نه تنها نياز مبرمي به زندگي گروهي دارد بلكه داراي سيستم دقيق ارتباطي است.

برخي از علائم اسبها صوتي است و ما مي‌توانيم بدون هيچ مشكلي آنها را تشخيص دهيم.

اسب شكارچي نيست شكار است. پس به طور طبيعي موجودي است ترسو او مبارزه‌جو نبوده و بيشتر مي‌دود. اندام بزرگ و سرعت وسايل دفاعي او هستند.

اسب موجودي بسيار حساس و زودرنج است اگر به او احترام گذاشته نشود نمي‌توان از او انتظار احترام متقابل داشت. او با حافظه‌اي استثنايي تابع عادت است. كارهاي او از قبيل لگد زدن، گاز گرفتن و …. نتيجه ترس از ناشناخته‌هاست و تنها وسايل دفاعي او هستند.

اسب حيواني وفادار و نجيب است كه نسبت به صاحب خود دلبستگي فراوان دارد اما بايد توجه داشت كه اسب به همان اندازه كه وظيفه‌شناس و عاطفي است متوقع نيز مي‌باشد و بي‌مهري صاحبش را تحمل نمي‌كند. ميزان وظيفه‌شناسي و عطوفت اسب در ميدان‌هاي جنگ پيشين ديده شده است. عكس‌العملهاي اسب دفاعي است. او در بستر طبيعت به مانند ديگر موجودات از اصل تنازع بقا پيروي مي‌كند و حركاتي غريزي و طبيعي را براي بقاي نسل خود دنبال مي‌كند.

حركات اسب گوياي حالت روحي و رواني اوست. مثلاً شيهه اسب كه اگر به صورت بلند و با صداي زير باشد حاكي از عصبانيت اوست. ديگر علامت خطر در اسبها گوش و دم اين حيوان است كه اگر گوشها كاملاً به عقب خوابيده و دم ضربات شلاقي داشته باشد اسب حالت تهديدآميز و عصبانيت خود را بيان مي‌كند.

در اسبها گوشه دهان و لبها در بيان حيوان نقش بسيار مهمي دارند اگر حيوان عصبي يا هيجان‌زده باشد فكش قفل مي‌شود. وقتي حركات مزه كردن و يا ليسيدن را انجام مي‌دهد مي‌‌توان فهميد كه اسب آرام است. اسبها خيلي دير ياد مي‌گيرند كه اگر غذايي هم هست بايد به طور مساوي تقسيم شود.

آنها بر سر اولين لقمه با هم جنگ و نزاع مي‌كنند. اما آنهائي كه به عقب رانده مي‌شوند دست از تلاش براي گرفتن سهمشان نمي‌كشند. به همين دليل بردن غذا به محلي كه اسبهاي آزادي وجود دارند كار خطرناكي است و احتمال دارد كه اسبها در نزاعشان باني خير را لگد زده و يا پرت كنند و در اين مواقع اغلب كودكان صدمه مي‌بينند.

اغلب ماديانها به هنگام تخمك‌گذاري بسيار حساس و زودرنج و عصبي مي‌شوند. سليمي‌ها به هنگام شروع فصل جفت‌گيري گاهي تا به سر حد جنون مي‌رسند. اگر مادياني كره خود را پس از زايمان از دست دهد غم و اندوه را مي‌توان در رفتار او مشاهده كرد. كره‌اي كه پس از چندي از مادر جدا مي‌شود تا مدتها بي‌تابي مي‌كند. پس بايد كسي كه مي‌خواهد اصول سواري را بياموزد از اسب و نشانه‌ها و علايم رفتاري او آگاه باشد و در همه موارد دومين اصل را در نظر گرفته و فراموش نكند.

تحرك‌ اسب‌ در گام‌های‌ سه‌ گانه‌

با رسیدن به مرحله ای از آموزش که در آن اسب‌ انعطاف‌پذیر شده‌، حركتش‌ آهنگین‌ است‌. مستقیم‌ حركت‌ می‌كند و به‌ اصلی‌ترین‌ هدف‌ تربیت‌ یعنی‌ تحرك‌ دست‌ پیدا كرده‌ایم‌. تنها مسئله‌ای‌ كه‌ باقی‌مانده‌، پی‌ بردن‌ به‌ میزان‌ توانایی‌ طبیعی‌ اسب‌ است‌. هیچگاه‌ نباید خیالاتی‌ شویم‌ - هیچ‌ اسبی‌ در هر سه‌ گام‌ كامل‌ نیست‌ و بستگی‌ به‌ قواره‌ و خصوصیات‌ اخلاقی‌ او دارد. بعضی‌ از اسب‌ها در یورتمه‌ ضعیف‌اند و برخی‌ دیگر در قدم‌ و یا چهار نعل‌. مربی‌ خبره‌ به‌ هنگام‌ مشاهده‌ حركت‌ آزادانه‌ اسب‌ به‌ نكات‌ قدرت‌ و ضعف‌ او پی‌ می‌برد. و همین‌ مربی‌ خبره‌ می‌داند كه‌ چگونه‌ می‌تواند با بهره‌برداری‌ از امكانات‌، حركت‌ اسب‌ در هر گام‌ را بهبود ببخشد. با استفاده‌ از اصول‌ من‌ اسب‌هایی‌ را تربیت‌ كرده‌ام‌ كه‌ در ابتدا ناامیدكننده‌ به‌ نظر می‌رسیدند. چنانچه‌ اسبی‌ به‌ درستی‌ آموزش‌ ببیند از شوِق او به‌ آموختن‌ و میل‌ به‌ انجام‌ تمرینات‌ شگف‌زده‌ خواهید شد. 


بهبود حركت‌ یورتمه‌ 
یورتمه‌ حركتی‌ دومرحله‌ای‌ و در طول‌ آموزش‌ اصول‌ اولیه‌، گام‌ اصلی‌ تمرین‌ها است‌. حركت‌ دو مرحله‌ ساده‌ترین‌ نوع‌ حركت‌ برای‌ اسب‌ است‌. یورتمه‌ چهارنوع‌ است‌: كار، جمع‌، متوسط‌ و كشیده‌. در طول‌ آموزش‌ اصول‌ اولیه‌ بیشتر از یورتمه‌ كار و متوسط‌ استفاده‌ می‌شود. یورتمه‌ كار یورتمه‌ طبیعی‌ است‌ با این‌ تفاوت‌ كه‌ سوار خواستار طراوت‌ همراه‌ با فعالیت‌ بیشتری‌ از تحرك‌ طبیعی‌ در قسمت‌ عقب‌ خواهد بود. و اسب‌ با اثرهای‌ ملایم‌ حركت‌ به‌ جلو، مشتاقانه‌ به‌ كار كشیده‌ می‌شود. 
این‌ روند طبیعی‌ پیشبرد برنامه‌ است‌. ولی‌ اسب‌هایی‌ از قبیل‌ تاروبردها بیش‌ از حد فعالند. به‌ هنگام‌ كار با این‌ نوع‌ اسب‌ها سوار می‌بایست‌ بدون‌ ناراحت‌ كردن‌ اسب‌، فقط‌ سعی‌ در حفظ‌ آهنگ‌ حركت‌ داشته‌ باشد. سوار باید فقط‌ سعی‌ كند اسب‌ را آرام‌ كند و بهترین‌ وسیله‌ برای‌ این‌ كار، كاوالتی‌ است‌. حركت‌ روی‌ كاوالتی‌ با یورتمه‌ كار آزاد است‌. 
در این‌ حالت‌ پاهای‌ اسب‌ باید دست‌های‌ او را تعقیب‌ كند - حركت‌ باید مستقیم‌ باشد. اگر سواری‌ به‌ صورت‌ گروهی‌ است‌ تنظیم‌ فواصل‌ كاوالتی‌ها مشكل‌ است‌ چرا كه‌ طول‌ گام‌های‌ اسب‌ها با هم‌ فرِ می‌كنند. بهتر است‌ در این‌ مرحله‌ كار انفرادی‌ باشد. 
برای‌ تنظیم‌ گام‌های‌ اسب‌ پیشنهاد می‌كنم‌ گاهی‌ با اسب‌ در گروه‌ كار كنید به‌ شرطی‌ كه‌ سوار خبره‌ای‌ براسب‌ سوار و اسب‌ جلوئی‌ هم‌ با تجربه‌ باشد. 
نمایش‌ مراحل‌ حركت‌ یورتمه‌ 
اسب‌ جوان‌ در حال‌ حركت‌ با گام‌ یورتمه‌ در حالت‌ تعادل‌ 
توسعه‌ تحرك‌ در گام‌ یورتمه‌ بخشی‌ از برنامه‌ آموزشی‌ است‌. در شروع‌ اسب‌ را با دستجلوی‌ آزاد گرم‌ می‌كنیم‌ تا این‌ كه‌ منظم‌ حركت‌ كرده‌، نرم‌ شود. سپس‌ با دستجلوی‌ آزاد مدت‌ كوتاهی‌ استراحت‌ می‌دهیم‌. شروع‌ درس‌ با كوتاه‌ كردن‌ دستجلو، گره‌ به‌ گره‌ است‌ تا تماس‌ كامل‌ با دهان‌ اسب‌ برقرار شود. اسب‌ را در حالی‌ كه‌ به‌ همان‌ صورت‌ گفته‌ شده‌ به‌ دهانه‌ كرده‌ایم‌ به‌ یورتمه‌ می‌اندازیم‌. تا این‌ قسمت‌ از آموزش‌، سوار یورتمه‌ آزاد می‌رفته‌ در حالیكه‌ در این‌ مرحله‌ برای‌ استفاده‌ بیشتر از اثر نشیمن‌، باید یورتمه‌ نشسته‌ كار كند. بقیه‌ تمرین‌ تابع‌ برنامه‌ای‌ است‌ كه‌ برای‌ آن‌ روز تدوین‌ شده‌ است‌. در هفته‌های‌ اول‌ تمرین‌ با اسب‌ جوان‌ نباید از یورتمه‌ نشسته‌ استفاده‌ شود و باید آن‌ قدر صبر كنیم‌ تا عضلات‌ پشت‌ او قوی‌ شوند. دقت‌ كنیم‌ كه‌ یورتمه‌ متوسط‌ را خیلی‌ زود شروع‌ نكنیم‌. این‌ حركت‌ زمانی‌ در برنامه‌ گنجانده‌ می‌شود كه‌ اسب‌ خود و سوار را راحت‌تر حمل‌، و در یورتمه‌ نشسته‌ نیم‌ توقف‌ را اجرا كند. برای‌ شروع‌ بهتر است‌ فقط‌ از اسب‌ بخواهیم‌ با گام‌ یورتمه‌ كار و شاداب‌تر حركت‌ كند. در آخر تمرین‌، در حال‌ یورتمه‌ آزاد در طول‌ خط‌ حصار می‌توان‌ از اسب‌ خواست‌ كمی‌ یورتمه‌ را بلندتر كند. این‌ تمرین‌ را «كشیده‌تر شدن‌» گام‌ها در یورتمه‌ نامند و در اثر فعال‌ شدن‌ قسمت‌ عقب‌ قابل‌ اجرا است‌. دقت‌ خواهیم‌ كرد اسب‌ گام‌هایش‌ را تند نكند. اگر این‌ اتفاِ افتاد با یك‌ یا دو نیم‌ توقف‌ اسب‌ را به‌ گام‌ قبلی‌ برگردانده‌ و تمرین‌ را دوباره‌ از سرمی‌گیریم‌. می‌توانیم‌ چندین‌ بار این‌ تمرین‌ را تكرار كنیم‌ تا متوجه‌ شویم‌، اسب‌ مقصود ما را نمی‌فهمد كه‌ گام‌ را تند می‌كند، یا این‌ كه‌ عضلات‌ به‌ اندازه‌ كافی‌ برای‌ كشیدن‌ گام‌ها قوی‌ نشده‌اند. 
«یورتمه‌ فعال‌ و كشیده‌تر» اسب‌ جوان‌ در پایان‌ یكی‌ از تمرین‌ها، حالت‌ صحیح‌ سرو گردن‌ تحرك‌ كافی‌، قسمت‌عقب‌ اسب‌ هنوز به‌ اندازه‌ كافی‌ پایین‌ نیفتاده‌ است‌ 
«یورتمه‌ فعال‌ و كشیده‌تر» اسب‌ جوان‌ 5 ساله‌ در پایان‌ آموزش‌ اولیه‌ اصولی‌. 
تحرك‌ عالی‌ و قسمت‌ عقب‌ كاملاً فعال‌ است‌ 
آزاد كردن‌ دستجلو، دلیل‌ آرامش‌ كامل‌ عضلانی‌ و روانی‌ است‌ 
درخواست‌ كشیدن‌ گام‌ ریسك‌ است‌ و سوار باید احساس‌ كند كه‌ چه‌ اندازه‌ بیشتر و یا كمتر باید از اسب‌ بخواهد. 
تمرین‌ گام‌ كشیده‌تر، با آزاد كردن‌ تدریجی‌ دستجلو - به‌ صورتی‌ كه‌ دستجلوها در دستان‌ لیز بخورند - و شروع‌ حركت‌ دوره‌، در حالی‌ تمام‌ می‌شود كه‌ به‌ اسب‌ اجازه‌ می‌دهیم‌ هرچقدر بخواهد دستجلو را كشیده‌ سر را پایین‌ بیاندازد. اسبی‌ كه‌ مدتی‌ به‌ دهنه‌ بوده‌ است‌ نیاز دارد مدتی‌ سر و گردن‌ را بكشد تا عضلاتش‌ استراحت‌ كند. نحوه‌ كشیدن‌ سر و گردن‌ اسب‌ به‌ ما می‌گوید كارمان‌ درست‌ بوده‌ یا نه‌؟ اگر اسب‌ سروگردن‌ را به‌ جلو و پایین‌ بكشد، به‌ عبارت‌ دیگر عقب‌ خود را گرد و نرم‌ كند، كار ما راضی‌ كننده‌ بوده‌ و اگر فقط‌ سر را پایین‌ انداخته‌ و سرو گردن‌ را به‌ جلو و پایین‌ نكشد كار غلط‌ بوده‌ است‌، 
یعنی‌ سوار در طول‌ تمرین‌ از راندن‌ اسب‌ به‌ جلو در حالی‌ كه‌ دستجلوها با آبخوری‌ در تماس‌ بوده‌ غفلت‌ كرده‌ و عقب‌ اسب‌ خشك‌ باقی‌ مانده‌ است‌. روز بعد سوار باید دقت‌ كند اسب‌ را در حالی‌ كه‌ به‌ دهنه‌ است‌ به‌ جلو براند. اگر اسب‌ سعی‌ می‌كند كه‌ دستجلو را از سوار بگیرد، دلیلش‌ این‌ است‌ كه‌ سوار با خشونت‌ دستجلوها را به‌ عقب‌ كشیده‌ است‌ پس‌ از آزاد كردن‌ دستجلو می‌توان‌ تمرین‌ را تمام‌ كرد و یا پس‌ از استراحتی‌ كوتاه‌ تمرین‌ را در چهارنعل‌ ادامه‌ داد. 
یورتمه‌ متوسط‌ 
یورتمه‌ متوسط‌، حركت‌ پیشرفته‌ یورتمه‌ فعال‌ و كشیده‌تر است‌ و علامت‌ آن‌ شلنگ‌های‌ آهنگین‌ و كشیدگی‌ بیشتر قواره‌ اسب‌ است‌. 
اسب‌ اندام‌ خود را بیشتر كشیده‌ و با هر شلنگ‌ مسافت‌ بیشتری‌ طی‌ می‌كند. تحرك‌ به‌ وسیله‌ عقب‌ فعال‌ - كپل‌های‌ كشیده‌، زانو و مفصل‌ خرگوشی‌ - تولید می‌شود. تحرك‌ ایجاد شده‌ از قسمت‌ عقب‌، اسب‌ را به‌ جلو هدایت‌ می‌كند. هرچه‌ تحرك‌ بیشتر باشد تعلیق‌ اسب‌ بیشتر است‌. سر بالاتر قرار می‌گیرد در حالی‌ كه‌ پوزه‌ كمی‌ جلوتر از خط‌ عمود است‌. حال‌ وارد مرحله‌ درساژ پیشرفته‌ می‌شویم‌. 
یورتمه‌ كشیده‌ 
كشیده‌تر شدن‌ گام‌ها در یورتمه‌ نیازمند مقدار بیشتری‌ تجمع‌ و آموزش‌ است‌. منطق‌ حكم‌ می‌كند در مرحله‌ آموزش‌ اصول‌ مقدماتی‌، با اسب‌ جوان‌ یورتمه‌ كشیده‌ تمرین‌ نكنیم‌. یورتمه‌ كشیده‌، حد نهایت‌ حركت‌ در گام‌ یورتمه‌ و نمایش‌ دهنده‌ بالاترین‌ درجه‌ تحرك‌، قدرت‌ و تأثیر اثرات‌ سوار برای‌ حركت‌ به‌ جلوست‌. این‌ حركت‌ اوج‌ نتیجه‌گیری‌ از تمرین‌های‌ برنامه‌ریزی‌ شده‌ و آموزش‌ ژیمناستیكی‌ اسب‌ است‌.
یورتمه‌ جمع‌ 
یورتمه‌ جمع‌ گام‌ دیگری‌ است‌ كه‌ آن‌ را در تمرین‌های‌ اولیه‌ اسب‌ جوان‌ نمی‌گنجانیم‌. این‌ درس‌ در انتهای‌ برنامه‌ تربیت‌ اصولی‌ اسب‌ جوان‌ تدریس‌ می‌شود. این‌ حركت‌ نیاز به‌ انعطاف‌پذیری‌ و تجمع‌ دارد. در آموزش‌ اصول‌ اولیه‌ ما فقط‌ نیاز به‌ آن‌ مقداری‌ از تجمع‌ داریم‌ كه‌ بوسیله‌ نیم‌ توقف‌ ایجاد می‌شود. مهم‌ این‌ است‌ كه‌ در این‌ مرحله‌ پس‌ از نیم‌ توقف‌، بلافاصله‌ با فشار ساِ و اثرنشیمن‌ اسب‌ مجدداً به‌ جلو رانده‌ شود. این‌ تمرین‌ به‌ مراتب‌ بیشتر از یورتمه‌ جمع‌ همراه‌ با كوتاه‌ كردن‌ شلنگ‌ها، به‌ پرورش‌ عضلات‌ اسب‌ كمك‌ می‌كند. در یورتمه‌ جمع‌ دست‌ و پاها بیشتر از زمین‌ فاصله‌ می‌گیرند. شلنگ‌ها جمع‌تر است‌، كپل‌های‌ اسب‌ افتاده‌ترند و سر و گردن‌ افراشته‌تر. 
بهبود حركت‌ چهار نعل‌ 
چهار نعل‌ گامی‌ است‌ پرش‌ مانند، سه‌ مرحله‌ای‌ و سریعترین‌. دست‌ها و پاهای‌ اسب‌ در سه‌ مرحله‌ روز زمین‌ قرار می‌گیرند و مرحله‌ چهارم‌ تعلیق‌ است‌ كه‌ هرچهار دست‌ و پا در زمانی‌ كوتاه‌ روی‌ هوا قرار دارند. 
مراحل‌ حركت‌ چهار نعل‌ به‌ دست‌ راست‌ 
مراحل‌ حركت‌ چهار نعل‌ عبارتند از: 
1- پای‌ خارج‌ 2- اریب‌ خارج‌ 3- دست‌ داخل‌ 4- تعلیق‌ 
از این رو که صدای ضربات دومین مرحله - اریب خارج - در گام چهار نعل به وضوح شنیده نمی شود آن را گامی 5 مرحله ای به حساب می آورند . انواع چهار نعل عبارت است از : جمع ، کار ، متوسط و کشیده . 
چنانچه آهنگ حرکت چهار نعل به هم بخورد ، همچنان که در چهار نعل کوتاه این اشتباه اتفاق می افتد چهار نعل پنج مرحله ای می شود که مراحل آن عبارتند از : 
1- پای خارج 2- پای داخل 3- دست خارج 4- دست داخل 5- تعلیق . 
چهار نعلی‌ صحیح‌ اجرا می‌شود كه‌ سه‌ جای‌ مشخص‌ سم‌ روی‌ زمین‌ از خود باقی‌ بگذارد و زمان‌ تعلیق‌ مشخصی‌ داشته‌ باشد .برای‌ حركت‌ چهار نعل‌ زنده‌ و طبیعی‌ نیاز به‌ تحرك‌ داریم‌. در بخش‌های‌ قبلی‌ آموزش‌ چهار نعل‌ گنجانده‌ نشده‌ بود و تا زمانی‌ كه‌ اسب‌ در گام‌ یورتمه‌ به‌ اثرهای‌ سوار جواب‌ نداده‌، نباید اجرای‌ آن‌ از اسب‌ خواسته‌ شود. واضح‌ است‌ كه‌ اگر اسب‌ چه‌ در محوطه‌ تمرین‌ و چه‌ در صحرا نیاز به‌ حركت‌ چهار نعل‌ داشته‌ باشد مانع‌ او نمی‌شویم‌. از طرف‌ دیگر نباید او را مجبور كنیم‌ با گام‌ چهار نعل‌ حركت‌ كند، چرا كه‌ بیشتر اسب‌ها خود را در گام‌ یورتمه‌ راحت‌تر حمل‌ می‌كنند. از طرف‌ دیگر می‌بایست‌ اسب‌ را با اثرهای‌ چهارنعل‌ آشنا كنیم‌ تا گام‌ یورتمه‌ را تند نكند كه‌ ما مجبور شویم‌ برای‌ اصلاح‌ حركت‌ دستجلوها را بكشیم‌. 
چهار نعل‌ چگونه‌ اجرا می‌شود؟ 
دوره‌ای‌ با قطر زیاد در گام‌ یورتمه‌ را شروع‌ كرده‌ در قوس‌ مماس‌ با خط‌ حصار نیم‌ توقف‌ می‌دهیم‌. سوار بیشتر وزن‌ را روی‌ باسن‌ داخل‌ می‌اندازد و تا كپل‌ داخل‌ اسب‌ را به‌ جلو براند و وزن‌ بیشتری‌ روی‌ ركاب‌ داخل‌ می‌افتد. دستجلوی‌ داخل‌ تماس‌ بیشتری‌ برقرار كرده‌، هر دو ساِ، ساِ داخل‌ چهار انگشت‌ پشت‌ تنگ‌ و ساِ خارج‌ یك‌ وجب‌ عقب‌تر، هماهنگ‌ با نشیمن‌ داخل‌ در حالی‌ كه‌ عضلات‌ كمر منقبض‌ شده‌اند، فشار می‌آورند. در حالی‌ كه‌ دستجلوی‌ داخل‌ در همین‌ حال‌ كمی‌ آزاد می‌شود، حركت‌ یا گام‌ چهارنعل‌ در مدت‌ طولانی‌ اشتباه‌ است‌ و اگر اسب‌ هنوز در متعادل‌ شدن‌ مشكل‌ دارد خطر آن‌ زیاد است‌. بنابراین‌ یك‌ یا دو دوره‌ چهارنعل‌ كافی‌ است‌، و با قطع‌ اثر چهار نعل‌ اجازه‌ خواهیم‌ داد اسب‌ به‌ یورتمه‌ بیفتد. در اولین‌ تمرین‌ چند گام‌ یورتمه‌ و سپس‌ قدم‌ و آزاد كردن‌ دستجلوها، نوازش‌ اسب‌ و ادامه‌ تمرین‌. در آخرین‌ تمرین‌ها چند بار انتقال‌ از چهار نعل‌ به‌ یورتمه‌ را تمرین‌ می‌كنیم‌. 
در تمرین‌ چهارنعل‌ از تمام‌ محوطه‌ تمرین‌ استفاده‌ كنید اثرهای‌ چهارنعل‌ را قاطعانه‌ به‌ اجرا گذارده‌، اسب‌ را به‌ جلو برانید. اگر اسب‌ جوان‌ روی‌ دست‌ غلط‌ به‌ چهارنعل‌ افتاد تعجب‌آور نیست‌. بیشتر اسب‌ها یك‌ طرفشان ضعیف‌تر از طرف‌ دیگر است‌. طبیعی‌ است‌ كه‌ اسب‌های‌ جوان‌ به‌ دلیل‌ كجی‌ طبیعی‌ و قوی‌تر بودن‌ پای‌ چپ‌ وزن‌ بیشتری‌ را روی‌ این‌ قسمت‌ تحمل‌ كرده‌ و راحت‌تر روی‌ پای‌ چپ‌ چهارنعل‌ بروند. 
بنابراین‌ قبل‌ از شروع‌ تمرین‌ چهارنعل‌، با استفاده‌ از اثرهای‌ جانبی‌ در پی‌ رفع‌ مشكل‌ سمت‌ ضعیف‌تر برمی‌آئیم‌. خودمان‌ هم‌ باید مطمئن‌ شویم‌ كه‌ اثرها را به‌ درستی‌ به‌ اجرا گذارده‌ایم‌. هرچه‌ آموزش‌ پیشرفت‌ می‌كند اثرها ساده‌تر می‌شود تا جائی‌ كه‌ فقط‌ با اثر ملایم‌نشیمن‌، اسب‌ به‌ چهارنعل‌ می‌افتد. 
از آنجا كه‌ نقصیه‌ كجی‌ اسب‌ در چهار نعل‌ به‌ مراتب‌ بیشتر از یورتمه‌ خودنمائی‌ می‌كند بنابراین‌ فشار ساِ داخل‌ به‌ محض‌ به‌ چهار نعل‌ افتادن‌ اسب‌ نقش‌ به‌ سزائی‌ ایفاء می‌كند. 
تمرین‌ طولانی‌ چهارنعل‌ اصلاح‌ كننده‌ گام‌ چهارنعل‌ نیست‌. اسب‌ خسته‌ می‌شود تحركش‌ را از دست‌ می‌دهد و قسمت‌ عقب‌ او از كنترل‌ خارج‌ می‌شود. تجربه‌ نشان‌ داده‌ بهترین‌ روش‌ بهبود گام‌ چهارنعل‌ دوره‌ رو و انتقال‌ از یورتمه‌ به‌ چهارنعل‌ و از چهار نعل‌ به‌ یورتمه‌ به‌ تناوب‌ است‌. 
آموزش‌ اسب‌ هنوز آنقدر پیشرفته‌ نشده‌ كه‌ از نیم‌ توقف‌ برای‌ بهبود گام‌ استفاده‌ كنیم‌. پیشرفت‌ تجمع‌ تا آنجا كه‌ بتوان‌ از قدم‌ به‌ چهار نعل‌ و برعكس‌ را بطور صحیح‌ به‌ اجرا بگذاریم‌ نشانه‌ رسیدن‌ وضعیت‌ اسب‌ به‌ نقطه‌ دلخواه‌ است‌. این‌ روش‌ بهبود حركت‌ چهارنعل‌ است‌ كه‌ در تمرین‌ پرش‌ و صحرائی‌ به‌ كمك‌ ما می‌آید. 
تمرین‌ چهار نعل‌، اسب‌ كاملاً متعادل‌ است‌، ساِ داخل‌ سوار كمی‌ عقب‌تر قرار گرفته‌. 
چهارنعل‌ متوسط‌ 
وقتی‌ در یورتمه‌ كار اسب‌ انعطاف‌پذیری‌ نشان‌ داد و به‌ راحتی‌ حفظ‌ تعادل‌ كرد، می‌توانیم‌ در خط‌ طولی‌ حصار تمرین‌ چهارنعل‌ متوسط‌ را شروع‌ كنیم‌. از اسب‌ خواسته‌ می‌شود با شلنگ‌های‌ جهنده‌ مسافت‌ بیشتری‌ را طی‌ كند. شلنگ‌ها خزنده‌ نیستند بلكه‌ اسب‌ با كپل‌های‌ پایین‌ افتاده‌ به‌ صورتی‌ حركت‌ می‌كند كه‌ گویی‌ از تپه‌ای‌ كوچك‌ بالا می‌رود. 
دست‌ یابی‌ به‌ این‌ حركت‌ مستلزم‌ به‌ كارگیری‌ نشست‌ كامل‌ است‌. می‌توان‌ از نشست‌ سبك‌تر استفاده‌ كرد، به‌ خصوص‌ به‌ هنگام‌ كار در صحرا كه‌ جلوی‌ اسب‌ پایین‌تر قرار می‌گیرد. این‌ نشست‌ برای‌ اصلاح‌ نقائص‌ عضلات‌ پشت‌ اسب‌ پیشنهاد می‌شود در باشگاه‌ سنت‌ جورج‌ مونستر آلمان‌، میدانی‌ خاص‌ تعبیه‌ شده‌ كه‌ می‌توان‌ بدون‌ هیچ‌ گونه‌ دخالتی‌ اسب‌ را روی‌ خط‌ مستقیم‌ چهارنعل‌ داد. 
تجربه‌ به‌ من‌ نشان‌ داده‌ كه‌ با تمرین‌ روی‌ خطوط‌ مستقیم‌، گام‌ یورتمه‌ و چهارنعل‌ اسب‌ را می‌توان‌ هرچه‌ بیشتر بهبود بخشید. هرچه‌ حركت‌ اسب‌ طبیعی‌تر باشد راحت‌تر می‌توان‌ با او كنار آمد. 
چهارنعل‌ كشیده‌ 
این‌ حركت‌ را می‌توان‌ در صحرا با نیم‌ نشست‌ یا نشست‌ سبك‌ با تمایل‌ به‌ جلو تمرین‌ كرد. در این‌ مرحله‌، شروع‌ آموزش‌ چهارنعل‌ كشیده‌ هنوز برای‌ اسب‌ زود است‌. 
چهارنعل‌ جمع‌ 
چهارنعل‌ جمع‌ هم‌ نمی‌تواند در برنامه‌ آموزش‌ اسب‌ جوان‌ گنجانده‌ شود. در آزمون‌های‌ پیشرفته‌ این‌ حركت‌ از اسب‌ خواسته‌ می‌شود. 
برای‌ آزمایش‌ خود تحركی‌ اسب‌ می‌توان‌ دست‌ها را همراه‌ با دستجلو و در وسط‌ گردن‌ اسب‌ قرار داد این‌ تمرین‌ بیشتر در چهارنعل‌ انجام‌ می‌شود ولی‌ می‌توان‌ در یورتمه‌ هم‌ انجام‌ داد. 
بهبود حركت‌ چهارنعل‌ متوسط‌، قواره‌ اسب‌ كشیده‌تر، شلنگ‌ها طولانی‌تر و رو به‌ بالاقرار دادن‌ دست‌ها همراه‌ با دستجلو روی‌ گردن‌ اسب‌ در چهارنعل‌، وضعیت‌ حركت‌ اسب‌ تغییر نكرده‌ است‌. (خود تحركی‌) 
بعضی‌ آزمون‌ها این‌ حركت‌ گنجانده‌ می‌شود. در این‌ تمرین‌ هر دو دست‌ همراه‌ با دستجلوها روی‌ گردن‌ اسب‌ در قسمت‌ وسط‌ قرار می‌گیرد به‌ صورتی‌ كه‌ دستجلوها هیچ‌ گونه‌ تماسی‌ با دهان‌ اسب‌ ندارند. پس‌ از یك‌ شلنگ‌ چهارنعل‌ دست‌ها به‌ آرامی‌ به‌ عقب‌ برمی‌گردند و دوباره‌ تماس‌ با دهان‌ اسب‌ برقرار می‌شود. 
اسب‌های‌ ناآرام‌ به‌ این‌ اثر به‌ خوبی‌ جواب‌ می‌دهند و پس‌ از چند بار تكرار آرام‌ می‌شوند. نشست‌ سوار در این‌ حالت‌ تغییر نمی‌كند و فقط‌ دست‌ها به‌ جلو كشیده‌ می‌شوند. نواخت‌ و آهنگ‌ حركت‌ و وضعیت‌ كلی‌ اسب‌ تغییر نكرده‌ و فقط‌ پوزه‌ او كمی‌ به‌ جلو كشیده‌ می‌شود. در صورت‌ موفقیت‌ در این‌ مرحله‌ از آموزش‌ به‌ اهداف‌ اصول‌ اولیه‌ تربیت‌ اسب‌ دست‌ پیدا كرده‌اید. برای‌ آگاهی‌ از این‌ كه‌ اسب‌ دستجلوی‌ خارج‌ را به‌ خوبی‌ قبول‌ كرده‌ است‌، آن‌ را ثابت‌ نگه‌ داشته‌، دست‌ را به‌ همراه‌ دستجلوی‌ داخل‌ به‌ جلو برده‌ و گردن‌ اسب‌ را نوازش‌ می‌كنیم‌. این‌ حركت‌ در آزمون‌های‌ درساژ گنجانده‌ نمی‌شود. 
بهبود گام‌ قدم‌ 
قدم‌ حركتی‌ چهار مرحله‌ای‌ و رژه‌ گونه‌ است‌. دست‌ و پاهای‌ اریب‌ به‌ تناوب‌ و با تعلیقی‌ یكسان‌ یكدیگر را تعقیب‌ می‌كنند. مراحل‌ چهارگانه‌ قدم‌ به‌ شرح‌ زیراند: 
1- دست‌ راست‌ 2- پای‌ چپ‌ 3- دست‌ چپ‌ 4- پای‌ راست‌ 

مراحل‌ حركت‌ اسب‌ در قدم‌ 
هرگونه‌ تخلقی‌ از این‌ مراحل‌ منجر به‌ حركت‌ غلط‌ می‌شود، به‌ خصوص‌ كه‌ حركت‌ عجولانه‌ بوده‌ و مراحل‌ یك‌ و چهار و دو و سه‌ در هم‌ ادغام‌ شوند. 
قدم‌ سه‌ نوع‌ است‌: متوسط‌، كشیده‌ و جمع‌ 
قدم‌ متوسط‌ 
قدم‌ كار قدم‌ متوسط‌ است‌. شلنگ‌های‌ اسب‌ متحرك‌، فعال‌ و منظم‌اند. در این‌ حالت‌ جای‌ سم‌ پا كمی‌ جلوتر از جای‌ سم‌ دست‌ روی‌ زمین‌ نقش‌ می‌بندد. 

قدم‌ كشیده‌ 
در این‌ حالت‌ تا آن‌ جا كه‌ قواره‌ اسب‌ اجازه‌ دهد به‌ جلو كشیده‌ می‌شود. حركت‌ نباید تحت‌ هیچ‌ شرایطی‌ عجولانه‌ باشد. جای‌ سم‌ پاها جلوتر از جای‌ سم‌ دست‌ها روی‌ زمین‌ مشخص‌ می‌شوند. سوار با تماس‌ ملایم‌ سرو گردن‌ را آزاد می‌گذارد. 
قدم‌ جمع‌ 
در این‌ حالت‌ گردن‌ اسب‌ افراشته‌ است‌ و این‌ افراشتگی‌ بستگی‌ به‌ میزان‌ تجمع‌ دارد. شلنگ‌ها جمع‌ و جای‌ سم‌ پاها جلوتر از دست‌ها قرار نمی‌گیرند. از آن‌ جا كه‌ مفاصل‌ كاملاً انعطاف‌پذیر شده‌اند دست‌ و پاها بیشتر از زمین‌ فاصله‌ می‌گیرند. اسب‌ نباید از تحرك‌ بیفتد. 
در طول‌ آموزش‌ اصول‌ اولیه‌، ساده‌ترین‌ كار اشتباه‌ در تمرین‌های‌ قدم‌ است‌. در طول‌ این‌ تمرین‌ها مربی‌ مجاز است‌ فقط‌ این‌ گام‌ را با دستجلوی‌ بلند و یا آزاد بین‌ حركت‌ها و یا به‌ هنگام‌ خاتمه‌ كلاس‌ تمرین‌ كند. اگر در خلال‌ این‌ تمرین‌ها اسب‌ را به‌ دهنه‌ به‌ قدم‌ بگذاریم‌ فقط‌ اسب‌ را در جهت‌ ناهماهنگی‌ و عدم‌ توازن‌ گام‌ها سوِ داده‌ایم‌ كه‌ اصلاح‌ آن‌ بسیار مشكل‌ است‌. 
چرا باید به‌ مشكلات‌ افزود؟ 
تجربه‌ به‌ من‌ ثابت‌ كرده‌، اسبی‌ كه‌ آموخته‌ در یورتمه‌ و چهارنعل‌ به‌ راحتی‌ به‌ دهنه‌ شده‌ و حركت‌ كند. آن‌ را در قدم‌ هم‌ انجام‌ داده‌ و ادامه‌ می‌دهد. بنابراین‌ لزومی‌ ندارد كه‌ روش‌ تجربه‌ شده‌ را تغییر دهیم‌. 
بزرگترین‌ اشتباه‌ سواركارها در قدم‌ این‌ است‌ كه‌ دستجلوها را خشن‌ در دستان‌ گرفته‌، حتی‌ به‌ اسب‌ اجازه‌ نمی‌دهند حركت‌ كند. من‌ فكر می‌كنم‌ دلیلش‌ این‌ است‌ كه‌ در قدم‌ تحرك‌ زیاد نیست‌ و سوار نیاز ندارد. - مثل‌ حركت‌ یورتمه‌ و چهارنعل‌ - از ساِها استفاده‌ كرده‌ تحرك‌ ایجاد كند، تا هماهنگی‌ بین‌ تحرك‌ و تماس‌ با دهان‌ اسب‌ برقرار شود. من‌ نمی‌توانم‌ روشی‌ را تأئید كنم‌ كه‌ ابتدا اسب‌ را در قدم‌، سپس‌ یورتمه‌ و پس‌ از آن‌ در چهار نعل‌ به‌ دهنه‌ می‌كند. من‌ پیرو اصلی‌ هستم‌ كه‌: وقتی‌ اسب‌ در یورتمه‌ و چهارنعل‌ به‌ دهنه‌ شده‌ و به‌ راحتی‌ به‌ جلو حركت‌ می‌كند، در قدم‌ هم‌ می‌تواند آن‌ را انجام‌ دهد. من‌ تمرین‌ به‌ دهنه‌ كردن‌ در قدم‌ را قبول‌ ندارم‌. 
در طول‌ آموزش‌ اصول‌ اولیه‌، من‌ به‌ اسب‌ اجازه‌ می‌دهم‌ تا آن‌ جا كه‌ مقدور باشد قدم‌ آزاد با دستجلوی‌ آزاد برود. در این‌ مرحله‌ قدم‌ جمع‌ و كشیده‌ را در برنامه‌ نمی‌گنجانم‌ برای‌ تمرین‌ قدم‌ به‌ یورتمه‌ و برعكس‌، چهارنعل‌ به‌ قدم‌ و برعكس‌، حركت‌ روی‌ دو محور، دوره‌ها و اشكال‌ مختلف‌ تمرین‌ فقط‌ از قدم‌ متوسط‌ استفاده‌ می‌كنیم‌. خیلی‌ها معتقدند كه‌ من‌ با در پیش‌ گرفتن‌ این‌ روش‌ از هدف‌ دور می‌افتم‌ و می‌دانم‌ كه‌ مربیان‌ بزرگی‌ از قبیل‌ «وات‌ جین‌» با من‌ هم‌ عقیده‌ نبوده‌ و قبل‌ از تكمیل‌ آموزش‌ یورتمه‌ و چهارنعل‌ اسب‌ را به‌ دهنه‌ كرده‌ قدم‌ متوسط‌ تمرین‌ می‌كنند. من‌ فقط‌ پیرو اساتید و متكی‌ برتجارب‌ خودم‌ هستم‌. و معتقدم‌ كه‌ قدم‌ با دستجلوی‌ آزاد از بسیاری‌ از خطاهای‌ سرزده‌ از دست‌های‌ سواركار ناشی‌ جلوگیری‌ می‌كند. 
من‌ هشدار می‌دهم‌ كه‌ مدت‌ زمان‌ طولانی‌ به‌ خصوص‌ با اسب‌ جوان‌، كه‌ هنوز نمی‌تواند مستقیم‌ حركت‌ كند، گام‌ قدم‌ تمرین‌ نكنید، زیرا عادت‌ می‌كند بطور طبیعی‌ قدم‌ نامنظم‌ برود، و از این‌ رو كه‌ هنوز نمی‌تواند به‌ اثرهای‌ ساِ جواب‌ بدهد، پاهایش‌ به‌ زیر كشیده‌ نمی‌شوند. نتیجه‌ این‌ تمرین‌ نابجا قدم‌ نامنظم‌ است‌. البته‌ برای‌ اسب‌ تربیت‌ شده‌ خطر كمتر است‌، چرا كه‌ آموخته‌ به‌ اثرهای‌ ساِ جواب‌ داده‌ و پاها را به‌ زیر بكشد. 
قدم‌ آزاد با دستجلوی‌ آزاد، اسب‌ بسیار خوشحال‌ است‌. 
در تمرین‌های‌ آموزش‌ اصول‌ اولیه‌ فقط‌ باید قدم‌ آزاد با دست‌ جلوی‌ آزاد و قدم‌ متوسط‌ را در برنامه‌ گنجاند. در سال‌ اول‌ تمرین‌ فقط‌ باید قدم‌ آزاد با دستجلوی‌ آزاد در برنامه‌های‌ تمرین‌ باشد. در سال‌ دوم‌ قدم‌ متوسط‌ هم‌ وارد برنامه‌ می‌شود كه‌ ابتدا در صحرا و سپس‌ در محوطه‌ تمرین‌ در خلال‌ تمرین‌های‌ حركت‌ روی‌ دو محور و اشكال‌ مختلف‌ تمرین‌ از آن‌ استفاده‌ می‌كنیم‌. فقط‌ سواركارهای‌ خبره‌ می‌توانند هرنوع‌ عدم‌ تعادلی‌ را احساس‌ كنند. باید قدم‌ متوسط‌ را در حالی‌ كه‌ اسب‌ كاملاً به‌ دهنه‌ است‌ تمرین‌ كرد.

زایمان در مادیان

مدت زمان آبستنی در مادیان ها یازده ماه است ولی این زمان معمولاً متغیر است و بین 330 تا 350 روز در نوسان است . اکثر مالکان باید این نکته را در نظر داشته باشند که مادیان هنگامیکه آمادگی داشته باشد زایمان می کند و نه زمانی که مالکان آنها محاسبه کرده اند . با در نظر گرفتن زمان لقاح پارامترهای مختلفی مدت ماندن جنین را در رحم تحت تأثیر قرار می دهد که مهمترین آنها مدیریت نگهداری مادیان و تغذیه مادیان در طول بارداری است . به طور معمول کره های نر یک یا چند روز دیرتر از کره های ماده به دنیا می آیند.


عوامل دیگر مانند آسیب به جفت و یا دوقلوزایی در صورت مرگ یکی از آنها باعث طولانی شدن زایمان می گردد .(در مادیان اکثر دوقلوها سقط می گردد.) مالکان باید با تعیین تقریبی روز زایمان محیط مناسبی را برای مادیان فراهم کنند از جمله باید مادیان در طول بارداری حرکات ورزشی منظم و سبکی داشته باشد و از دو ماه قبل از زایمان روزانه طی دو مرحله 45-30 دقیقه قدم بزند (به صورت دست گردان توسط کارگر یا در لنچ برقی) باید از چاق شدن بیش از اندازه مادیان ها جلوگیری کنند تا زایمان راحتی داشته باشد.
در مادیانهائیکه عمل کسلیک (دوختن فرج به منظور جلوگیری از پنوموواژینا) انجام شده است باید 2 هفته قبل از زایمان محل دوخته شده باز شود تا زایمان به راحتی انجام گیرد. باید یک باکس بزرگ به ابعاد حداقل 4*4 متر با بستری نرم (کلش - پوشال) فراهم شود و حتی الامکان در باکسهای مجاور مادیان و یا کره دیگری نگهداری نشود و خود افراد هم از ایجاد سر و صدا جلوگیری نمایند تا برای مادیان ایجاد مزاحمت نشود.
زایمان مادیان در سه مرحله است

مرحله اول که ممکن است از چند روز قبل از زایمان آغاز گردد شروع انقباضات رحم است . مادیان بی قرار است و مایع زرد رنگ غلیظی مانند عسل به نام واکس از نوک پستان بیرون می آید و حیوان درد کمی دارد و عضلات شکم و پهلوها کشیده می شود . 
مرحله دوم که مرحله اصلی زایمان است و با دردهای متناوب شکمی آغاز می گردد ( این مرحله سریع اتفاق می افتد، حداکثر 25 دقیقه) در این مرحله مادیان عصبی است و به تهیگاهش نگاه می کند ، عرق کرده و مرتباً ادرار می کند (از نظر فیزیولوژیکی شروع زایمان از جنین است) در این مرحله دهانه گردن رحم (سرویکس) به سرعت باز می شود . ابتدا پرده کریوالانتوئیس دارد واژن می گردد و پاره می شود و مایع آن از فرج ظاهر می گردد .

متسع شدن واژن طی فعل و انفعالاتی باعث آزاد شدن هورمون آکسی توسین می گردد. این هورمون باعث انقباض بیشتر عضلات رحم می گردد و در این حالت کره داخل پرده آمنیون متولد می گردد (رفلکس فرگوسن).
کره با دست و پا زدن هنگام بلند شدن پرده را پاره می کند . در صورت لزوم خود مالک می تواند این پرده را پاره کند و احتیاجی به قطه بند ناف نیست زیر این بند با حرکات مادیان و کره خود پاره می گردد . در حالت طبیعی وضعیت کره هنگام به دنیا آمده به این صورت است که ابتدا دستها و بعد پوزه و سر و بعد قفسه سینه و بعد پاها خارج می گردد . به طور معمول زایمان مادیان همراه با سخت زایی نیست ولی در صورتیکه کره حالت طبیعی نداشته باشد یعنی دستها در وضعیت طبیعی نباشد و غیره ابتدا باید کره را به داخل هدایت کرد و بعد از اصلاح حالت زایمان را انجام داد . هنگام زایمان از کشیدن کره به زور باید جداً خودداری کرد(به علت پارگی واژن ، آسیب رحم و آسیب به کره) اکثر مادیانها در حالت خوابیده زایمان می کنند . اگر زایمان ایستاده انجام شد باید مراقب بود تا کره به زمین نیفتاده و آسیب نبیند . اگر پس از زایمان کره مشکل تنفسی داشت ، می بایست تنفس مصنوعی داد و زبان را چک کرد که راه تنفس را نبندد .
محل بند ناف را ضدعفونی کرد و باید توجه کرد که کره مدفوع اولیه را حتماً دفع کند .مرحه سوم دفع پرده های جفت است که بین یک و نیم تا سه ساعت طول می کشد . بعد از زایمان باید مراقب بود که کره حتماً ماک (آغوز) را بخورد چون دارای مقادیر بسیاری پادتن است و برای کره که بسیار آسیب پذیر است اهمیت حیاتی دارد و ایمنی کره را بالا می برد . ماک همچنین مقدار زیادی پروتئین و ویتامین دارد که برای ادامه حیات کره لازم است. رفتار مادیانها با کره خود متفاوت است . برخی کره را به راحتی قبول می کنند و برخی به مرور زمان کره را قبول می کنند (مادیانهای شکم اول) در صورتی که کره شیر نمی خورد یا مادیان از پذیرفتن امتناع می کند باید حتماً به کره کمک کرد که شیر بخورد و به تدریج هم مادر و هم کره عادت کنند .و مایانها معمولاً یک هفته بعد از زایمان به علت فعالیت تخمدان فحلی از خود نشان می دهند و از نشانه ای این فحل اسهال کره های آنهاست . در صورت کشش فحلی اول که فحلی پس از زایمان نام دارد احتمال باروری 5 تا 10 درصد کمتر از فحلهای بعدی است (به دلیل جمع نشدن کامل رحم و مشکلات پس از زایمان) ولی در این مورد نظرهای متفاوتی وجود دارد.
مرحه سوم دفع پرده های جفت است که بین یک و نیم تا سه ساعت طول می کشد . بعد از زایمان باید مراقب بود که کره حتماً ماک (آغوز) را بخورد چون دارای مقادیر بسیاری پادتن است و برای کره که بسیار آسیب پذیر است اهمیت حیاتی دارد و ایمنی کره را بالا می برد . ماک همچنین مقدار زیادی پروتئین و ویتامین دارد که برای ادامه حیات کره لازم است. رفتار مادیانها با کره خود متفاوت است . برخی کره را به راحتی قبول می کنند و برخی به مرور زمان کره را قبول می کنند (مادیانهای شکم اول) در صورتی که کره شیر نمی خورد یا مادیان از پذیرفتن امتناع می کند باید حتماً به کره کمک کرد که شیر بخورد و به تدریج هم مادر و هم کره عادت کنند .و مایانها معمولاً یک هفته بعد از زایمان به علت فعالیت تخمدان فحلی از خود نشان می دهند و از نشانه ای این فحل اسهال کره های آنهاست . در صورت کشش فحلی اول که فحلی پس از زایمان نام دارد احتمال باروری 5 تا 10 درصد کمتر از فحلهای بعدی است (به دلیل جمع نشدن کامل رحم و مشکلات پس از زایمان) ولی در این مورد نظرهای متفاوتی وجود دارد.

صفات مطلوب در ارزيابي اسب


كانفرميشن يا تناسب اندام : 
از نقطه نظر اين ديدگاه مهم تركيب مناسب اندام‌ها و اعضاي بدن است در كنار همديگر و بدست دادن وضعيت قابل قبولي از عملكرد حيوان مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

ديدگاه فانكشنال :
صفاتي را در اين گروه مورد بررسي قرار مي‌دهند كه به دوام عمر اسب مربوط مي‌شود. (مثلاً اسب لنگش نداشته باشد، كور نباشد، مشكلات تنفسي نداشته باشد و...)

ديدگاه شورينگ :
صفات مربوط در اسب‌هاي خونگرم: پيشاني بايد عريض وسيع و مسطح و صاف باشد از ديدگاه زيبايي شناسي اگر پيشاني اسب بالاتر از روبيني آن باشد. 
روبيني اگر پهن باشد (Dish face) زيباتر نشان مي‌دهد اگر روبيني خيلي برآمده باشد حالت گوسفندي مي‌گيرد. اگر پيشاني خيلي برجسته باشد حالت خرگوش مي‌گيرد. ناحيه مغزين بايد خيلي وسيع و بزرگ باشد اين ناحيه به جهت اعمال تنفس خيلي مهم مي‌باشد. مغزين نبايد در حالت استراحت تكان زيادي بخورد و بعد از كار بايد سريعاً متوقف شود در غير اينصورت مشكل تنفسي دارد. لب بايد باريك و محكم باشد اين ناحيه بايد كلين clean باشد. طوري باشد كه رباط‌ها و اتصالات قابل ديد باشند و پوست كاملاً چسبيده باشد.

چشم بايد شفاف و برجسته و پلك‌ها با شيب منظم روي چشم قرار بگيرد مهم‌ترين اختلال چشم كوري است كه علارغم زيبايي اسب غيرقابل چشم‌پوشي نيست.

1ـ اسب‌هاي چشم شيشه‌اي: در اين اسب‌ها عنبيه رنگدانه ندارد.
2ـ اسب‌هاي چشم خمار
3ـ چشم قوشي: در اسب‌هاي سمندي كه چشمشان قهوه‌اي رنگ است)
4ـ اينراپيون: حالتي است در چشم كه مژه‌هاي پلك پايين به داخل چشم منحرف مي‌شود.
5ـ اكستراپيون: حالتي است كه پلك به بيرون برمي‌گردد و بيرون مي‌زند.
گودي بالاي چشم هرچه بيشتر باشد حيوان پيرتر است. بعضي اسبداران با تزريق آب سعي در پر كردن اين گودي دارند تا اسبشان پير نشان ندهد. اما اگر با انگشت به آن ناحيه فشار دهيم و صداي جِزجِز شنيده شد اين تقلب برملا مي‌شود.
گوش كوچك يا متوسط زيباست اما گوش بزرگ نازيبا به نظر مي‌رسد. زنده بودن يا آلِرت بودن گوش يا تيز بودن گوش امتياز زيادي دارد. اگر اسب گوش‌ها را به طور متناوب و در جهت مخالف دو گوش تكان دهد نشانه اضطرابش است.
زير گلوي اسب هرچه پهن‌تر باشد بهتر است اگر زير گلو تنگ باشد نامطلوب مي‌باشد چون دستگاه تنفس تحت فشار قرار مي‌گيرد. نژاد عرب زير گلويش پهن و وسيع است و خيلي منا مي‌باشد. صفت زيرگلو روي اتصال سر به گردن تاثير مي‌گذارد. اتصال سر به گردن بايد عمود به سر باشد و سر با خط عمود زاويه 45 درجه داشته باشد. اتصال زير گلو هرچه بيشتر باشد بهتر است. اگر گردن قوي باشد اتصال سر به گردن خيلي كم وسعت است و تعادل حيوان زياد پايدار نيست در اين حالت به سر حالت دزيده گفته مي‌شود انگار اسب مي‌خواهد سرش را بدزدد. اگر مفصل آرنج به بدن خيلي بچسبد toe out حاصل مي‌شود اگر مفصل آرنج از بدن جدا باشد toe in حاصل مي‌شود. ساعد بايد طويل و عضله‌اي باشد.

حافظه اسب

معمولاً گفته می‌شود که اسب حافظه ضعیف‌تری نسبت به سگ دارد. شاید هم علت این گفته آن است که آنها با انسان‌های بیشتری از قبیل پرورش‌دهندگان، سوارکاران و غیره سروکار دارند.

 

حتی اسب‌های باری هم مجبور هستند که به انسان‌های زیادی خدمت کنند و هر ساعت در اجاره فرد دیگری باشند. اما اگر یک اسب زمان زیادی در تملک یک نفر بماند گمشدة خود را حتی پس از گذشت ایامی زیاد بازمی‌شناسد و از دستش غذا می‌گیرد و به راحتی اجازه می‌دهد که نوازشش کند و هنگام سواری دادن هم نجیبانه احساساتش را محتاطانه به نمایشمی‌گذارد. ‏
بعضی‌ها معتقد هستند که اسب صاحب خود را فقط بر اساس علائم خارجی اندام او چون لباس و کلاه و کفش می‌تواند به خاطر بیاورد. به عنوان مثال فردی همانند «پروفسور گریزمک» در مقاله‌ای که در مجله فیزیولوژی حیوانات منتشر کرده بود به اسبی اشاره کرد که صاحب خود را فقط از روی لباسش می‌شناخت و هنگامی که او لباسش را عوض می‌کرد اسب از شناختن او عاجز می‌شد.

 

 این پروفسور خود اسب‌های زیادی را پرورش داده و سال‌های عمر خود را به عنوان سوارکار سپری کرده بود. اما شاید در واقعیت چنین نباشد و بتوان چنین استنباط کرد که خلاف گفته‌های این پروفسور نیز امکان دارد.

 

 زیرا اسب‌ها صاحب خود را در هر لباسی می‌شناسند و با عوض شدن لباس صاحب خود هیچ تغییر رفتاری در آنها دیده نمی‌شود. آنها هنگامی که صاحب خود را می‌بینند با گوش‌های تیز و به جلو متمایل شده به استقبال او می‌آیند و زمانی که آنها خوشحال نیستند گوش‌های خود را به عقب می‌برند.

 

بیشتر اسب‌ها هنگامی که صدای پای صاحب خود را از پشت در اصطبل می‌شنوند، شیهه می‌کشند و این نشان می‌دهد که آنها دارای گوش‌های حساسی هستند و صداها را خوب می‌شنوند و تشخیص می‌دهند.‏
به گفته یکی از تربیت‌کنندگان اسب، وقتی که اسب سه ساله‌ای را برای تربیت نزد او سپردند، و زمانی که دوره تربیت آن اسب به پایان رسید، شخص مورد نظر به یک مدرسه سوارکاری فرستاده شد و از آن اسب دور افتاد. اما هنگامی که پس از گذشت مدتی به یک مدرسه سوارکاری رفت و در آنجا اسب تربیت شده خود را دید که به سمت او آمد و نشان داد که هنوز خاطرات آن روزها را به یاد دارد.‏
برخی می‌گویند که اسب‌ها با پاهای خود می‌آموزند و در میدان‌های سیرک به نمایش دادن مشغول می‌شوند. اما اگر تربیت کنندگان بخواهند که حرکات جدیدی به آنها یاد بدهند دچار اشکال می‌شوند زیرا اسب‌ها حرکات آموخته شده قبلی را مشکل فراموش می‌کنند.‏
فقط کافی است یک سوارکار مسیری را یک بار با اسب خود طی کند، اسب او به طور حتم تمامی جزئیات مسیر را در حافظه خود ضبط می‌کند. اگر سوارکار بار دیگر قصد داشته باشد که همان مسیر قبلی را طی کند و دهانه اسب را نیز رها کند، خواهد دید که اسب در محل تقاطع جاده‌ها سر خود را از همان ابتدا به طرفی می‌گرداند که مسیر قبلی بوده است و به راه‌های دیگر توجهی نخواهد کرد.

 

اما اگر سوارکار دهانه را محکم به دست بگیرد یا از قبل تغییری در مسیر بدهد، اسب دیگر کوششی در تعقیب مسیر پیشین انجام نمی‌دهد و خود را کاملاً در اختیار سوارکار قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد که اسب در چنین حالتی از ارتکاب اشتباه می‌ترسد.

 

بیشتر حیوانات خانگی، پرورش دهندگان خود را به خاطر می‌سپارند و اغلب هم موفق می‌شوند محل زندگی خود را پیدا کنند.‏پروفسور گریزمک این احساس را «احساس جهت نما» نامید و معتقد بود که دقت این احساس به میزان استعداد مشاهده و حفظ مشاهدات بستگی دارد.‏


اسب دره شوري

محل جهش اسب

محل جهش چيست ؟   مناسب ترين محلي را كه اسب از آن ، جهش براي پريدن از روي مانعي را شروع مي كند وبه راحتي بدون اصابت دست و پايش به تيرها و يا خود مانع ، و با صرف حداقل انرژي از روي آن با زيباترين حالت عبور مي كند ، محل جهش ناميده مي شود .

محل جهش در كجا قرار گرفته ؟   محل جهش همواره در جلوي هر مانعي متناسب با ارتفاع عرض ، يا عرض و ارتفاع آن مانع قرار گرفته است . به طور كلي ارتفاع ، عرض و يا عرض و ارتفاع با هم تعيين كننده محل جهش مي باشند . به عنوان مثال ، براي مانعي به ارتفاع 105 سانتيمتر محل جهش تقريبا 120 سانتيمتر در جلوي آن مي باشد .

 بطور كلي موانع بر دو نوعند :
1- موانعي كه فقط داراي ارتفاع و يا عرض هستند ، موانع ساده .
2- 
موانعي كه داراي عرض و ارتفاع هستند ، موانع مركب .تمامي انواع بقيه موانع مانند نردباني ، بادبزني و …… مشتقي از اين دو نوعند .تيرهائي كه براي ساختن موانع به كار مي روند بايد 4 متر طول و 10 سانتيمتر قطر داشته باشند و براي ساختن موانع با عرض كم نبايد طول تير از دو متر كمتر باشد 

يادآوري :   اسب در صورتي ، روي دو نوع مانع ساده و مركب حالتي زيبا همراه قوس كامل بدن را به نمايش مي گذارد ، كه براي پرش از روي مانع ساده (عمودي) از محل جهش مناسب ، جهيدن را شروع كند و براي پرش از روي مانع مركب ( داري عرض و ارتفاع ) محل جهش او كمي به مانع نزديك تر مي شود .
 

اسب چگونه از محل جهش پرش را شروع مي كند ؟   اسبي كه به خوبي تربيت شده ، در حال حركت با گام چهار نعل منظم ، متعادل ، با تحرك كافي در حاليكه به دهنه است (گوش به فرمان) در رسيدن به مانعي ساده با ارتفاع 105 سانتيمتر حدود 180 سانتيمتري مانع در مرحله دوم چهار نعل يعني اوريب پاي داخل و دست خارج ، در محل جهش قرار خواهد گرفت .

اسب چگونه از محل جهش پرش را شروع مي كند ؟   اسبي كه به خوبي تربيت شده ، در حال حركت با گام چهار نعل منظم ، متعادل ، با تحرك كافي در حاليكه به دهنه است (گوش به فرمان) در رسيدن به مانعي ساده با ارتفاع 105 سانتيمتر حدود 180 سانتيمتري مانع در مرحله دوم چهار نعل يعني اوريب پاي داخل و دست خارج ، در محل جهش قرار خواهد گرفت .

اولين مرحله از مراحل پرش اسب:   گردن خود را به جلو مي كشد و سر را پائين مي آورد و دست داخل را در حدود 60 سانتيمتري جلوتر از دست خارج روي زمين مي گذارد . بعد ، براي حفظ تعادل گردن خود را جمع مي كند ، سر را بالا مي آورد و از فاصله 120 سانتيمتري دستهاي خود را بلند ، و آنها را جمع ، با كمك پاها كه به زير بدن كشيده شده اند و مفاصل خرگوشي جمع شده خود را جهانده و به هوا پرتاب مي كند .يادآوري :   براي عبور از مانع بيش از 120 سانتيمتري اسب ديگر سر و گردن خود را پائين نمي اندازد بلكه خود را جمع مي كند .

يادآوري :   براي عبور از مانع بيش از 120 سانتيمتري اسب ديگر سر و گردن خود را پائين نمي اندازد بلكه خود را جمع مي كند .

دومين مرحله ، تعليق بر روي مانع (روي هوا):   اسب گردن خود را كشيده ، به پائين مي آورد تا شانه ها را آزاد كرده ، با استفاده از ستون فقرات قوس كماني شكل كاملي از سر تا به دم تشكيل مي دهد ، در حاليكه هر چهار دست و پاي او جمعو به زير بدن كشيده مي شوند .

سومين مرحله ، فرود:   اسب دستهاي خود را به جلو مي كشد ، سر را بالا مي گيرد تا مجددا متعادل شده و با چهار دست و پا روي زمين فرود مي آيد . اين محل فرود 120 سانتيمتر بعد از مانع مي باشد ، سپس سرو گردن را پائين مي كشد تا پاها بيشتر به زير كشيده شده و خود را بيشتر جمع كند . اسب ها تمايل بيشتري دارند كه روي دست چپ فرود بيايند.

يادآوري:    اسب به هنگام جهش دو حركت كاملا متمايز از يكديگر انجام مي دهد 
• 
اول ، هر دو دست با هم از زمين كنده مي شود .
• 
دوم ، هر دو پا ، اغلب ، روي جاي دستها از زمين كنده مي شوند . ولي ديده شده كه گاهي پا ها جلوتر قرار گرفته و نزديك تر به مانع از روي زمين جدا مي شوند .

طول و عرض محل جهش :   اسبها ، براي پرش از روي هر مانعي ، از محل جهش مناسب براي همان مانع جهش را شروع مي كنند. به عنوان مثال ، براي عبور از مانعي عمودي به ارتفاع 120 سانتيمتر محل هاي جهش مي توانند بين 120 سانتيمتر تا 180 سانتيمتر باشدپس طول محل پرش در حدود 60 سانتيمتر و عرض آن به اندازه عرض بدن اسب است . كه اين محل بايد همواره در وسط و عمود بر مانع باشد .اسب براي جهيدن بايد بتواند هر دو دست خود را تقريبا هم زمان روي زمين قرار دهد ، يعني بايد مرحله دوم چهار نعل را كامل كرده و وارد سومين مرحله شده باشد.پس با توجه به اين نكات اساسي ، سواركار بايد قادر باشد طول شلنگهاي اسب خود را قبل از مانع بصورتي تنظيم كرده باشد كه دستهاي اسب او به هنگام شروع پرش به درستي در محل جهش قرار گرفته باشد .

اسب و رفتارهاي غير طبيع



اسب حيواني است که از ديرباز زندگي خود را آزادانه در مراتع سپري مي نموده است ولي انسان متمدن به دلايل مختلف اين حيوان را به اصطبلهاي محصور محدود نموده و با سوء مديريتهاي خود باعث ايجاد رفتارها و عادات غير طبيعي در اسب تحت عناوين: اختلال عصبي، اختلال رواني، رفتارهاي کليشه اي و عادات ناپسند، گرديده است. از نمونه هاي اين عادات مي توان به موارد زير اشاره کرد:

رفتارهاي عصبي، گاز گرفتن، چرخش در جايگاه، گاز گرفتن لبه ها، جفتک زدن، سم کوبيدن، گاز گرفتن بدن خود، حرکت پاندولي سر و گردن، بلع هوا و چوب جويدن (۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲).

حدود ۵ الي ۲۰ درصد از اسبهاي محصور در اصطبل چنين رفتاري را از خود نشان داده و سندرم تا کنون در حيوانات آزاد گزارش نشده است (۸).

از ديد رفتارشناسي اين اعمال به صورت زير طبقه بندي مي شوند:

۱رفتارهايي که چندين مرتبه تکرار مي شوند، زيرا علل مسبب آنها پابرجا و ممتد است. به عنوان مثال اگر يک ماديان را از کره اش جدا نمايند طبيعي است که مادر مرتب به زمين پنجه بکشد و اين عمل را تا پيوستن به کره خود انجام دهد. اينگونه رفتارها متفاوت بوده و بستگي به تغييرات محيطي دارند.

۲رفتارهايي که کليشه اي مي شوند: زماني که رفتار و عادتي مرتب و در زمانهاي زيادي تکرار شود نسبت به يک محرک طبيعي پيدا کرده و آسان و سريع در برابر چنان محرکهايي تکرار خواهد شد. پاداش مي تواند اين پروسه را سريعتر کند که لزومي نداشته و بدون پاداش هم پيشرفت مي کند. در اين حالت ما يک رفتار و عادتي ثابت داريم که با کوچکترين محرکي بروز و ظهور پيدا مي کند.

۳رفتارهاي کليشه اي شده: با گذشت زمان به نظر مي رسد اين رفتارها فقط با يک محرک خاص ايجاد نمي شوند بلکه هر زمان حيوان به يک درجه از تحريک برسد پديد آمده يا کلا" خود به خودي بروز مي يابند. به عبارتي اين رفتارها از آن علل مسبب اصلي خود آزاد مي شوند. در اين زمان يک تغيير در محيط، تغيير در رفتار را در پي نخواهد داشت و اين رفتار به عنوان علامتي از آن چه در گذشته بوده است باقي مي ماند.

با اين طبقه بندي، علت مشکل بودن درمان اين رفتارها مشخص شد، هم چنين طبقه بندي فوق لزوم دريافت يک تاريخچه و معاينه دقيق جهت تفريق آنها از يکديگر را نشان مي دهد (۸).

عواملي که باعث اينگونه رفتارهاي تکرار شونده مي گردند عبارتند از:

۱حيوان فرا مي گيرد به محرکهاي وسيعي پاسخ بدهد. فرض کنيد اسب در موقع غذا به در اصطبل ضربه مي زند و هنگامي که شما وارد محوطه اصطبلها مي شويد با ديدن شما و اينکه زودتر يا ديرتر از ديگر اسبها غذا به او داده شود عکس العمل نشان داده و حتي عمل حرکت پاندولي سر و گردن را از خود نشان مي دهد، زماني که اسب تغذيه شد غذا را پاداش براي خود مي داند و از آن به بعد هر زمان شما را مي بيند اين عمل را انجام مي دهد به عبارتي به محرکهاي وسيعي پاسخ مي دهد.

۲عجز و ناتواني: اسب مواردي را مشاهده مي کند در حاليکه نمي تواند عملي انجام دهد، به عنوان مثال اسبي که در اصطبل است نمي تواند ارتباط اجتماعي با بقيه اسبها برقرار کند. اسب يک موجود شديدا" اجتماعي است ولي به دليل اصطبل و محيط بسته از اين عمل محروم شده است، پس صدا، بو و ديدن بقيه اسبها او را تحريک مي کند تا اين رفتارهاي جايگزين مثل حرکت پاندولي سر و گردن انجام دهد.

همچنين ممکن است رفتارهايي ديده شود که با اين ناتواني ها و محدوديتها ارتباط دارند که به صورت زير بيان مي شود:

الف) رفتارهاي پاسخي: پاسخي طبيعي نسبت به محرکي که نمي شود به آن دسترسي پيدا کرد. در اين مورد ممکن است اسب در باکس دور برود به دليل اينکه نمي تواند در محوطه راه برود، که امکان دارد تکرار شده و حالت کليشه اي يافته که به آن چرخش در جايگاه گويند.

ب) رفتارهاي جايگزيني: به دليل محدوديتهايي که در يک رفتار داردبه رفتار ديگري روي مي آورد. مانند چوب جويدن که به علت محدوديهايي که در غذا خوردن وجود دارد جايگزين غذا خوردن مي شود.

ج) بايدها يا نبايدها: توالي از اعمال متضاد که يا خود به خودي يا اختياري مي باشند. به نظر مي رسد اسب از گروهش جدا شده و دو مرتبه بر مي گردد. اين حالت را از عاملهاي بالقوه مسبب در حرکت پاندولي سر و گردن نام برده اند.

د) رفتارهاي عصبي: نوع ديگري از پاسخ به برخي محدوديتها مي باشد، از نمونه اين رفتارها مي توان به جفتک به در، گازگرفتن لبه ها و بلع هوا اشاره کرد که ممکن است جويدن چوب، بلع هوا يا گاز گرفتن لبه ها جايگزين قطع غذا شده باشد (۸).

اسبها به جهت اينکه انرژي خود را به نحوي تخليه کنند به عادتهاي بد رو مي آورند که اين عادات براي خود اسب و فردي که با اسب سر و کار دارد خطرناک بوده و حتي در برخي موارد مي تواند توان توليد مثلي سيلمي را کاهش دهد (۹). اين رفتارها بيشتر در اسبهاي عصبي ديده مي شود (۴) و بيشتر به علت سر رفتن حوصله اسب يا بيکاري پديد مي آيد و جزو ناهنجاريهايي طبقه بندي مي شوند که از تواناييهاي طبيعي اسب و بازدهي آن مي کاهد (۳).

تعدادي از رايج ترين رفتارهاي نامطلوب در اسب در ذيل توضيح داده مي شود:

 

جفتک به در و ديوار جايگاه

يکي از مخربترين رفتارها لگد زدن به در و ديوار اصطبل مي باشد که نه تنها ضررهاي مادي به اصطبل مي زند بلکه به خود اسب هم صدمات جدي وارد مي کند. ضربه به اندامهاي اسب بر اثر لگد زدن به ديوار مي تواند به رباطها، وترها، عضلات و مفاصل آسيب برساند که البته اين موارد جزو عيوب ظاهري هستند و از لحاظ زيبايي اهميت دارند اما اگر ادامه يابد مي تواند به يک عيب ساختاري منتهي شود. عواملي که سبب مي شوند اسب به اين کار اقدام کند عبارتند از:

۱عصبانيتحبس کردن اسب، وقتي شاهد دويدن و بازي کردن ديگر اسبها مي باشد.

۲زمان تغذيههنگامي که در زمان تغذيه، فرد تغذيه دهنده وارد سالن مي شود اين عمل را انجام مي دهند که نشان از بي طاقتي است که بعد از مدتي به صورت رفتار غير قابل جلوگيري در مي آيد. ديگر اينکه اسبها در اصطبل غذاي کنسانتره خورده که حداکثر يک ساعت طول مي کشد در حاليکه در طبيعت يک اسب در طول روز ۱۶ ساعت به چرا مي پردازد، در نتيجه اسبها کسل شده، پس با ضربه زدن مي خواهد جلب توجه کند يا اينکه فقط کاري کرده باشد، اين حالت با دادن غذاهاي علوفه اي و فيبري بر طرف مي شود.

۳فضا و ارتباطسعي کنيد اسبها را نار هم نگه داريد . نگهداري دوستانه اسبها کنار هم استرسها را کم مي کند، در حاليکه تماس فيزيکي ندارند، اما حضور يک اسب دوست مي تواند اثر آرام بخش شديدي داشته باشد. جداسازي حيواني که اجتماعي است باعث عصبيت آن مي شود. حتي مي توان يک بز آرام يا جوجه را در اصطبل در کنار اسب نگهداري کرد که با آن زندگي کند، البته اين روشها بايد بسته به محل حدس زده شده و مناسبها اجرا گردد.

۴تنهاگراييبرخي اسبها ترجيح مي دهند که خودشان باشند چرا که بدين صورت رشد يافته و تربيت شده انداگر اسب کناري به اصطبل او بيايد حس مي کند محلش مورد تهديد واقع شده و عکس العمل نشان داده و لگد مي زند.

۵محيط جديداگر اسبي به اصطبل جديد منتقل شود و يا در کنار اسبهاي جديد ديگري برود و لگد بزند، اين حالت را ممکن است در برگشت به محل قبلي خود حفظ کند. ماديان فحل و نرياني در کنار نريان ديگر نيز مي تواند باعث اين حالت شود (۲، ۵ و ۷).

 

گازگرفتن لبه ها

يک رفتار اکتسابي است که اسب جسمي را مثل لبه آخور يا درب اصطبل يا هر چيز جامدي را با دندانهاي جلويي گرفته، سپس گردن خود را کماني کرده و با دپرس کردن زبان و بالا کشيدن خنجره به سمت بالا و عقب هوا را مي بلعد و صداي خرخر مانندي توليد مي کند. به صورت اوليه به خاطر سر رفتن حوصله و بيکاري در اسبهايي که به مدت طولاني در باکس هستند و تمرين ندارند پديد مي آيد.

اين اعمال باعث صدمه به دندانهاي پيش، دل دردهاي متناوب، تجمع گاز در روده و ... خواهد شد.

اين حالت بايد از جويدن چوب و از گنده خواري به دليل کمبود مواد معدني تفريق گردد. اصطبلهاي چوبي ممکن است باعث تشويق اين عمل شوند. در هر سني ديده مي شود اما در اسبهاي مسن که کار کمتري دارند بيشتر مشاهده مي گردد (۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰).

 

بلع هوا

رفتاري است که اسب گردن خود را خم و کماني کرده و هوا را مي بلعد که مي تواند جسمي را بگيرد و يا بدون گرفتن جسمي اين عمل را انجام دهد.

اين رفتار نيز به خاطر سر رفتن حوصله و بيکاري در اسبها پديد مي آيد و مي تواند باعث دل درد، کاهش اشتها، صدمات دنداني، اتساع معده و سوء هضم گردد.

بايد توجه داشت که يک اسب مي تواند هواخوار باشد بدون اينکه لبه را گاز بگيرد اما لبه را گاز مي گيرد تا هوا را ببلعد (۲، ۳، ۵، ۸، ۹، ۱۰).

 

حرکت پاندولي سر و گردن

به رفتاري اطلاق مي شود که اسب در داخل اصطبل سر و گردن خود را به صورت آهنگين و به حالت پاندولي از يک طرف به طرف ديگر تکان مي دهد و هماهنگ با آن وزن را از يک اندام قدامي به اندام قدامي مقابل رها مي کند که باعث صدمه به اندامهاي حرکتي قدامي و همچنين از دست دادن انرژي بدن و خستگي مي گردد. اين حالت نيز بر اثر بيکاري و سر رفتن حوصله در اسب صورت مي گيرد و مي بايستي مراقب تقليد ديگر اسبها نيز بود (۲، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹ و ۱۰).

 

چوب جويدن

اسبها ذاتا" اصرار بر جويدن دارند، اما اين اسبها قسمتهاي داخلي اصطبلهاي چوبي را مي جوند زيرا ميل سيري ناپذيري نسبت به فيبر دارند. همچنين مي تواند به علت خمودگي و يا از کمبود مواد معدني باشد. اين رفتار اگر با شدت ادامه يابد مي تواند باعث کاهش صدماتي در دستگاه گوارش به علت بلع خرده هاي چوب گردد (۷ و ۸).

 

گاز گرفتن بدن خود

اين عمل بر خلاف بقيه رفتارها تنها يک تظاهر سر رفتن حوصله نمي باشد بلکه سب و صاحبش را شديدا" پريشان مي کند. در اين حالت اسب پاها، شانه ها و کتف خود را گاز مي گيرد و صدمات قابل توجهي به خود مي زند.

اين حالت به خصوص بعد از جفتگيري بروز مي کنداگر اين دليل اصلي باشد مي توان با شستن نريان بعد از جفتگيري اين حالت را کاهش داد زيرا حدس مي زنند مربوط به بوي ماديان باشد. اما اگر نريان به صورت عادت اين عمل را انجام مي دهد کار زيادي نمي توان براي آن انجام داد و با پوزه بند مي توان از صدمه زدن به خودش جلوگيري کرد (۲، ۹ و ۱۲).

 

گاز گرفتن

بيشتر در سيلميها ديده مي شود ولي در اخته ها و ماديانها هم ديده شده است اما چون نريان بيشتر عصبي مي شود پس بيشتر احتمال گاز گرفتن وجود دارد. حتي در مواقع تيمار کردن اسب اين عمل را از روي شيطنت انجام مي دهد اما حاصل دردناکي دارد و نبايد تشويق شود (۵ و ۹).

 

پر نوشي

به علت سر رفتن حوصله پديد مي آيد که به صورت آشاميدن و ادرار کردن مکرر مشاهده مي گردد که با محدود کردن آب در دسترس حيوان اين عمل قطع مي شود (۱۰).

 

رفتارهاي عصبي

برخي سيلميها رفتارهاي عصبي شديدي از خود نشان مي دهند که باعث صدمه به حمل کننده و ماديان خواهد شد. اين حالتها به خاطر طرز خاص مهار کردن، محيط هاي خاص يا افراد خاص بروز مي کند. بنابراين با حذف اين موقعيتها از اين حالت جلوگيري خواهد شد. به هر حال همه اين موارد مربوط به عدم مديريت مناسب در دوران جواني اسب مي باشد (۹).

 

خود ارضايي

در نريانهايي که کاري براي انجام دادن ندارند و بيکارند ديده مي شود به خصوص آنهايي که با محدوديتهاي جنسي روبرو هستند. آلت تناسلي را از داخل پوشش خود خارج کرده و به زير شکم مالش مي دهند. در موارد شديد باعث انزال و هدر رفتن اسپرمها خواهد شد. اين حالت با کم کردن اوقات بيکاري اسب و همچنين اطمينان از فعاليتهاي جنسي مناسب کاهش مي يابد. اسبهاي تيزر اگر اجازه جفتگيري نيابند اين حالت را پيدا مي کنند. درمان مشکل است اما نتايج خوبي با کارگذاري حلقه هاي اطراف آلت گزارش شده است که باعث درد در موقع خود ارضايي مي شود اما زماني که اين حلقه را برداريد بار دير عادت قبلي از سر گرفته خواهد شد (۹).

 

درمان

در درمان اين حالات تذکر اين نکته ضروري مي باشد که مهار کردنهاي فيزيکي باعث وخيم تر شدن وضع خواهد شد.

ممکن است برخي از رفتارهاي کليشه اي نشان از بيماري اوليه عمومي باشد. به عنوان مثال تکان دادن سر مي تواند در پاسخ به حشرات مزاحم يا نشان از هيجان باشد و يا اينکه نشان از يک بيماري باشد.

کوک (۱۹۸۰) حدود ۵۸ مورد را جهت تکان دادن مداوم سر ارايه کرد که اگر درمان نشوند مي توانند به رفتارهاي کليشه اي تبديل شده که حتي بعد از درمان هم باقي بمانند.

غير ممکن است که يک علت را جهت رفتار کليشه اي عنوان کرد. اين رفتارهاي کليشه اي يک نشانه است نه تشخيص. همه اسبها در يک محيط خاص به اين رفتارها رو نمي آورند، بنابراين حدس زده مي شود مسايل ژنتيکي و ارثي هم دخيل باشد. مک گروي و همکاران (۱۹۹۵) عاملهاي مختلفي را در بالا بردن ريسک اين رفتارها دخيل دانسته اند که عبارتند از:

۱علوفه کمتر از ۸/۶ کيلوگرم در روز

۲بستر غير از کاه

۳محوطه ها و اصطبلهايي که کمتر از ۷۵ سر اسب دارند

۴باکسهايي که کمترين ارتباط را با اسبهاي اطراف دارند

۵استفاده از يونجه تنها به عنوان منبع علوفه

۶نبودن پادوک

به عنوان درمان موارد زير پيشنهاد شده است:

۱پيشگيري

۲از بين بردن مسبب

۳عوض کردن محيط

۴تغيير رفتار به رفتارهايي که مشکل ساز نباشند

۵تشويق رفتارهاي خوب تا از بروز عادات بد جلوگيري شود

بهترين روش آن است که علت را بيابيم. در برخي موارد بهتر است اسب را به حال خود رها کرده و با آن رفتار آن را پذيرفت (۸).

راههاي اختصاصي زير نيز عنوان شده است:

جهت بلع هوا و گازگرفتن لبه ها: مي توان اجسام دندانگير را جمع آوري کرد، لبه ها را حذف نمود و تمام محل را با Cribox يا Creostote يا رنگ تند مزه مشابه آغشته نمود. مي توان از پوزه بند يا تسمه ممانعت کننده که اطراف گلو بسته مي شود و از کشش عضلات گردن که باعث بلع هوا مي شود جلوگيري مي کند استفاده نمود. راه ديگر اين است که اسب را در محوطه رها و آزاد گذاشت. راه حل نهايي عمل جراحي است که عضلات و عصبي که در اين عمل دخالت دارند قطع مي شود. از جراحي ديگري که ابتدا در اسکانديناوي صورت مي گرفته نيز مي توان ياد کرد. در اين روش دو حفره دايمي در دو طرف دهان اسب ايجاد مي کنند. اين حفرات از ايجاد خلا در دهان و حلق که لازمه بلع هواست جلوگيري مي کند. بيهوشي عمومي لازم است ولي عمل بسيار ساده اي مي باشد. يک برش ۵ سانتيمتري افقي در اطراف دندان اول گونه اي داده و تا دهان ادامه مي يابد. لايه مخاطي به پوست متصل مي شود تا يک فيستول دايمي داشته باشيم. براي اطمينان از عدم بسته شدن مجرا يک کانولاي پلاستيکي را به مدت ۶ ماه کار مي گذارند. اين عمل در هر دو طرف اجرا مي گردد. در چند روز اول حيوان در آشاميدن آب مشکلاتي دارد اما به سرعت عادت مي کند (۱، ۳،۴، ۵، ۸ و ۱۰).

جهت حرکت پاندولي سر و گردن: اينگونه اسبها بايد جدا نگهداري شوند تا از تقليد ديگر اسبها جلوگيري به عمل آيد، غذا را کم و متناوب در اختيارشان بايد گذاشت. آزاد گذاشتن حي.ان يا استفاده از وسيله ممانعت کننده اين عمل بهترين راه حل است هر چند آنهايي که مزمن شده اند باز اين عمل را در اصطبل انجام مي دهند (۳، ۵، ۹ و ۱۰).

جهت رفتارهاي عصبي: اگر اين رفتارها غير قابل کنترل است نريان را مي توان اخته کرد. ۹۵٪ موارد اسب اخته ديگر آن حالت عصبي را از خود بروز نمي دهد اما اگر به خاطر ارزش آن بايد حفظ شود پس اقدامات تامين امنيت جهت حمل کننده و ماديان بايد در نظر گرفته شود. حتي برخي مواقع فقط با تلقيح مصنوعي مي توان از آنها توليد نسل به عمل آورد (۹).

جهت گاز گرفتن: اين عمل بايستي در سنين پايين با کشيدن و ضربه دهنه و ضربه روي پوزه جهت سرزنش کردن اصلاح شود. اگر اين عادت ادامه يابد چنين نرياني غير قابل حمل و نقل مي شود. چنين نريانهايي در موقعيتهاي خاص گاز مي گيرند که حتي الامکان بايستي از به وجود آمدن اين فرصتها جلوگيري کرد (۹).

جهت گاز گرفتن بدن خود: مهار فيزيکي لازم است و اسبهاي کمي به حالت اوليه بر مي گردند (۱۲).

جهت جفتک به در ديوار جايگاه: با حفاظت دستها و پاها با بانداژ و محافظتهاي نفاصل و همچنين ديوارهاي پد گذاري شده از آسيب اين کار مي توان جلوگيري کرد (۷).

جهت پر کردن اوقات اسب مي توان از اسباب بازيهايي جهت او استفاده کرد اما بايستي مراقب بود که باعث بدتر شدن وضع نشويم (۷ و ۸).

برخي منابع با توجه به اينکه علت اين رفتارها را ترشح اندورفينهاي طبيعي در بدن دانسته اند استفاده ازNaloxane را به عنوان درمان پيشنهاد کرده اند.

در پايان مجددا" اشاره مي گردد اين رفتارها به دليل سوء مديريتها پديد مي آيد، پس با مديريت مناسب در دوران کره گي و فراهم آوردن شرايط مناسب مي توان از عادات فوق جلوگيري نمود.

 

برقراری ارتباط با اسب



همیشه شنیده ام و گفته ام و اعتقاد دارم اولین گام برای سوارکار شدن و یاد گرفتن سوارکاری ، یاد گرفتن برقراری ارتباط با خود اسب است..ما همیشه باید یاد بگیریم که سوارکاری همه چیزنیست یک سوارکار خوب سوارکاری است که به خوبی با اسب ارتباط برقرار می کند.شما اگر نتوانید با اسب خود ارتباط برقرار کنید حتی اگر سوارکار ماهری هم باشید نمی توانید هیچ وقت از سواری لذت ببرید.و این بدترین حالت برای یک سوارکار خواهد بود..شما باید خلق و خو ی اسب خود و یا اسبی که قرا است سواری بگیرید را یه خوبی درک کنید و بشناسید و به خوبی با اسب ارتباط برقرار کنید تا اسب فرامین شما را بهتر درک کند و اجرا نمایید..این رو بدانید که شما پشت ماشین ننشسته اید!! در واقع سوار موجودی هستید که عقل و درک و قدرت و اختیار دارد.....

خوب قبل از سواری یا حالا زین کردن اسب بهتر است با اسب ارتباط برقرار کنیم !! درواقع اسبها زبان برای سخن گفتن ندارند اما از حرکات اندام اسب و برخی اعمال ما را متوجه منظورشان خواهمند کر که خیلی ساده با کمی توجه می توانیم متوجه منظورشان شویم.

در اسب گوشها بعضی اوقات نماینگر برخی حرکات بعدی خواهند بود...بهتر است قبل از نزدیک شدن به اسب به وضعیت گوشها دقت کنید به خصوص اگر برای اولین بار است که به او نزدیک می شوید آن هم بدون حضور صاحب یا مهتر!!اسب هایی که در این هنگام قصد شیطنت لگد زدن یا گاز گرفتن را دارن قبل از اینکه شما از حد مجاز نزدیکتر شوید گوشهای خود را به سمت عقب می خوابانند.و گوشها جمع می شوند..گفتم اگر شما کمی توجه داشته باشید متوجه حرف اسب خواهید شد در واقع شما از این حرکت متوجه می شوید که اسب هنوز به شما اعتماد نکرده و در واقع شما رو عامل خطر می پنداره! در این حالت بهتره نزدیک اسب نشویید!!کمی صبر کنید تا او به حضور شما عادت کند و اطمینان از اینکه شما خطری نخواهید داشت بعد به آهستگی پیش روید،، چرا که او نیز اجازه می دهد..اگر کمی جلو رفتید و اسب دوباره همان حالت را به خود گرفت و عقب رفت بهتر است بدانید که هنوز زود است!! یک نکته مهم این است که هیچ وقت چه در ارتباط و چه در سواری عجله نباید کرد و باید صبور بود و صبر کرد..و همیشه به یاد داشته باشید که زور و جبر همه جا جواب گو نیست!! هیچ وقت به یک باره دست را به سمت اسب نبرید برای نوازش چراکه اسب به شدت می ترسد و دلیل دوم اینکه برخی اسب ها نیز به شدت به یک باره گازتان خواهند گرفت!!البته برخی از اسبها بر اساس عادت تنها گوش می خوابانند و لب پرت میکنن در واقع نه گاز می گیرند و نه کاره دیگری!! به آرامی دست خود را جلو برده و حیوان را نوازش کنید!!در اینجا اطمینان اولیه حاصل شده!!اسب ها نیز مثل انسانها خلق و خوی متفاوت دارند برخی ها سری اخت می شوند و برخی خیلی دیر!! برخی هاشونم  شایداصلا با هاتون حال نکنن و  به خوبی با شما ارتباط برقرار نکن!! همون چیزی که در بین انسانها هم رایجه!! سعی کنید برای اولین بار تا جائی که امکان داره تنها وارد بکس اسب نشویید به شدت خطر ناک خواهد بود اگر اسب بخواهد شیطنت کند..با اسب حرف بزنید انها به خوبی خواهند فهمید حتی از تن صدای شما امری بودن ، تنبیهی(خشن) بودن یا محبت یا تشویقی بودن کلمه را می فهمند،وقتی اسب به شما اعتماد کرد و به راحتی به او نزدیک شدید و اورا دست زدید ؛ از او تشکر کنید حتی با یک یا دوضربه آرام روی گردن  مثل(آفرین ...)اگر قند یا هویج یا سیب هم داشته باشید که دیگه تمومه!! اسب ها به شدت عاشق همویج و سیب و قند اند.در این مدت نزدیکی با او کاری نکنید که اسب بترسد یا موجب رنجش او شود چراکه اعتماد بدست آمده تا حدودی خدشه دار می شود و دوبار اسب از شما دور خواهد شد. هر گاه به سمت عقب اسب می روید یا به پشت حیوان بهتر است با کشیدن ممتد دست روی بدن اسب او را متوجه عمل . حضور خود در اون ناحیه کنید..چرا که در صورت احساس خطر در اون شرایط وضعیت بسیار خطرناک خواهد شد و اسب لگد خواهد زد.....همیشه بهتر است از سمت چپ به اسب نزدیک شوید.....!!

هیچ وقت ترس خود را به اسب انتقال ندهید و از کوچکترین حرکت او مثل لب انداختن یا شیطنت کردن فرار نکنید و نترسید !! در واقع اسب به خوبی متوجه ترس شما خواهد شد و خواهد فهمید که شما از او می ترسید و

دیگر حسابی از شما نخواهد برد.و سرکش خواهد شد... پس با او حرف بزنید در مواقع لازم اورا تشویق و تحسین کنید البته به یاد داشته باشید که اگر شیطنتی کوچکی خواست انجام بده در این مرحله دیگر می توانید با صدای بلند او را سزنش کنید مثلا اگر خواست لب بندازد یا گاز بگیرد با یک ضربه کوچک روی پوزه و گفتن نکن اورا متوجه کاره اشتباهش می کنید،دیگر اسب این کار رو تکرار نمی کند.همیشه قند را دکف دستان خود قرار بدهید و به اسب بدهید در غیر اینصورت خطر گاز گرفتی انگشتان تان وجود دارد...به او اعتماد کنید از اینکه دیگر به شما لگد نخواهد زد یا شما رو گاز نمی گیرد چراکه او هم بتواند به شما اعتماد کند...البته احتیاط لازم رافراموش نکنید !! حالا توانسته اید یک ارتباط خوب با اسب برقرار کنید..این کار باید ادامه پیدا کند تا به مرور زمان اسب کاملا با شما اخت شود و دیگر به شما عادت کند.و کاملا با شما راحت باشد....و دیگر از حضور شما احساس خطر نکند..فراموش نکنید اسب حافظه قوی در ضبط خاطرات دارد و خاطرات به خصوص خاطرات بد به خوبی در ذهن اش باقی می ماند پس سعی کنید که خاطرات خوشی برایش بسازید تا از بودن کنارتون لذت ببرد و خودش بخواهد کنار شما باشد!!

قدم به یورتمه:برای فرمان قدم به یورتمه از همان فرمان ایست به قدم ولی با نیروی بیشتری استفاده می شود،کاملاً روی اسب بنشینید،با جلو آوردن سینه آماده یورتمه شوید.عضلات نشیمنگاه را روی زین فشار دهید و از طریق دستجلو تماس دائم را با دهان اسب را برقرار نمائید و دستجلو را کوتاه تر بگیربد،ساق هر دو پا را تا حد لزوم فشار دهید،در صورتیکه اسب پاسخ ندا می توانید با پاهایتان ضربه بزنید،حتی با حرکت دست ها هم می توانید اسب را به یورتمه رفتن تشویق کنید،تا زمانی که اسب شروع به یورتمه رفتن می کند و حرکات بالا و پائین یورتمه را حس می کنید،بعد می توانید اسب را با نشستن و برخواستن همراهی کنید که در زیر با نحوه آن آشنا می شوید.....آموزش نشستن و بر خاستن در یورتمه:بعد از اعتماد به نفس کافی در قدم رفتن،زمان آموختن یورتمه است،یورتمه نوعی از حرکت همزمان دست و پاهای اسب به صورت اوریب با یکدیگر است که شما را بالا و پائین می اندازد.در ابتدا ممکن است تعادل تان را از دست بدهید که علت اصلی آن هل کردن شما و سفت گرفتن دست هایتان و محکم کردن بدنتان است،در این حالت اگر هرچه کمتر تقلی کنید و تلاش کنید راحتتر  روی اسب می نشینید،اگر تعدلتان ریخت بهم ابتدا می توانید تسمه گردنی و یا قاچ جلوی زین را و یا یال را محکم بگیرید تا تعادلتان را بتوانید حفظ کنید و به حالت اصلی برگردید.ولی به هیچ وجه برای حفظ تعادل از دستجلو ها کمک نگیرید و استفاده نکنید.در هنگامیکه اسب از قدم به یورتمه در می آید عضلاتتان را شل کنید و به اسب بچسبید و با انعطاف پذیری کمرتان تکانهای اسب را خنثی کنید،در هنگام شروع یورتمه توجه کنید که پا هایتان درست در زین قرار گرفته باشد(نوک یا پنجه در رکاب و فشار روی ساق پا و اندکی به داخل  و برای کنترل بهتر پا ها را کمی به پشت تنگ انتقال دهید.)،دستجلو ها رو یک کم کوتاه تر کنید یعنی کوتاه تر بگیرید نه اینکه بکشید و به دهن اسب ضربه بزنید،تا حدی که بتونید فشار روی دهان اسب رو کنترل کنید و اسب در دستانتان باشد،بهترین راه برای آموزش یورتمه درست مثل آموزش قدم همراه با لنژ  توسط مربی ،تمرین یورتمه با لنژ نیز بسیارمفید و موثر است(در پائین به آن می پردازم).یک تمرین پیشنهادی اینکه در هنگام ایست و توقف می توانید حرکات یورتمه را در روی اسب اجرا کنید و تمرین،در هنگام یورتمه برای هماهنگ کردن بدن و حفظ تعادل باید حرکت برخاستن و نشستن را انجام دهیدیعنی با آهنگ حرکات پای عقب اسب بلند شوید و با فرود پای عقب بنشینید(زمانی که دست و پای مورب بلند می شود از زمین شما نیز از روی زین بلند می شوید و زمانی که دست و پای مورب به زمین بر می گردند شما هم می نشینید روی زین)می توانید با صدای بلند بگوئید بالا پائین تا زمانی که هماهنگ شوید(1و2و3) این کار رو باید اینقدر تمرین کنید و ادامه دهید تا هماهنگ شوید و با حرکت اسب هم آهنگ بشید،ابن کار بسیار سخت و به تمرکز و تعادل و تمرین مکرر و مداوم نیاز داره،گاهی که نه حتما بعد از یورتمه رفتن در روز های ابتدائی آموزش عضله های روی ران تون به شدت درد می گیره و خسته و کوفته می شه، نشستن و برخاستن در یورتمه بدون از دست دادن تعادل و تبدیل آن به گامهای دیگر بسیار اهمیت دارد.دقت کنید دست ها ی خود را در وضعیت خود حفظ کنید یعنی در هنگام یورتمه دست هایتان باز و بسته نشود و بدون حرکت باشند وزانو هایتان را محکم به برگ زین بچسبانید و در هنگام بلند شدن فشارتان روی رکاب باشد و درست در روی زین بنشینید و قوز نکنید و نترسید،در هنگام توقف می توانید به آرامی بلند شوید و دوباره بنشینید،نشستن و برخاستن را در هنگام یورتمه تمرین کنید،در هنگام بلند شدن و نشستن باید هر 3 قسمت(نشیمنگاه،ران و زانو) بدن با هم هماهنگ و صحیح عمل کنند برای بلند شدن از روی زین باید از زانو هایتان کمک بگیرید،،تا بتوانید یک یورتمه درست را انجام دهید،سرتان را بالا بگیرید،گردن منقبض نکنید زیرا در نرمی ستون فقرات تائیر می گذارد،شانه هایتان جلو تر از پنجه های پایتان نرود..توجه کنید یک بار دیگر حتماً مهارت های قبلی و نحوه دستجلو گرفتن رو بخونید ،کلاس یک یورتمه صحیح در نحوه درست نشستن و برخاستن در درجه اول و بعد دست ها می باشد ،برای یک یورتمه کلاسیک توجه کنید که دستجلو را در دستتان یک اندازه و مساوی گرفته باشید،دو دستتان از هم فاصله نگیرد در هنگام یورتمه،دستتان از آرنج خم و راست و یا باز نشود حتی در هنگام بلند شدن و نشستن،باید دست های خود را درست و در نزدیکی قاچ جلوی زین بدون حرکت نگه دارید،خیلی سخت نیست،اگه واقعا تمام مهارت های قبل رو خوب یاد گرفته باشید و انجام بدید و مهارت های این بخش رو هم به خوبی متوجه شده باشید با کمی تمرین مداوم به خوبی یورتمه رو یاد می گیرید،راستی برای آموزش صحیح  برخاستن و نشستن و هم آهنگ شدن با اسب می تونید از روش شمارش استفاده کنید با شمارش عدد 1 بلند شید با عدد 2 همونطور باقی بمانید و با عدد3 روی زین دوبار بنشینید؛1و2و3. بلند شید،2 مکث کنیدو3 بنشینید،یعنی بصورت طبیعی که می شمورید همون 1-2-3 خودمونه!اما یک نکته گاهی تازه اسبتون راه می افته و داخل مانژ نشدید و یا در مسیر هستید و اسب دارای یورتمه کوتاه است دقت کنید که یورتمه نشسته برید یک کم کلاسیک تر و حرفه ای تره،چیزه خاصی نیست اما تنها کافی خودتون رو شل کنید و کمرتون رو آزاد که با حرکات اسب هماهنگ شه،خودتون رو روی اسب نگهدارید و دیگه بلند نشید و کمرتان را با تکانهای اسب تکون بدید،همین،بهمین سادگی،...یک نکته در هنگام یورتمه اگر احساس کردید از سرعت گامهای اسب داره کم می شه و اسب به حالت قدم داره بر می گرده نباید فشار رو فراموش کنید تنها کافی است که  با پا هایتان به شکم اسب فشار و یا چند ضربه ارام وارد کنید تا اسب گامهاشو تغییر نده،فشار رو روی اسب باید نگهدارید و اگه فشارتون ناخودآگاه کم شه از سرعت گامها نیز کم می شه و اسب آروم تر و گاهی به حالت قدم بر می گرده ،البته وقتی خود اسب داره یورتمه می ره دیگه نیازی به فشار مجدد نیست بلکه تنها زمانی که احساس کردید از سرعت معمول داره کم می شه فشار بیاورید،.....                یورتمه در لنژ: موثر ترین راه کسب تعادل و مهارت در جهت فراگیری سواری خوب می باشد،درصورتیکه درست انجام نشود می تواند خطر ناک باشد.جهت یک لنژ راحت و مفید و مطمئن یک مربی کار آزموده و یک اسب قابل اطمینان ضروری می باشد..چون مربی کنترل اسب را برعهده دارد و شما دستجلو ها را در دست ندارید در نتیجه اعتماد به نفس دارید،مربی اسب را با یک سرعت یکنواخت هدایت می کند و شما نیز باید به تذکر ات او گوش دهید تا یاد بگیرید.یورتمه بدون رکاب: پس از حفظ تعادل و احساس امنیت کامل از یورتمه با رکاب ،تمرین را بدون رکاب ادامه دهید،وجود تسمه دور گردنی برای گرفتن مواقعی که احساس نا امنی می کنید ضروری است.پا هایتان را به سمت پائین بطور مستقیم بکشید و چسبندگی پا ها را به بدن اسب بیشتر کنید. برای خنثی شدن حرکات دو مرحله ای در یورتمه قسمت بالای بدنتان را شل کنید.                              یورتمه به قدم:با نشست کامل روی زین و حفظ تعادل و آماده کردن اسب برای قدم رفتن انجام می شود.روی اسب بنشینید و با نشیمنگاه و پا هایتان اثر بگذارید و با دستانتان اسب را آرام کنید،هنگامیکه اسب حرکت خود را از یورتمه به قدم تبدیل کرد دستجلو ها رو کمی شل کنیدو فشاری روی سر و گردن اسب نیاورید،با کشیدن کم کم دستجلو و فشار پاها در رکاب و فشار نشیمنگاه بروی زین این کار را انجام دهید و یعد از قدم شدن حرکت اسب دوباره فشار خود را کم کنید 

انواع آهن دهنه

انواع آهن دهنه


۱- هکمور.

موارد استفاده:
1- اسب هایی که دارای دهن های سفت می باشند،
2-کشیدن سر اسب یه زیر
3-موارد دامپزشکی

۲- پسوآ.


موارد استفاده:۱-دارای درجه های مختلف سختگیری می باشد و می توان از درجه های سختگیر برای پایین کشیدن سر اسب استفاده نمود.

۳-ابخوری ساده.


موارد استفاده:۱-استفاده برای اسبهای جوان،۲-استفاده برای اسب هایی که دهن نرم و آرامی دارند.

۴-ابخوری مفصل دار.



این نوع آبخوری به دسته های مختلفی تقسیم می شوند که این آبخوری از نوع سربی می باشد.
موارد استفاده:استفاده برای اسب هایی که عصب های دهنشان به خوبی کار نمی کند چون این آبخوری وزن سنگینی دارد.

۵-ابخوری دو تکه.این آبخوری از نوع میوه ای می باشد.
موارداستفاده:برای فعال کردن عصب های دهن اسب که با جویدن اسب صورت می گیرد.

۶-ابخوری لاستیکی.





7-آبخوری هویزه
موارد استفاده:اسب هایی که دهنشان به فلز حساسیت داشته . فلز را قبول نمی کنند.

موارد استفاده:از سختگیر ترین آهن دهنه ها به حساب می آید.

۸-ابخوری شاخ دار.
موارد استفاده:اسب هایی که در پیچ قدرت پیچیدن ندارند یا در آن ضعف هایی وجود دارد از این آبخوری استفاده میکنند.



۹-ابخوری هویزه زنجیر دار. 
موارد استفاده:اسب هایی که اصلا دهنشان کار نمی کند از زنجیری که به فک کمی فشار وارد میکند استفاده می کنند.

ارزيابي شکل ظاهري بدن در اسب

يکي از روشهاي ارزيابي فنوتيپي حيوانات ارزيابي شکل ظاهري است. شکل ظاهري مطلوب در اسب شامل تناسب ساختار عضلاني، استخوان­بندي  بدن و اندام­ها نسبت به يکديگر مي­باشد. شکل ظاهري در اسب قابل توارث است (وراثت­پذيري ۱۵/۰ تا ۵۰/۰) و همبستگي صفت با عملکرد حيوان زياد مي­باشد(۷/۰ تا ۹/۰).

در ارزيابي شکل ظاهري، تعادل حيوان، سلامت اندامهاي مختلف (نظير دست­ها، پاها و غيره) و يا وجود ناهنجاريهاي بدني و حرکتي بررسي مي­شود.

يک اسب ايده­آل بايد داراي تعادل باشد. حيوان متعادل داراي استخوان شانه بلند و شيب­دار، پشت کوتاه و شکم طويل بوده و اندامهاي مختلف آن بايد با يکديگر متناسب است. ساختار سر و گردن در استعداد سواري اسب اهميت دارند. ساختار بخش جلويي بر طول گامها، نرم دويدن و قدرت حرکت اثر دارد. حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد از وزن بدن بر روي پاهاي جلو مي­باشد و درنتيجه بيشتر ناهنجاريهاي ناشي از ضربه در پاهاي جلو اتفاق مي­افتد. شانه بايد بلند، شيب­دار و عضلاني باشد. شيب­دار بودن شانه سبب حرکت آزاد عضو به طرف جلو و حداکثر طول گام مي شود و نيز ضربات وارده در هنگام راه رفتن را کاهش مي­دهد. استخوان قلم بايد کوتاه و داراي رباط­هاي محکم و کاملا مشخص باشد.

برخي ناهنجاريهاي ساختاري در زانو نظير انحراف زانو به جلو يا عقب، پاهاي پرانتزي و غيره سبب نامطلوب بودن شکل ظاهري و کاهش عملکرد مي­شود. مفصل بخلوق، بخلوق و سم­ها نيز بايد در ارزيابي شکل ظاهري مورد بررسي قرار گيرد.

بدن از قسمت جدوگاه، قفسه سينه و پشت تشکيل شده است و شکل آن بر تعادل، ظرفيت و قدرت دويدن تاثير دارد. جدوگاه بايد برجسته بوده و قابليت قرار دادن زين را داشته باشد. دنده­ها بايد بلند و قوس­دار باشد. براي مناسب بودن شکل ظاهري، پشت بايد کوتاه، مستقيم و عضلاني باشد.

به­دليل نقش قسمت عقب حيوان در هدايت اسب به جلو، ساختار آن اثر بسيار زيادي بر دويدن حيوان دارد. در يک اسب ايده­آل بايد استخوان ران کوتاه، درشت ني بلند و قلم پاي عقب نيز کوتاه باشد. مفصل خرگوشي و مفصل بخلوق ضربات وارده در موقع راه رفتن را خنثي مي­کنند. برخي ناهنجاريهاي پاهاي عقب نظير مفصل خرگوشي داسي شکل، مفصل خرگوشي گاوي شکل و غيره بر عملکرد و شکل ظاهري اسب اثر دارد.

در قضاوت شکل ظاهري بايد عضلاني بودن بدن را نيز مورد توجه قرار داد. عضلات بايد دراز، صاف و کاملا مشخص باشد

يکي از روشهاي ارزيابي فنوتيپي حيوانات ارزيابي شکل ظاهري است. شکل ظاهري مطلوب در اسب شامل تناسب ساختار عضلاني، استخوان­بندي  بدن و اندام­ها نسبت به يکديگر مي­باشد. شکل ظاهري در اسب قابل توارث است (وراثت­پذيري ۱۵/۰ تا ۵۰/۰) و همبستگي صفت با عملکرد حيوان زياد مي­باشد(۷/۰ تا ۹/۰).

در ارزيابي شکل ظاهري، تعادل حيوان، سلامت اندامهاي مختلف (نظير دست­ها، پاها و غيره) و يا وجود ناهنجاريهاي بدني و حرکتي بررسي مي­شود.

يک اسب ايده­آل بايد داراي تعادل باشد. حيوان متعادل داراي استخوان شانه بلند و شيب­دار، پشت کوتاه و شکم طويل بوده و اندامهاي مختلف آن بايد با يکديگر متناسب است. ساختار سر و گردن در استعداد سواري اسب اهميت دارند. ساختار بخش جلويي بر طول گامها، نرم دويدن و قدرت حرکت اثر دارد. حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد از وزن بدن بر روي پاهاي جلو مي­باشد و درنتيجه بيشتر ناهنجاريهاي ناشي از ضربه در پاهاي جلو اتفاق مي­افتد. شانه بايد بلند، شيب­دار و عضلاني باشد. شيب­دار بودن شانه سبب حرکت آزاد عضو به طرف جلو و حداکثر طول گام مي شود و نيز ضربات وارده در هنگام راه رفتن را کاهش مي­دهد. استخوان قلم بايد کوتاه و داراي رباط­هاي محکم و کاملا مشخص باشد.

برخي ناهنجاريهاي ساختاري در زانو نظير انحراف زانو به جلو يا عقب، پاهاي پرانتزي و غيره سبب نامطلوب بودن شکل ظاهري و کاهش عملکرد مي­شود. مفصل بخلوق، بخلوق و سم­ها نيز بايد در ارزيابي شکل ظاهري مورد بررسي قرار گيرد.

بدن از قسمت جدوگاه، قفسه سينه و پشت تشکيل شده است و شکل آن بر تعادل، ظرفيت و قدرت دويدن تاثير دارد. جدوگاه بايد برجسته بوده و قابليت قرار دادن زين را داشته باشد. دنده­ها بايد بلند و قوس­دار باشد. براي مناسب بودن شکل ظاهري، پشت بايد کوتاه، مستقيم و عضلاني باشد.

به­دليل نقش قسمت عقب حيوان در هدايت اسب به جلو، ساختار آن اثر بسيار زيادي بر دويدن حيوان دارد. در يک اسب ايده­آل بايد استخوان ران کوتاه، درشت ني بلند و قلم پاي عقب نيز کوتاه باشد. مفصل خرگوشي و مفصل بخلوق ضربات وارده در موقع راه رفتن را خنثي مي­کنند. برخي ناهنجاريهاي پاهاي عقب نظير مفصل خرگوشي داسي شکل، مفصل خرگوشي گاوي شکل و غيره بر عملکرد و شکل ظاهري اسب اثر دارد.

در قضاوت شکل ظاهري بايد عضلاني بودن بدن را نيز مورد توجه قرار داد. عضلات بايد دراز، صاف و کاملا مشخص باشد

صفات مطلوب در ارزيابي اسب: conformation

3 سري ديدگاه درخصوص ارزيابي تيپ در اسب وجود دارد. 1) كانفرميشن يا تناسب اندام از نقطه نظر اين ديدگاه مهم تركيب مناسب اندام‌ها و اعضاي بدن است در كنار همديگر و بدست دادن وضعيت قابل قبولي از عملكرد حيوان مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

2) ديدگاه فانكشنال functional: صفاتي را در اين گروه مورد بررسي قرار مي‌دهند كه به دوام عمر اسب مربوط مي‌شود. (مثلاً اسب لنگش نداشته باشد، كور نباشد، مشكلات تنفسي نداشته باشد و...)

3) ديدگاه شورينگ Show Ring

صفات مربوط در اسب‌هاي خونگرم: پيشاني بايد عريض وسيع و مسطح و صاف باشد از ديدگاه زيبايي شناسي اگر پيشاني اسب بالاتر از روبيني آن باشد.

روبيني اگر پهن باشد (Dish face) زيباتر نشان مي‌دهد اگر روبيني خيلي برآمده باشد حالت گوسفندي مي‌گيرد. اگر پيشاني خيلي برجسته باشد حالت خرگوش مي‌گيرد. ناحيه مغزين بايد خيلي وسيع و بزرگ باشد اين ناحيه به جهت اعمال تنفس خيلي مهم مي‌باشد. مغزين نبايد در حالت استراحت تكان زيادي بخورد و بعد از كار بايد سريعاً متوقف شود در غير اينصورت مشكل تنفسي دارد. لب بايد باريك و محكم باشد اين ناحيه بايد كلين clean باشد. طوري باشد كه رباط‌ها و اتصالات قابل ديد باشند و پوست كاملاً چسبيده باشد.

چشم بايد شفاف و برجسته و پلك‌ها با شيب منظم روي چشم قرار بگيرد مهم‌ترين اختلال چشم كوري است كه علارغم زيبايي اسب غيرقابل چشم‌پوشي نيست.

1ـ اسب‌هاي چشم شيشه‌اي: در اين اسب‌ها عنبيه رنگدانه ندارد.

2ـ اسب‌هاي چشم خمار

3ـ چشم قوشي: در اسب‌هاي سمندي كه چشمشان قهوه‌اي رنگ است)

4ـ اينراپيون: حالتي است در چشم كه مژه‌هاي پلك پايين به داخل چشم منحرف مي‌شود.

5ـ اكستراپيون: حالتي است كه پلك به بيرون برمي‌گردد و بيرون مي‌زند.

گودي بالاي چشم هرچه بيشتر باشد حيوان پيرتر است. بعضي اسبداران با تزريق آب سعي در پر كردن اين گودي دارند تا اسبشان پير نشان ندهد. اما اگر با انگشت به آن ناحيه فشار دهيم و صداي جِزجِز شنيده شد اين تقلب برملا مي‌شود.

گوش كوچك يا متوسط زيباست اما گوش بزرگ نازيبا به نظر مي‌رسد. زنده بودن يا آلِرت بودن گوش يا تيز بودن گوش امتياز زيادي دارد. اگر اسب گوش‌ها را به طور متناوب و در جهت مخالف دو گوش تكان دهد نشانه اضطرابش است.

زير گلوي اسب هرچه پهن‌تر باشد بهتر است اگر زير گلو تنگ باشد نامطلوب مي‌باشد چون دستگاه تنفس تحت فشار قرار مي‌گيرد. نژاد عرب زير گلويش پهن و وسيع است و خيلي منا مي‌باشد. صفت زيرگلو روي اتصال سر به گردن تاثير مي‌گذارد. اتصال سر به گردن بايد عمود به سر باشد و سر با خط عمود زاويه 45 درجه داشته باشد. اتصال زير گلو هرچه بيشتر باشد بهتر است. اگر گردن قوي باشد اتصال سر به گردن خيلي كم وسعت است و تعادل حيوان زياد پايدار نيست در اين حالت به سر حالت دزيده گفته مي‌شود انگار اسب مي‌خواهد سرش را بدزدد. اگر مفصل آرنج به بدن خيلي بچسبد toe out حاصل مي‌شود اگر مفصل آرنج از بدن جدا باشد toe in حاصل مي‌شود. ساعد بايد طويل و عضله‌اي باشد.

تعیین سن اسب از روی دندان او

کلیات :       شناسائی سن، در اسب شناسی اهمیت بسزائی دارد . چه علاوه بر اینکه بهداشت ، تغذیه و تعلیف تابع سن می باشد از لحاظ دامپزشکی نیز بعضی از بیماری های مشخص در سنین معینی ظاهر می شوند . بنابر این بعضی از ناخوشی ها در جوانی و برخی دیگر در پیری پدید می آید و پیروی از قوانین فیزیولوژی ، در سنین مختلف زندگی وضع خوراک و پوشاک و نحوه عمل بهداشت تغییر می کند . از اینرو دانستن سن دامهای اهلی برای دامپزشک چه از نظر پیش بینی و پیش گیری امراض و چه از لحاظ درمان اهمیت مخصوصی دارد .       برای دامپروران و خریداران دام از نظر بهره برداری و بکار گماردن حیوان در سرویسهای گوناکون دانستن سن دام یکی از نکات اساسی محسوب می شود و در قیمت دام داری اثر محسوس می باشد .       بدیهی است که دام نسبتا مسن وپیر اگر چه ظاهر خوب و فریبنده ای داشته باشد از نظر کار ارزش زیادی ندارد و همچنین ارزش دامهای خیلی جوان که چند سال نگهداری و تغذیه لازم دارند تا بتوانند ثمر بخش واقع شوند خیلی کمتر می باشد تا آنهائیکه از همان روز اول خریداری مورد استفاده قرار می گیرند .       ضمنا روش نگهداری و استفاده از دام با تغییرات سن متغییر است . روی این اصول است که شناسائی سن در اندام شناسای اهمیت مخصوص دارد و متخصصان فن باید بطور دقیق، با اشتباهائی هر چه کمتر بتوانند آنرا معین کنند . تاریخچه :       قضاوت سن دامهای اهلی از روی دندانها و شاخ عملی می شود . این فن را هنرمندان مربوطه از خیلی قدیم می دانستند و تاریخ پدید آمدن آن در مورد اسب خیلی قدیمی و شاید از همان زمان اهلی کردن این دام شروع شده باشد . چه بشر پس از اهلی کردن این دام علاقه مخصوصی بدان پیدا کرد و این حیوان را رفیق شفیق و خدمتگذار حقیقی خود دانست و برای مسافرت و حمل و نقل بار و بنه ، تفریح و شکار ، جنگ و جدال و تجارت وجود آنرا چنان ضروری تشخیص داد که آنی از مراقبت آن غفت نمی ورزد . بدین سبب بود که این حیوان را خوب شناخت و اطلاعات خیلی بیشتری درباره سلامتی و بیماری و نقاهت و کسالت و درمان آن بدست آورد . در نتیجه مطالعات دائم خواص نژادی و فردی و همچنین زشتی و زیبائی و عیوب و نواقص آنرا خیلی زودتر و بهتر از دامهای دیگر درک کرد .       اسب داران و علاقمندان به اسب از خیلی قدیم متوجه شدند که بمرور زمان دندانهای اسب تغییر شکل می دهند و علامتهای گوناگونی در روی آن ظاهر می شود از روی آن علامات متخصصان فن سن تقریبی او را معین  می کردند اما روش آنها تجربه هائی بشمار می رفت که با یکدیگر متفاوت بود و جنبه علمی نداشت . مثلا در فرسنامه ای بنام( مضمار دانش) که در تاریخ 1090 قمری برابر 1055 شمسی توسط نظام الدین احمد نوشته شده، تا سن پنج سالگی یعنی از هنگام رویش دندانهای شیری تا موقع تخت شدن دندانها، تقریبا تشخیص سن را درست ذکر کرده است. ولی از آن ببعد اشتباهات فراوانی را مرتکب شده و عوض توجه به سطح سایش دندان به تغییر رنگ دندان توجه کرده است . کتابهای فراوانی بزبان پارسی در قرون گذشته نوشته شده است که رویهم رفته همین اشتباهات را تکرار کرده اند .       در این اواخر دامپزشکان متخصص، روش نوینی را برای تعیین سن اسب ابداع کردند. ولی با این روش فقط تا سن هشت سالگی امکان تشخیص سن وجو داشت و از هشت سالگی ببعد سن را حدث میزدند، تا اینکه پرفسور(پسینا) توانست سن اسب را از روی سطح آزاد دندان تا زمان پیری تعیین کند . علائم( پسینا) برای تعیین سن، کاملا صحیح نبود و اشتباهات فراوانی در بر داشت . در سال 1824 برای نخستین بار پرفسور( ژیرارد) روش کلاسیک قابل اعتمادی برای تشخیص سن اسب تا بیست سالگی در نامه دامپزشکی منتشر کرد .       بعدها( ژیرارد) در سالهای 1824 و 1834 آنرا مجددا چاپ کرد و در چاپ سال اخیر تعیین سن گاو و گوسفند و سگ و خوک را بوسیله دندانها و شاخ بدان افزود . از آن ببعد غالب مولفان همان نوشته ها و مشاهدات( ژیرارد) را مورد قبول قرار دادند و با همان اشتباهات منتشر میکردند.       (سیدنی گالواین) در کتاب خود بنام( سن اسب ) سن این حیوان را تا سی سالگی از روی دندانها تعیین کرد .عقیده یو آت نیز در موضوع سن اسب کاملا شبیه ( ژیرارد) بود و همان اشتباهات را داشت .       در سال 1894( لبر) و( کرنوان) عقاید( ژیرارد) را مورد مطالعه و تجدید نظر قرار دادند و با تصحیح بعضی نکات و تغییر برخی از قسمتها، کتاب مفیدی بطبع رسانیدند. پرفسور( برآون) با اعتقاد باصول عقاید او را در قسمت شناسائی سن گاورا تائید کرد، ولی اصول عقاید او در قسمت شناسائی سن گاو و تاثیر زودرسی را در دندانها خیلی دور از حقیقت یافت .  وی تجارب خود را در یکی از بنگاههای دامپروری آغاز کرد و متوجه شد که دندانهای گاو در کمتر از 5/3 سالگی (بعضی اوقات کمتر از 3 سال و در یک حالت در دو سال و 10 ماهگی ) و گوسفند در سه سالگی ( بعضی اوقات کمتر از 3 سال و در یک حالت در دو سال و 10 ماهگی ) و گوسفند در سه سالگی و خوک کمی بعد از یکسال و نیمی تخت می شوند در صورتیکه بر حسب عقیده( ژیرارد) دندانهای گاو در 4 تا 5 سالگی و گوسفند در 4 سالگی و خوک در 3 سالگی باید تخت شود .   « سن اسب »       اصولا اسبهای سنگین نسبت به اسبهای سبک زیادتر رشد می کنند و زودتر هم پیر می شوند .       سن اسب را بطور حقیقی ‏، تقریبی و یا قراردادی معین می کنند .       سن اسب موقعی حقیقی است که از روی ورقه هویت و تاریخ تولد تعیین شود و در موقعی تقریبی است که از روی علایم خارجی و تغییرات ظاهری بعضی از اعضاء مخصوصا دندانها معین شود.       برای برخی از نژادها بین اسبداران رسوم خاصی است که بر حسب آن سن اسب را به طور غیر حقیقی یا قراردادی معین می کنند. مثلا برای نژاد خالص انگلیسی (چتیت) فرض شده است که تمام کره ها در روز اول ژانویه متولد می شوند ، بنابر این تمام نوزادهای متولد شده در جریان سال را در اول ژانویه سال بعد کره های یک ساله می گویند. بطوریکه کره متولد شده در 25 دسامبر را در روز اول ژانویه ( یعنی نوزاد پنج روزه را ) کره یک ساله فرض کرده اند و از همین قرارداد و رسم در کورسها استفاده می شود.        بدین مناسبت است که صاحبان اسبهای اصیل که مخصوصا از نظر کورس و مسابقه به پرورش اسب پرداخته اند می کوشند که تمام نوزادها در جریان ماه ژانویه متولد شوند و گرنه به زیان آنها تمام خواهد شد.        تشخیص سن اسب خیلی جوان و خیلی پیر آسان است. در کره های جوان هیکل خمره ای دو شاخه ضخیم. پیشانی برآمده و تنه روی دست و پای بلندقرار گرفته است. در صورتیکه در دامهای خیلی پیر، لبها نازک و آویزان دو شاخه نازک و برنده نمکدان یا گودال گودرفته. رخ گاو. ماهیچه های پشت تحلیل رفته می باشد. بعلاوه چینهای مرتب پلک دلیل بر سن زیاد می باشد.        ضمنا رنگهای تیره به مرور زمان روشن می شود. از روی این علائم فقط می توان فهمید که اسب خیلی جوان یا خیلی پیر است. تنها دندانها هستند که از روی آنها می توان سن تقریبی دام را معین کرد و از بین آنها دندانهای ثنایا چه در فک بالا و چه در فک پایین ارزش فراوانی دارند. « دندانهای ثنایا »        از روی فرمول دندانی 3/3 س ب 3/3 س ک 0/0 یا 1/1 الف 3/3 ث       معلوم می شود که اسب دارای شش عدد ثنایا در فک پایین و شش عدد در فک بالا می باشد. این دندانها در روی قوسی قرار گرفته اند که به اسم قوس دندانی معروف است. در هر قوس دو ثنایای جلو را ( پیشها ) و دو ثنای آخر  را ( گوشه ها )  و دو دندانی که  بین پیش و گوشه قرار گرفته  است ( میانها ) می نامند.ثنایای بالغ :       ثنایای بالغ اسب دارای تاج-ریشه و طوق می باشند. تاج :       رشد تاج در دندان ثنایای اسب بالغ تقریبا تا آخر دوره زندگانی طبیعی ادامه دارد. تاج دارای یک سطح جلوی یا لبی یک سطح زبانی یا عقبی، یک سطح آزاد یا سطح سایش و دولبه داخلی و خارجی می باشد. ( شکل 42 ).       در سطح لبی تاج شیاری موجود است که خود یکی از علائم مشخص بین تاج دندان بالغ و شیری  به شمار می رود. سطح زبانی تاج از طرفی به طرف دیگر محدب و بیشینه تحدب در نزدیک ریشه می باشد. جدار داخلی از جدار خارجی ضخیم تر است. سطح بالایی یا سطح سایش برای جویدن بکار می رود. در موقعیکه دندان دست نخورده باشد در روی سطح آزاد حفره مخروطی شکل مشاهده می شود که قاعده تقریبا بیضی شکلش در بالا و راس آن در پایین و در داخل دندان قرار گرفته و به نام جودان خوانده می شود. عمق جودان بیش از یک سانتی متر و محورش بطور خیلی ملایم محور اصلی دندان را قطع می کند بطوریکه راس مخروط بطرف سطح داخلی دندان متمایل می شود. ( ش 43 ). در دندان دست نخورده مینای تاج در سطح سایش و سطوح مجاور متصل می باشد ولی در اثر از بین رفتن آن در روی سطح آزاد به دو قسمت تقسیم می شود:(شکل44)قسمتی که در سطوح خارجی واقع است به نام مینای پوششی و قسمتی که جودان را مفروش می کند به نام مینای مرکزی خوانده می شود.        در انتهای گودی جودان مقدار خیلی کمی سیمان قرار گرفته که دور آنرا مینای مرکزی فرا گرفته است و بنام جرم جودان نامیده می شود. در دندانیکه هنوز ساییده نشده جدار جلو دندان چند میلیمتر از جدار عقبی آن بلندتر است و در نتیجه سایش از این جدار شروع می شود. به زودی دو جدار در یک سطح قرار گرفته و از آن به بعد هم به یک نسبت ساییده می شوند. بتدریج در اثر سایش دائم، عمق حفره کوتاه و حفره آن تنگ می شود تا آنکه بکلی از بین می رود و به غیر از سیمان مرکزی که از مینا احاطه شده است چیزی باقی نمی ماند. در این موقع می گویند که دندان تراشیده شده است چنانکه با دست روی چنین دندانی را لمس کنند برجستگی مینا احساس میشود. پس از مدتی از حجم این برجستگی نیز کاسته می شود و به طرف جدار عقب دندان متمایل می شود و بعد به کلی از بین می رود. در این حالت گویند که دندان  تراز شده است.        بعد از تراز شدن دندان، در روی سطح آزاد فقط یک لکه زرد رنگ مدور دیده می شود که قبلا به شکل نوار عرضی بین سیمان مرکزی و جدار جلوی ظاهر و به اسم ستاره د ندانی نامیده می شود و آن عبارت از عاج ثانوی حفره داخلی دندان است که در اثر سایش در روی سطح دندان نمایان می شود.       در سالهای آخر زندگی ممکن است سطح آزاد دندان از تاج پایین تر هم  برود که، در اینصورت ابتدا مینای سطح زبانی و سپس مینای سطح لبی از بین خواهد رفت. زیرا در سطح جلوی دندان مینا، پایینتر از سطح زبانی آن کشیده شده است. ریشه :       در امتداد تاج واقع است و ضخامت آن به طور محسوسی از بالا به پایین در امتداد جلو به عقب زیاد و از طرفی به طرف دیگر کم می شود. در انتهای ریشه منفذ حفره داخلی دندان واقع است. این حفره که محتوی مغز دندان و عروق و اعصاب می باشد نخست بزرگ و هر قدر به طرف سطح آزاد دندان پیش می رود باریک می شود و کمی از راس قیفی شکل جودان می گزرد و در جلو آن قرار می گیرد. ضمنا به تدریج از عاج ثانوی که رنگش از عاج اصلی زردتر است پر می شود و قشر نازکی از سیمان روی ریشه را فرا می گیرد، به علاوه سیمان در فررفتگیهای قسمت آزاد دندان جمع  می شود و مقدار مختصری از آن در انتهای قیف جودان موجود است که به نام جرم جودان خوانده می شود.تغییرات سطح آزاد دندان :       اگر یک دندان ثنایای بالغ دست نخورده اسب را ازحفره دندانی خارج کنیم دیده می شود شکل آن شبیه هرمی است که قاعده اش به طرف بالا و انتهایش به طرف پایین یعنی در حفره دندانی قرار گرفته است . ضمنا خمیدگی در آن مشاهده می شود.(شکل45)این هرم در قاعده از جلو به عقب و در راس ازطرفی به طرف دیگر مسطح می باشد. این هرم در قاعده از جلو به عقب و در راس از طرفی به طرف دیگر مسطح می باشد.       بدین معنی که قطر طول مقطع عرضی دندان در مجاورت سطح آزادش از یکطرف به طرف دیگر و در راس آن از جلو به عقب می باشد و بدیهی است که حالت میانه در وسط دندان مشاهده می شود. در حقیقت در اثر جویدن اغذیه رفته رفته سطح آزاد دندان ساییده می شود و از بین می رود و بتدریج قسمتی که در لثه قرار گرقته است تبدیل به سطح آزاد می شود. و به نوبت خود از بین  می رود.       با در نظر گرفتن شکل دندان در نتیجه ساییده شدن. سطح آزاد آن به اشکال مختلف در می آید که برای شناسایی سن بسیار مهم است. این سطح که در ابتدا بیضی است بتدریج بیضوی ، مدور،    سه گوشه و دو گوشه می شود. ضمنا در اثر همین سایش، جودان بتدریج از بین می رود و ابتدا ( تراشیده ) و بعد، تراز می شود و ضمنا ستاره دندانی نیز پدیدار میشود. ( ش 45 ) تغییرات قوس دندانی بر حسب سن :        شکل قوس ثنایا بر حسب سن تغییر پذیر است. قوس دندان که در جوانی نیم دایره کامل را تشکیل می دهد. در پیری خیلی به خط مستقیم نزدیک می شود و بدیهی است که حالتهای میانه ای در سنین بین جوانی و پیری در روی قوس مشاهده می شود.تغییرات اتصال دو قوس بر حسب سن :       چنانکه در موقع جوانی دو لب بالا و پایین اسب را از یکدیگر باز کنیم و از نیم رخ اتصال دو قوس را مشاهده کنیم،ملاحظه می شود که اتصال آنها تقریبا نیم دایره ای را تشکیل می دهد که به شکل دو دهانه گازانبر روی یکدیگر قرار گرفته اند. در موقع پیری این حالت از بین می رود و محور دندانهای ثنایا تقریبا در امتداد محور فک قرار می گیرد و بدین ترتیب اتصال دو قوس دندانی زاویه ای تشکیل می دهد و در نتیجه بزاق از دهان جاری میشود.       این حالت در موقعی که اسب خیلی پیر است مشاهده می شود. بدیهی است که حالت های میانه در سنین بین جوانی و پیری در اتصال دندانها پدیدار می گردد که از روی آن میتوان سن تقریبی را تخمین زد ( ش 48 و 49 و 50 )ادامه:تغییرات امتداد ثنایای یک قوس نسبت به سطح میانه فک بر حسب سن :        این امتداد بر حسب سن تغییرپذیر می باشد بدین معنی که در موقع جوانی قسمت هایی از دندان که در داخل حفره های دندانی قرار گرفته اند و در سنین پیری بر عکس قسمت های آزاد دندان به همدیگر نزدیک می شوند یا به طور خلاصه هنگام جوانی ریشه متقارب و در پیری تاجها متقارب   می شوند.اختلاف بین ثنایای یک فک :       بزرگی پیشها و میانها تقریبا یکسان است ولی گوشه ها کوچکتر می باشند ضمنا همانطور که رشد و نمو دندان از پیشها شروع می شود ساییدگی نیز از این دندان ها شرع می شود. جدار خارجی دندان چه از حیث ارتفاع و چه از حیث ضخامت از پیشها به گوشه ها کم می شود.       در گوشه ها اختلاف سطح دو جدار جودان زیاد و خطوط بسیاری در سطح زبانی این دندان دیده می شود ضمنا جرم جودان آن کمتر از دندانهای دیگر است. اختلاف بین ثنایای دوفک :       ثنایای فک بالا بزرگتر و بنابر این از نظر محیط کمی از ثنایای فک پایین جلوتر است. یک قسمت از سطح آزاد گوشه های فوقانی در نتیجه بزرگ بودن با دندانهای مخالف خود اصطکاک حاصل نکرده و در نتیجه ساییده نمی شود و باعث برجستگی قسمتی از سطح آزاد دندان می شود. جودان در ثنایای بالا عمیق تر و جرم آن کوچکتر است.اختلاف بین ثنای بالغ و ثنایای شیری :       اشتباه بین ثنایای شیری و بالغ باعث تشخیص غلط سن می شود بطوریکه ممکن است کره یکساله را به عوض اسب شش ساله و کره دو ساله را به جای اسب 8 ساله فرض کرد. علائم چندی برای تشخیص دندان شیری و بالغ موجود است که مهمترین آنها عبارتند از شیار ، طوق و حجم دندان:       در سطح لبی ثنایای شیری شیاری موجود نیست و حال آنکه در دندانهای بالغ این علامت کاملا هویدا است.(شکل 51)       در دندانهای شیری طوق به زودی نمایان می گردد . از آن موقع به بعد طول دندان کم می شود. ثنایای شیری خیلی کوچکتر از بالغ است و چنانکه در روی قوس دندانی ، دندانهای بالغ و شیری با هم یافت شوند، تمییز آنها خیلی آسان می باشد. چون به خوبی هویداست که سطح آزاد دندانهای شیری کاملا ساییده شده در صورتیکه دندانهای بالغ دست نخورده می باشد. دندانهای شیری در اثر عدم یا مقدار کم سیمان دارای رنگ سفیدتر از دندانهای بالغ می باشد.        عمق جودان در دندانهای شیری کمتر از دندان بالغ است و نیز حفره داخلی به زودی از عاج ثانوی که به رنگ زرد قهوه ای است پر می شود. ریشه دندانهای شیری به شکل هرمی است که در روی سطوح ان شیارهایی دیده می شود و ضمنا تغییراتی که از نظر شکل در روی سطح آزاد ثنایای بالغ دیده می شود. در ثنایای شیری یافت نمی شود. بنابر آنچه گفته شد، شیار، طوق، سفیدی، بزرگی عمق جودان، رنگ عاج ثانوی حفره داخلی، وضع ریشه و سطح آزاد دندان باعث تشخیص دندانهای شیری و بالغ از یکدیگر می شود. « انیاب »        از روی فرمول دندانی مشاهده می شود که اسب در هر فک دارای دو دندان انیاب می باشد و مادیان انیاب ندارد.       معذالک خیلی به ندرت ،انیاب در مادیان نیز دیده شده است اما هیچگاه به بزرگی دندان انیاب نمی رسد. سابقا وجود آنرا در مادیان به غلط علامت نازایی می دانستند. اخته کردن اسبها در رشد و نمو انیاب تاثیری ندارد و انیاب فک پایین به ثنایا نزدیکتر می باشند تا در فک بالا ( ش 49 ) و از روی این علامت شناختن دو فک در موقعیکه حتی فقط دو قوس دندانی موجود باشد خیلی ساده و آسان است.       دندانهای انیاب هیچگاه با یکدیگر اصطکاک پیدا نمی کنند. رویش و اندازه رشد آنها تا حدی به شناسایی سن اسب کمک میکند. دندانهای انیاب در فک بالا و پایین کاملا متشابه می باشند جز آنکه طول و تیزی انیاب فک بالا بطور نامحسوسی کوچکتر از دندانهای فک پایین می باشد. در دندانهای شیری، انیاب وجود ندارد فقط روی فک اسبها ممکن است اثری از آن مشاهده شود.(شکل 52)« علایم سن ( اسب ) »       برای سهولت شناسایی سن ، دوره زندگانی اسب را به هفت دوره به شرح زیر تقسیم کرده اند.1 -  دوره رویش ثنایای شیری.2-  دوره سایش و تراش ثنایای شیری.3 -  دوره رویش ثنایای بالغ.4 -  دوره سایش و تراش ثنایای بالغ.5 -  دوره مدور شدن سطح آزاد ثنایای پایین و ترتش ثنایای بالا.6 -  دوره سه گوشه شدن سطوح سایش ثنایا و تراز شدن آنها.7 -  دوره دو گوشه شدن سطوح سایش ثنایا. 1 - دوره رویش ثنایای شیری        این دوره از آغاز تولد تا سن 12 ماهگی را نشان می دهد.        معمولا در موقع تولد دندانهای پیش در دهان موجود هستند ولی، در نتیجه کوچک بودن فک برای آنکه هر دو بتوانند در جلو واقع شوند، کمی مورب در پهلوی یکدیگر قرار گرفته اند. ( ش 53 ) گاهی لبه جلویی سطح آزاد آنها مشاهده می شود و زمانی تمام دندان از لثه پوشیده می باشد ولی برآمدگی آنها در دهان مشاهده می شود و در هر حال پیشها در 15 روزه اول کاملا ظاهر می شوند. در 30 یا 40 روزگی میانی ها ظاهر می گردند و در دو ماهگی با رشد مناسبی در دهان دیده می شوند. ( ش 54 )گوشه ها خیلی به تانی خارج می شوند ( ش 55 ) در سن هفت ماهگی اولین علامت خارج شدن آنها ظاهر می شود. در 9 ماهگی جدار جلویی آنها با یکدیگر تماس حاصل می کند بطوریکه اگر دو لب را از یکدیگر باز کرده و از نیم رخ نگاه کنند فضای مثلثی شکل در بین آنها دیده می شود. بالاخره  گوشه ها در یکسالگی با یکدیگر  اصطکاک حاصل  می کنند ( ش 56 ). علایم تکمیلی :         سه دندان آسیای شیری چنانکه در موقع تولد در دهان دیده نشوند در دو یا سومین هفته زندگی ظاهر می شوند. رویش آسیای سوم کمی کندتر می باشد.        اولین نشانه خروج چهارمین آسیا یا اولین آسیای عقب در سن 9 ماهگی ظاهر و در یکسالگی با سه دندان آسیای شیری هم سطح می شود بدون آنکه هیچ نوع سایش وجود داشته باشد. این حالت بهترین علامت برای شناسایی کره یکساله می باشد. ( ش 57 )       با ذکر آنچه گفته شد رویش دندانهای شیری بشرح زیر خلاصه می شود .ظهور پیش ها در ......   . - 6 - 15 روزه گی .ظهور میانی ها در 30 - 40  روزگی .ظهور گوشه ها در 7 ماهگی .ظهور دندانهای آسیای شیری در ......  . - 14 - 21  روزه گی .ظهور چهارمین آسیا در ...... 9 ماهگی .هم سطح شدن چهارمین آسیا یا آسیاهای شیری بدون سائیدگی در 12 ماهگی .ادامه:2 - دوره سایش و تراش ثنایای شیری       دوره تراش ثنایای شیری از 12 ماهگی شروع و در دو سالگی خاتمه پیدا می کند . معمولا در دو ماهگی سطح آزاد پیش ها از جدار جلوئی جودان شروع به سائیده شدن میکند . بین دو تا شش ماهگی بتدریج رشد و نمو پیش ها و میانی ها زیاد شده و در سن شش ماهگی دندانها در دهان کاملا واضح می شوند.       در سن یکسالگی پیش ها تراشیده می شوند . سائیده شدن میانیها و گوشه ها به ترتیب از 4 ماهگی و 15 ماهگی شروع و در سن 15 ماهگی و 24 ماهگی تراشیده می شوند .علائم تکمیلی :       پنجمین دندان آسیا یا دومین آسیای عقبی در 18 ماهگی در دهان ظاهر می شود و در آخر سال دوم با سایر دندانهای آسیا هم سطح می شوند. این حالت بهترین علامت برای تشخیص کره یکساله از دو ساله می باشد . ( ش 59 )       برآمدگیهائی که در روی دندان واقع است نشان می دهد که باستثناء گوشه داخلی  بقیه دندان کاملا دست نخورده می باشد.       چنانکه ثنایای شیری را با ثنایای بالغ اشتباه کنند کره یکساله را اسب 5 ساله و کره دو ساله را اسب شش ساله فرض خواهند کرد. این اشتباهات مخصوصا در تاتوهای جنگلی که حالت کره گی را خیلی زود از دست می دهند رخ داده است .       در حال عادی بیشترین کره های یکساله و دو ساله اشتباه می شوند در این حالت دندانهای آسیای چهارم برای کره های یکساله و آسیای پنجم برای کره های دو ساله بهترین علامت برای تشخیص سن می باشد . ( ش 57 و 56 )       غالبا تراش دندانهای ثنایا پیرو قانون فوق نبوده و در تاریخهای مختلف اتفاق می افتد . در اینصورت برای دانستن سن حقیقی بمقدار سائیده شدن گوشه ها متوسل می شوند. چنانچه گوشه ها دست نخورده باشد حیوان تقریبا یکساله و اگر تراشیده باشد ،دو ساله است . همچنین باید موقعی از سال را که کارشناس مشغول آزمایش است در نظر گرفت ، زیرا معمولا کره ها در بهار بدنیا    می آیند  بنابر این چنانچه دام در آخر بهار مورد امتحان قرار گیرد و در این هنگام گوشه ها دست نخورده یا مقدار جزئی از جدار جلوئی جودان سائیده شده باشد حیوان 14-15 ماه است و اگر در همین موقع گوشه ها کاملاتراشیده شده باشند و طوق ثنایا نمایان باشد اسب دو سال را تمام کرده است. گاهی دیده شده است که در اخر سال دوم با انکه شکل خارجی گوشه ها تغییر کرده است معذالک قسمتی از جدار عقبی جودان آنها دست نخورده مانده اند . ( ش 58 ) 3 -  دوره رویش ثنایای بالغ        ایندوره از 5/2 سالگی شروع و در 5 سالگی خاتمه می یابد .       کمی بعد از 2 سالگی یا در دو سال و سه ماهگی لثه در مجاورت طوق دندان پائین می رود و رنگ آن تغییر کرده و تیره تر می شود و در 5/2 سالگی پیشهای بالغ در دهان ظاهر می شوند در این سن چنانکه دو لب را از یکدیگر جدا کرده و از جلو به دندانها نگاه کنند، حالت مخصوصی مشاهده می شود بدین معنی که پیشها، رشد خود را به نیمه رسانده اند و فضای خالی بین پیشهای فک بالا و پائین توجه را جلب می کنند . ( ش 60 )       بندرت ممکن است در این سن یکی از پیشهای شیری در دهان باقی مانده باشد ولی این امر با درنظر گرفتن دندان بالغ فک مخالف باعث اشتباه در سن نمیشود .       در دو سال و نه ماهگی جدار جلوئی سطح آزاد پیش های بالا و پائین با یکدیگر تماس حاصل می کنند بدون آنکه هیچگونه علائم سائیدگی وجود داشته باشد. بعلاوه در این سن بین دو جدار عقبی پیشهای فک بالا و پائین فضای خالی موجود است .       در سن 3 سالگی تماس کمی حاصل شده و جدار جلوئی و عقبی سطح آزاد دندان در یک سطح قرار می گیرند . بدون آنکه تمام سطح آزاد یکنواخت سائیده شده باشد بدین معنی که در دورتادور جودان هنوز قسمتهای دست نخورده یافت می شود . چنانچه سائیدگی در تمام سطح آزاد دندان مشاهده شود سن دام کمی بیش از 3 سال می باشد . با درنظر گرفتن قسمتهای گفته شده در سن 3 سالگی اشتباه تقریبا غیر ممکن است .( ش 62 و 61 )       تغییرات مذکور در بالا کمی پس از گذشتن سن سه سالگی در میانی ها نیز ظاهر و در 4 سالگی با سایرین هم سطح می شود و میانیها مخالف با یکدیگر تماس حاصل می کنند . همچنین گوشه های بالغ در 4/5 سالگی در دهان دیده شده و در سن 5 سالگی با سایرین هم سطح می شوند و میانیهای مخالف با یکدیگر تماس حاصل می کنند .( ش 64 )       همچنین در سن 4/5 سالگی در دهان دیده شده و در سن 5 سالگی با سایرین هم سطح می شوند .( ش 65 )       در این سن غالبا گوشه ها فقط بوسیله دو جدار جلو تماس حاصل می کنند بطوریکه اگر دو لب را از یکدیگر جدا کرده و از نیم رخ مشاهده نمایند فضای مثلث شکلی در بین گوشه های قوس بالا و پائین مشاهده می شود . علائم تکمیلی :       در مدت رشد و نمو ثنایای بالغ تغییرات مهمی در دندانهای آسیا ظاهر می گردد . بدین معنی که بتدریج دندانهای آسیای بال جانشین آسیاهای شیری می شوند .       در 5/2 سالگی با پدید آمدن یشهای بالغ اولین و دومین دندان آسیای شیری افتاده و جانشین آنها در دهان دیده می شود گاهی آسیای دوم کمی زودتر از آسای اول هویدا میشود. ( ش 66 ) زمانی تاج یکی از آنها در دهان باقی می ماند ولی این حالت سطحی است بدینمعنی که چسبندگی مختصری آنرا به لثه نگاهداشته و با کوچکترین حرکتی از جای کنده می شود .       در سه سالگی یعنی مقارن هم سطح شدن پیشهای بالغ ،این دو دندان آسیا نیز با دیگران هم سطح می باشند بطوریکه اگر دهان را بازکنند، هیچ فاصله ای بین دندانها آسیای فک بالا و پائین موجود نیست . اما سطح آزاد دندانهای آسیا دست نخورده بوده و برآمدگیهای دندانی موجود،و خود باعث تمیز انها از دندان های  قدیمی است. در سن چهار سالگی یعنی  هنگام هم سطح شدن  میانیها دندانهای آسیای سوم و ششم  در دهان ظاهر می شوند   ( ش 67 ) و تقریبا در محاذات سایر دندانها قرار می گیرند . ظهور انیاب :      در همین موقع یعنی در سن چهار سالگی دندانهای انیاب از لثه خارج شده در سن 5 سالگی طول آنها باندازه دندانهای ثنایا و تا سن 6-7 سالگی این دندانها برشد خود ادامه می دهند . خیلی بندرت اتفاق می افتد که ا نیاب دیرتر از 5/4 سالگی روئیده شوند در سن 5 سالگی که تمام دندانهای بالغ در دهان ظاهر می گردند و تقریبا هم سطح می باشند می گویند که ( دهان تخت شده است ) .4 - دوره سایش و تراش ثنایای بالغ فک پائین       این دوره از شش سالگی شروع و در بیست سالگی خاتمه می یابد  همانطور که گفته شد در بین تمام دام های اهلی ، اسب از نظر شناسائی سن دارای مزایای خاصی می باشد. بدین معنی که از سن پنج سالگی به بعد علائمی که عبارت از (تراش – تراز – ستاره دندانی – تغییر شکل سطح سایش) می باشند در روی سطح آزاد دندان ظاهر و باعث تشخیص سن می شوند و حال آنکه در سایر دامهای اهلی ، پس از رشد و نمو دندانهای بالغ علائم خیلی مشخص برای تعیین سم وجود ندارد .       همانطور که رویش دندانها از پیشها و از جدار جلوئی آنها آغاز می گردد ، سائیدگی نیز از این جدار شروع و اولین دندانهائیکه تراشیده می شوند، پیشها می باشند .       اصولا در حدود شش ماه پس از پیدایش دندانها در دهان دو جدار جلوئی دندانهای مقابل با یکدیگر تماس حاصل کرده و شش ماه بعد جدار عقب بیکدیگر می رسند .       معمولا پیشها در سن شش سالگی ( ش 68 ) و میانیها در هفت سالگی ( ش 69 ) و گوشه ها در هفت سالگی ( ش 70 )  تراشیده می شوند .       در سن شش سالگی خط سایش دور تا دور جودان گوشه را فرا گرفته و فقط قسمت کوچکی در مجاورت میانیها دست نخورده می باشد .       مقدار سائیدگی در جدار جلوئی بیشتر از جدار عقبی و خود جودان عمیق است . مینای مرکزی پیشها بیضی شکل و بطرف عقب متمایل می گردد ، ریشه انیاب کامل نشده و در انتهای آزاد آن حالت تیزی نمایان است .       چون تراش ثنایا همیشه یکنواخت نیست بدین مناسبت بیشتر اوقات برای اطمینان بیشتر وضعیت و مقدار سائیدگی گوشه ها را مورد استفاده قرار می دهند .       در سن هفت سالگی دورتا دور جودان تراشیده شده و سطح سایش بطور کامل تشکیل شده است. مینای مرکزی در میانیها بطرف عقب متمایل شده و شکلش از حالت بیضی خارج می شود. دم چلچله که عبارت است از پیدایش برجستگی در کنار خارجی گوشه های بالا و بطرف سطح پائین دهان است در این سن ظاهر می گردد. ضمنا انتهای انیاب مانند سن شش سالگی تیز نیست در سن هشت سالگی ستاره دندانی در بین مینای مرکزی و جدار جلوئی ظاهر شده و در ده سالگی اینحالت در میانی ها و گوشه ها مشاهده می گردد .باز هم ادامه:5 - دوره مدور شدن سطوح آزاد ثنایای پائین و تراش ثنایای بالا        این دوره از 9 سالگی شروع و به 13 سالگی خاتمه می یابد.       معمولا سطح سایش یا سطح آزاد ثنایا هیچگاه مدور نمی شود. وقتیکه جدار عقبی سطح آزاد دندان تشکیل قوسی را دهد که به نیم دایره نزدیک باشد گویند دندان مدور است. در این وضعیت قطرهای عرضی و طولی سطح سایش تقریبا برابر می شوند.       اصولا پیشها در 9 سالگی ( ش 71 ) و میانیها در 10 سالگی ( ش 72 و 73 ) و گوشه ها در 12-11 سالگی ( ش 74. 75، 76 ) مدور می شوند. تراش ثنایای بالا از پیشها به گوشه ها به ترتیب در 9، 10، 11، 12 سالگی حاصل می شود. از سن 8 سالگی به بعد علامت فوق العاده مشخص که بتوان سن دام را بدون اشتباه معین نمود موجود نیست، اصولا در این دوره میناهای مرکزی ابتدا مثلثی شکل و بتدریج مدور شده و هر چه بیشتر به طرف جدار عقبی متمایل می شوند. ستاره دندانی کوتاه و ضخیم شده و مرکز دندان را اشغال می کند. بدیهی است که این تغییرات از پیشها شروع و به گوشه ها خاتمه می یابد. در 10 سالگی شیاری به شکل شکاف در قسمت بالای گوشه فوقانی مشاهده می شود. در 12-11 سالگی عرض گوشه های پایین در مجاورت لثه با سطح آزاد دندان برابر می شود. از 11 سالگی به بعد گوشه ها و میانیهای فک بالا نسبت به یکدیگر از طرف ریشه متباعد شده و در قسمت تاج بین آنها فضای مثلثی شکلی که قاعده اش به طرف بالا و نوک ان به طرف پایین است بوجود می آید.در 12 سالگی دندانهای انیاب از رسوبی ( Tartre ) پوشیده شده و انتهای آزاد آنها کاملا کند می باشد. قوس دندانی از حالت نیم دایره خارج و به طرف خط مستقیم متمایل می گردد اتصال دو قوس نیز از حالت گاز انبری خارج شده و به شکل تخم مرغی در می آید.       مینای مرکزی از شکل مثلثی خارج و مدور شده و به طرف عقب متمایل می شود. ستاره دندانی از حالت خطی خارج شده و به طرف وسط دندان کشیده می شود.6- دوره سه گوشه شدن و تراز ثنایا       موقعیکه قطر از جلو به عقب سطح آزاد دندان بزرگتر از قطر عرضی شود گویند که دندان سه گوشه ای شده است.       در 13 تا 14 سالگی علامت دم چلچله شبیه به آنچه که در هفت سالگی ذکر شد در گوشه های فک بالا مشاهده می شود. اما این علامت مانند سن 7 سالگی کاملا مشخص نیست.       تمام ثنایای فک پایین تراز شده و ستاره دندانی در تمام دندانها ظاهر و مرکز سطح آزاد آنها را اشغال نموده است. در سن 13 سالگی سه گوشه شدن، در پیشها شروع می شود. ( ش 77 ) در 14 سالگی پیشها ( ش 78 ) و در 15 سالگی میانیها ( ش 79 ) و در 17-16 سالگی گوشه ها نیز سه گوشه ای می شوند. ( ش 80 ) ضمنا اتصال، دو قوس بتدریج به طرف جلو کشیده شده و قوس دندانی جمع و بیشتر از دوره پنجم به خط مستقیم نزدیک شده است.        در دوره ششم و دوره هفتم اشتباهاتی ممکن است روی دهد، چه خیلی اتفاق افتاده است که سطح آزاد دندانهای اسبهاییکه دارای یک سن می باشند یکنواخت نبوده و اختلافاتی در آنها وجود داشته است. ( ش 81 و 82 ).- دوره دو گوشه شدن       موقعی می گویند که سطح دندان دوگوشه شده است که مثلث پدید آمده به طرف عقب کشیده شود و خط جلو به عقب بزرگتر از خط عرضی باشد.        این حالت در 18 سالگی در پیشها ( ش 83 ) در 19 سالگی در میانیها ( ش 84 ) و در 20-21 سالگی در گوشه ها ( ش 85 و 86 ) دیده می شود. در این دوره تاجها نسبت به یکدیگر خیلی متقارب و تقریبا در امتداد فک قرار می گیرند بدین مناسبت اتصال دو قوس زاویه حاده ای را تشکیل داده و باعث می شود که لبها نتوانند دهان را خوب ببندندکه در نتیجه آب دهان جاری می گردد. قوس دندانی به خط مستقیم خیلی نزدیکتر از دوره ششم می شود. از این سن به بعد دو شاخه نازک و برنده شده و در وسط بینی فرورفتگی پدیدار می شود. بتدریج دندانها یا خیلی طویل یا آنکه خیلی کوتاه می گردند و به محاذات لثه می رسند. مینای پوششی ابتدا در عقب و سپس در جلو دندان از بین می رود. ( ش 85 و 86 ). ***   ***       در پیش گفته شد که( سیدنی گالوین) سن اسب را از روی شیار شکافی شکل حاصله در گوشه های فک بالا تا 30سالگی معین کرده است.       این حالت برای اولین مرتبه بعد از سن 10 سالگی در مجاورت لثه گوشه فوقانی ظاهر می شود. در این هنگام عمق لانه دندانی کوچک شده و طول دندان نسبت به دوره های قبل اضافه می شود. بدین معنی که رشد و نمو دندان زیادتر از مقدار سایش می شود. در اثر سایش دائم شیار بتدریج پایین آمده و بعقیده اویازده سال وقت لازمست که به محاذات سطح آزاد دندان برسد. وجود شیار و وضعیت ویژه آن مخصوصا در سالهای آخر عمر که نشانه مشخص دیگری برای شناسایی سن وجود ندارد ارزش فراوانی را حائز است.       از روی این علامت، شناسایی سن بین 10 و 11 سالگی خیلی دشوار و بایستی کارشناس، خیلی مجرب و کارآزموده بوده و در این زمینه تجربیات فراوانی داشته باشد. اما برعکس سن های 20، 25 و 30 سالگی را می توان به خوبی از روی آن تمییز داد. در هر حال این شیار در سن 10 سالگی فقط در مجاورت لثه دیده شده و بتدریج پایین می آیدو در سن 15 سالگی تقریبا به نیمه دندان می رسد و در 21 سالگی در تمام طول سطح لبی مشاهده می شود از این تاریخ به بعد در اثر نمو دائمی دندان و سایش آن در سطح آزادش شیار بتدریج از طرف بالا محو شده بطوریکه قسمتهای بالای دندان صاف و صیقلی می گردد. این حالت ادامه دارد تا سن 30 سالگی که در این موقع تقریبا در روی تمام دندان شیار زائل می شود و فقط قسمت کوچکی از آن در مجاورت سطح سایش موجود است.        ( ش 87 ) سن اسب را در 11 سالگی و ( ش 88 ) در 15 سالگی و اشکال ( 89 و 90 و 91 ) به ترتیب سن اسب را در 21 و 25 و 30 سالگی نشان می دهد.       بنابر آنچه گفته شد شناسایی سن اسب تا 8 سالگی آسان است از 8 سالگی تا 13 سالگی ممکن است اشتباهی از یک تا دو سال روی دهد از سیرده سالگی به بعد اشتباه زیادتر است بدین مناسبت است که بعد از 15 سالگی بذکر اسب پیر یا خیلی پیر اکتفا می نمایند.       نامنظم بودن دندانها و بیماری تیک و تقلباتی که بوسیله دلالان ذی نفع ممکن است به عمل آید غالبا عمل کارشناس را از نظر شناسایی سن مشکل می کنند.غیر طبیعی بودن دندانها       غیر طبیعی بودن دندانها را می توان به طریق پایین خلاصه نمود:1- تغییرات تاریخ رویش دندان :        حدس زده اند که گاهی ممکن است در اثر تغذیه غیر کافی مخصوصا در مادیانهای آبستن و دام های مفلوک، رویش دندانها تاخیر افتد یا آنکه در اثر عوامل دیگری دندان زودتر از موقع طبیعی از لثه خارج شود. این حالات خیلی کم دیده شده و میتوان گفت که تاریخ رویش دندانهای بالغ در اسب خیلی بندرت ممکن است تغییر کند.2 - غیر طبیعی بودن تعداد دندانها :        دندانها ممکن است زیاد و یا کمتر از تعداد طبیعی باشند. دندانهای اضافی فقط در دندانهای بالغ دیده می شود . این دندانها ممکن است در ردیف سایرین و یا پشت سر هم قرار گرفته باشند. در صورت اول تشخیص مشکل خواهد بود.       ممکن است پیشها و یا میانیها و یا گوشه ها مضاعف روییده شوند. در یک حالت قوس دندانی بطور مضاعف دیده شده است. دندانهای اضافی غالبا دندانهای شیری هستند که در محل خود باقیمانده یا از طوق شکسته شده اند و یا در حقیقت دندانهای اضافی هستند که روئیده اند. در هر صورت وجود دندان اضافی باعث ایجاد تغییراتی در طرز ساییده شدن دندان می گردد و در نتیجه شناسایی سن را مشکل می سازد.       کم بودن دندان در ثنایای شیری و بالغ ممکن است دیده شود چنانکه دندان شیری موجود نباشد، ممکن است دندان بالغ روییده شده قوس دندانی را کامل گرداند ویا آنکه استقامت دندان شیری باعث شود که دندان بالغ روییده نشود. کوچکی و یا نقصان دندان باعث می شود که قوس دندان کوچک شده، سایش سریع تر گشته و در نتیجه شناسایی سن مشکل شود.       هنگامیکه روی قوس دندانی، دو دندان ثنایا بطور مضاعف موجود باشد غالبا بیکدیگر چسبیده و بنظر یکی می آیند. در اینصورت وجود دو جودان در یک دندان باعث هدایت کارشناس می شود. این علامت دلیل کافی برای دوتا بودن دندان نیست چه بسا دندان واحد با دو جودان مشاهده شده است.       گاهی دندان در آرواره مانده و به جهاتی نتوانسته است خارج شود. در اینصورت فقط عکس برداری وجود آنرا ظاهر می سازد.       انیاب طبیعتا در مادیان موجود نیست ولی دراسب بندرت ممکن است که در یک فک وجود نداشته و یا انکه در دو قوس دندانی منحصر به یک عدد گردد.       چنانکه یکی از دندانهای آسیا در نیاید دندان مخالف بیش از حد معمول به رشد خود ادامه داده و باعث زخم کردن آرواره مقابل می شود.3 - غیر طبیعی بودن شکل و ساختمان دندان :        بندرت دیده شده است که ساختمان دندان از لحاظ شکل یکنواخت نباشد گاهی عمق جودان زیادتر از حد طبیعی شده و یا آنکه ضخامت جرم مرکزی کم می باشد. در اینصورت عمل تراش بتعویق می افتد. این حالت را بج گویند. ( ش 92 ). بر عکس برخی اوقات ملاحظه می شود که ضخامت مینای مرکزی زیاد بوده و یا آنکه دندان سخت تر از حالت معمولی است، در نتیجه سایش سطح آزاد به کندی انجام می گیرد. در این صورت عمل تراز دیرتر از زمان طبیعی حاصل می شود. این حالت را بج مجازی می گویند.( ش 93 )       بج معمولا از سن شش سالگی تشخیص داده می شود. در اینصورت پایه شناسایی سن را سطح آزاد دندانها و علائم دیگر قرار می دهند.برای مثال، اسبی که علامت دم چلچله که مشخصه سن 7 سالگی است در او ظاهر شده باشد و حال آنکه پیش ها تراشیده نشده باشند بج می باشد.برای بج بودن ثنایای فک بالا، چندان اهمیتی قائل نمی شوند و همچنین اسبی که سطح دندانی آن سه گوشه شده ولی هنوز تراز نشده اند بج مجازی می باشد و سن آن کمتر از 13 سال نیست و بر حسب سه گوشه بودن پیشها، میانیها و یا گوشه ها سن دام 14 و 15 و یا 17-16 ساله است.بج مجازی ثنایای فک بالا در شناسایی سن چندان موثر نمی باشد. 4 - غیر طبیعی بودن استحکام و دوام دندان       استحکام دندانهای اسب کمتر تغییر کرده و باعث گمراه شدن کارشناس میشوند. اصولا طول دندانها از لثه به بعد ثابت بوده، پیشها به درازای هجده و میانیها پانزده و گوشه ها سیزده میلیمتر می باشد ثنایای بالا چند میلیمتر از ثنایای فک پایین بلندتر است. ضمنا سطح داخلی هر دندان از سطح خارجی آن کمی کوتاهتر می باشد.       از طرفی نمو و سایش سالیانه مساوی و در حدود سه میلیمتر می باشد و همین امر باعث می شود که طول دندان همواره ثابت بماند.                 حال چنانکه دندان از حال طبیعی سست تر باشد سایش سالیانه زیادتر از معمول بوده در نتیجه طول دندان کم شده و سطح آزاد دندان اسب را پیرتر از سن حقیقی نشان می دهد. در این مورد سن دام را با مقایسه به سطح آزاد و طول دندانش باید تصحیح نمود.       برای مثال چنانکه سطح آزاد پیشها، سن اسب را سیزده ساله نمایش دهد و حال آنکه طولش در ازاء هجده میلی متر فقط نه میلی متر باشد سن اسب را باید سه سال جوانتر فرض کرد و بدین طریق اسب ده ساله است.       برعکس اگر دندان سخت باشد رشد سالیانه زیادتر از مقدار سایش شده و در نتیجه بطول دندان اضافه می شود.       در این مورد سطح آزاد دندان، دام را جوان تر از سن حقیقی نمایش می دهد. در این حال نیز با در نظر گرفتن درازا و سطح آزاد دندان، سن را تصحیح می نماید. مثلا اسبی که از روی سطح آزاد دندانها دوازده ساله و طول پیشهایش سی میلیمتر یعنی دوازده میلیمتر زیادتر از رشد طبیعی باشد سن تقریبی دام را باید شانزده ساله فرض کرد. گفته شده است که سختی دندانها در نژادهای اصیل از اسبهای معمولی زیادتر و در نتیجه از سن 8  سالگی به بعد حیوان خود را یکی دو سال جوانتر نمایش می دهد.5 - غیر طبیعی بودن سطح میانی دو قوس دندان       دو فک بالا و پایین تقریبا از حیث طول مساوی و در وضع طبیعی ، دندانهای قوس بالا، ثنایای قوس پایین را پوشانیده و کمی از آن می گزرد. از طرفی چون فک پایین دارای قدرتی است که می تواند از جلو به عقب و از طرفی به طرف دیگر حرکت کند سطوح آزاد دندانها بطور یکنواخت ساییده شده و در نتیجه این عمل، سطح میانی دو قوس دندان روی محور دهان منطبق می باشد. گاهی در اثر عادت حیوان به جویدن علوفه با یکطرف دهان، سایش دندانهای مربوطه زیادتر و در نتیجه سطح میانی به آنطرف متمایل می گردد.       زمانی این سطح در اثر اختلالاتیکه در حرکت فک پایین دست می دهد از عقب به جلو و به طرف پایین یا بر عکس به طرف بالا متمایل می شود. در حالت اول جدار عقبی ثنایای بالا و جدار جلویی ثنایای پایین بیشتر از حد معمول ساییده شده و جدار جلویی ثنایای بالا بیش از اندازه رشد و نمو کرده و تولید حالتی را می کند که به منقار طوطی معروف است. ( ش 94 )       برعکس در صورتیکه جدار جلویی ثنایای پایین بیشتر از حد معمولیرشد کند، وضعیتی در اتصال دو قوس دندانی مشاهده می شود که به اسم منقار طوطی معکوس معروف است. ( ش 95 )       گاهی انحراف سطح میانی دو قوس از محور دهان در اثر کوتاه بودن فک پایین یا بالا می باشد که در این دو حال نیز منقار طوطی و منقار طوطی معکوس دیده خواهد شد. تمام این حالات باعث تغییرات غیر طبیعی در سطح آزاد دندان می شود که در نتیجه عمل شناسایی سن اسب را مشکل می سازد.  و آخرین بخش:6 - ساییده شدن غیر طبیعی دندان در اثر تیک       کلیه حرکات و عادات زشت حیوان را تیک می گویند. مثلا ، تیک خرسی و آن موقعی است که اسب دائما به خود حرکات طرفی می دهد و تیک جوندگان وقتیکه دام تماما اشیاء و لولزم از قبیل دیوار، دهنه و غیره را گاز بگیرد.        هنگامیکه تنها به ذکر کلمه تیک اکتفا کنند منظور این است که این دام عادت زشت هوا بلعیدن را دارد. این بلعیدن هوا گاهی به قدری زیاد است که باعث ایجاد نفخ شکم می شود. اسب در دو وضعیت می تواند هوا را بلع نماید. بدون اتکاء و با اتکاء.       در حالت اول حیوان گردن خود را مانند قو جمع کرده و مقداری هوا بلع می نماید. از بلع شدن هوا صدایی ایجاد می شود که سابقا آنرا به غلط سکسکه یا آرق فرض می کردند. در حالت دوم برای سهولت عمل حیوان انتهای سر و یا دندانها را به محلی تکیه داده و هوا را بلع می کند. بر حسب وضعیت تکیه دادن دندانها آثار چندی ظاهر می شود که عموما باعث اشکال در شناسایی سن می گردد. ( ش 96 و 97 ).       گاهی حیوان دندانها را رویهم قرار داده . سطح پیشهای بالا و یا پیشهای پایین و یا تواما هر دو را به دیواره آخور و یا محل دیگری تکیه می دهد. در اینصورت بدیهی است که جدار جلویی دندانهای مربوطه بیش از اندازه ساییده می شود. این ساییدگی بتدریج زیاد شده تا انجا که ممکن است سطح خارجی دندان از بین رفته و جودان از جلو نمایان گردد.       فشاریکه حیوان به دندانها وارد می آورد گاهی به اندازه ای شدید است که باعث شکستن و یا چرخش دندان می گردد .       زمانی حیوان یکطرف دندانها را به تکیه گاه قرار داده در نتیجه میانیها و گوشه های مربوطه بیش از طرف دیگر سائیده می شود. بالاخره ممکن است حیوان شئی را در دهان وارد کرده و آنرا در عقب جدار دندانی و یا مابین دندانها گذارده و با تکیه دادن دندانها یا گاز گرفتن شئی هوا را بلع نماید بدیهی است که بر حسب وضعیت و حالات مختلف تکیه ، سائیدگی غیر طبیعی در قسمت های مختلف دندان پدیدار گردد و وضعیت سایش دندانها نشان می دهد که حیوان چگونه ورودی چه دندانی برای بلع هوا تکیه کرده است .        موقعیکه سایش در روی تمام سطح دندانها یکنواخت باشد تعیین سن دشوار و حیوان پیرتر از سن حقیقی حود بنظر می رسد.       چنانکه قسمتی از دندانها سائیده شده باشد لازمست که دندان را سالم فرض نموده و با کمک سایر علائم تکمیلی سن را معین نمود .       گاهی با جدا کردن لبها مشاهده می شود که در اثر تیک تماس بعضی از ثنایا از بین رفته و برخی دیگر سالم و طبیعی در جای مانده اند در اینصورت از روی دندانهای سالم سن اسب را تعیین می کنند .       همانطور که گفته شد بیماری تیک همیشه مستلزم سایش غیر طبیعی دندانها نیست چه در (تیک بدون اتکاء ) دندانها سالم خواهند بود و از طرفی ممکن است علل دیگری غیر از بیماری تیک سبب سایش غیر طبیعی گردد بنابر این برای پی بردن به بیماری باید دام را در حال بلعیدن هوا مشاهده کرد .       پی بردن به این بیماری علاوه بر آنکه باعث رفع اشتباه در شناسائی سن می شود از نظر دامپزشکی مهم است چون در بعضی از کشورها قوانین خاصی در خرید و فروش این قبیل دامها موجود است .7 - تقلبات بمنظور تغییر سن :       از نظر اقتصادی اسب در سن 5 یا 6 سالگی بالا ترین قیمت را دارا می باشد، یعنی موقعی که تمام دندانهای شیری بدندانهای بالغ تبدیل شده اند ، بدین مناسبت ممکن است بعضی از فروشندگان بخیال پیر کردن یا جوان نمودن دام خود بیفتند این عمل غیر قانونی و غیر وجدانی است و بایستی کارشناس طرقی را که این اشخاص مورد استفاده قرار میدهند بداند تا بموقع بتواند تقلب را کشف کند .-  برای پیر کردن :       برای پیرتر نشان دادن حیوان یک طریقه بیش نیست و آن عبارت است از کشیدن دندانهای شیری قبل از موقع. چنانکه گوشه های شیری اسب چهار ساله را از جا درآورند او 5/4 سال بنظر می رسد بعلاوه رویش گوشه های بالغ چند ماهی بجلو می افتد .       در چنین موردی اگر کشیدن دندان جدید باشد جای آن متورم و حساس و اسب مانع آن می شود که کارشناس موضع را لمس نماید .       ضمنا تغییرات سطح آزاد دندانهای مجاور با نبودن دندان وفق نمیدهد و نیز با چشم یا با دست ، دندان بالغ حس نمی شود و حال آنکه معمولا بعد از افتادن دندان شیری بطور طبیعی جدار جلوئی دندان بالغ نمایان است .       بعلاوه در اثر کشیدن دندان شیری قوس دندانی پس از ثنایای بالغ نامنظم خواهند بود .(شکل 98)- برای جوان نمودن :       برای جوان نمودن معمولا بطریق زیر عمل می کنند . غالب اوقات دندانهای اسبهای پیر خیلی طویل تر از حد معمول است . برای جوان نمودن ، بوسیله اره دندانها را کوتاه کرده و بطول طبیعی خود می رسانند . این عمل یاعث می شود که تکیه گاهائی ازمینا بپرد ، بعلاوه در موقعیکه دو لب را از یکدیگر باز می کنند دندانهای آسیا مانع می شود که ثنایای کوتاه شده روی یکدیگر قرار بگیرند در نتیجه فضای خالی مانند حالت تیک در بین ثنایا دیده می شود با این تفاوت که در تیک دندانهای سالم و طبیعی غالبا در مجاورت دندانهای سائیده شده دیده می شود . ضمنا سطح آزاد دندانهای کوتاه شده مانند حالت طبیعی صاف و صیقلی نیست . از همه بالاتر کوتاه کردن طول دندان نه فقط دام را جوان تر بنظر نمی آورد بلکه علائم سطح سایش ، آنرا پیر تر جلوه خواهد داد بطوریکه اگر 12 میلی متر از دندانها کسر نمایند دام دوازده ساله، بنظر شانزده ساله خواهد آمد .- حک جوان :       بعضی از فروشندگان شکل جودان را در دندانهای تراشیده شده حک کرده و با مرکب چین اثر جرم را در عمق حفره نقش می نماینند .       چنانکه مینای مرکزی هنوز موجود باشد کارشناس مجرب فورا متوجه خواهد شد که حیوان نمی تواند دارای دو جودان باشد. ( ش 99 )- عمیق کردن جودان :       گاهی عامل به عمیق کردن جودان و برداشتن جرم آن اکتفا می کنند در اینصورت دندان وضعیت ثنایای ((بج)) را بخود گرفته و مانند آن حالت قضاوت می شود .       موقعیکه جودان را در روی دندانهای تراز شده حک می کنند سطوح آزاد دندان که سه گوشه یا دو گوشه شده اند تقلب را فاش می سازد . ضمنا عدم مینای مرکزی در جودان مصنوعی باعث کشف حقیقت می شود .- از بین بردن علائم دم چلچله :       بعضی از فروشندگان علامت دم چلچله را  که در سن 7 سالگی ظاهر می شود بوسیله سوهان از بین می برند . این علامت نیز چون باید با سایر علائم تطبیق کند نمی تواند کارشناس را منحرف سازد .(شکل 99)       بطور خلاصه برای پیر کردن ، دندانهای شیری را قبل از موقع می کشند و برای جوان نشان دادن دندانها طول دندانها را کوتاه یا علامت دم چلچله ای را سوهان و یا روی دندانها جودانهای مصنوعی حک می کنند . 

نحوه ی خواندن داغ اسب

روش هاي تعيين هويت:

الف) ثبت علايم ظاهري: در اين روش کليه علايم و رنگ هاي طبيعي اسب شامل تمامي نشانه هاي صورت، دست، پا، خطوط پشت، رنگ بدن و نوع پيچش مو ثبت مي شود. اين روش در عمل چندان موثر واقع نشد چون اين احتمال وجود دارد که بخش يا بخشهايي از علايم ناديده گرفته شود.

رنگ ها و علايم بدن اسب در قسمت پرورش اسب توضيح داده شده است. در مورد پيچش مو هم با استفاده از صفحات گل رس طرح پيچش موي پيشاني اسب را قالب زده و چون اين پيچش ها مشابه نيست براي شناسايي اسب استفاده مي کنند ولي تهيه اين صفحات و همچنين خواندن آنها دشوار است و ديگر مورد استفاده قرار نمي گيرد.

ب) خالکوبي لب: در اين روش يک رنگ پاک نشدني بر روي بافت هاي زير پوست در سطح داخلي لب اسب تثبيت مي شود. اين روش به دليل محمدود بودن اطلاعات قابل ثبت مخصوصا" در کره ها به دليل کوچک بودن سطح لب، پاک شدن به مرور زمان و همچنين به وسيله اشعه ليزر و ايجاد جابجايي و نيز احتمال انتقال بيماريها به خوصوص کم خوني عفوني و مسري اسب در اثر استفاده مکرر شماره هاي ميخ دار، منسوخ شده است.

پ) داغ گرم: در اين روش از آهن سرخ شده استفاده مي شود و با توجه به دردناک بودن، بزرگ بودن شماره ها و حروف و محدوديت ثبت اطلاعات، زخم شدن و مشکلات ديگر، مورد استفاده قرار نمي گيرد. اين نوع داغ بر روي ديواره سم هم انجام مي گيرد تا بدون درد باشد اما با توجه به رشد سم هر 7-5 ماه نياز به تجديد دارد و محدوديت ثبت علايم بيشتر است.

ت) داغ سرد: عبارت است از قرار دادن يک فلز منجمد مسي بر روي پوست اسب. داغ سرد سلول هاي رنگ ساز پياز موهايي را که مستقيما" زير داغ مسي قرار دارند، از بين مي برد و موي ناحيه داغ زده به رنگ سفيد مي رويد که سطح آن بسيار تيز و زبر است.

اين روش براي شماره گذاري از سيستم قرارداي اعداد و حروف بهره نمي گيرد بلکه از نوعي سيستم زاويه اي استفاده مي کند که در مقايسه با روش اعداد و حروف دقيق تر است و توان شماره گذاري را افزايش مي دهد، به اين معنا که مي توان تعداد زيادي اسب را بدون تکرار شماره ها شناسايي يا علامت گذاري نمود. اين روش براي اسب دردآور نيست و اسب فقط سوزشي را در ناحيه داغ احساس مي کند که البته به منظور جلوگيري از هرگونه واکنش ناگهاني با اسب توسط لواشه مهار شود.

لوازم مورد نياز: داغ مسي، ازت مايع، الکل، ماشين يا تيغ موزن، يخدان يونوليتي براي حفظ ازت، برس نايلوني براي تميز کردن دستگاه، وسايل مهار کامل اسب
مراحل اجرا: پس از مهار اسب، ناحيه مورد نظر را مشخص و موهاي آن را مي تراشيم. اين محل در اسب هاي نژاد عرب و دره شوري در زير يال روي گردن و در ساير نژاد ها بر روي کتف سمت چپ مي باشد. سپس شماره و اعداد مورد نظر را با دقت در دستگاه قرار مي دهيم، دستگاه را در يخدان يونوليتي داخل ازت مايع (196- درجه) قرار مي دهيم، محل تراشيده شده را با الکل مرطوب کرده تا ضمن ضد عفوني باعث سرد شدن موضع و کاهش جريان خون شود و دستگاه ديرتر گرم شود، حالا دستگاه منجمد را به صورت يکنواخت روي پوست بفشاريد و مواظب باشيد که جابجا نشود. مدت زمان نگه داشتن دستگاه بر روي پوست به رنگ اسب بستگي دارد هر چه اسب تيره تر و جوان تر باشد مدت زمان کمتر و هرچه روشن تر باشد به مدت بيشتري نياز دارد به هر حال اين زمان با ازت بين 20 – 8 ثانيه و با يخ خشک بين 38 – 28 ثانيه است. اسب ها را از 18 ماهگي به بالا داغ مي زنند به جز اسب هاي عرب که از 4 ماهگي به بعد نيز با دستگاه کوچک داع مي کنند. براي داغ زدن هر اسب شماره ها به دقت تنظيم و با برس تميز کنيد. محل داغ پس از چند دقيقه ورم مي کند و پس از مدتي محو مي شود و موهاي موضع پس از حدود 1 ماه مي رويند. در اسب هاي تيره که زمان کمتر صرف مي شود رنگدانه ها از بين مي رود و در محل داغ موي سفيد مي رويد و در اسب هاي سفيد که زمان بيشتر صرف مي شود پياز مو مي سوزد و ديگر مو نمي رويد و در نتيجه شماره ها به رنگ سياه نمايان مي شود.

میکروچیپ گذاری اسب



50 سال پیش آقای جک کیلبی از شرکت تگزاس اینسترومنت نخستین میکروچیپ را دنیا معرفی کرد.
تصویری که در بالا می بینید همان میکروچیپ است. امروز تاثیر این اختراع بر زندگی روزانه ما کاملا مشهود است از وسایل کوچک و بزرگ الکترونیکی گرفته تا میکروچیپ های بسیار کوچکی که برای ردیابی حیوانات در حال انقراض بر روی آنها نصب میشود.
شکی نیست که اختراع میکروچیپ انقلاب بزرگی در دنیای الکترونیک به وجود آورد. 
میکروچیپ را به فارسی ریزتراشه مینامند و نام دیگر آن IC است. که مخففintegrated circuit است.
در 12 سپتامبر 1958 جک کیلبی موفق شد کار نخستین میکروچیپ را به صورت عملی نشان دهد. و به خاطر این موفقیت جایزه نوبل در رشته فیزیک به آقای کیلبی تعلق گرفت. 

میکروچیپ - سیستم شناسایی الکترونیکی جانداران

با توجه به پيشرفت علوم در جهان ، سيستم هاي نوين جايگزين روشهاي قديمي و سنتي گرديده و راندمان و بهره وري نيز بهمان ميزان توسعه مي يابد. استفاده از طرح شناسايي دام به روش مرسوم در جهان نيز در پيشبرد اهداف ملي ، اجتماعي ، بهداشتي ، صنعتي و اقتصادي جايگاه خاص خود را در جوامع امروزي پيدا كرده است. جمعيت دامي كشور اعم از كوچك و بزرگ و صنايع وابسته ، نظير ديگر صنايع مطرح در جامعه ، نيازمند داشتن تجهيزات اتومكانيكي و رايانه اي است و با پيدايش سيستم هاي اتوماتيك و سيستم اطلاعاتي غير قابل تغيير و واقعي و مؤثر ، بتدريج شرايط و اوضاع مطلوبتري را در اين زمينه بوجود خواهد آورد. بطور مثال در حال حاضر روشهاي اطلاعاتي علمي ، شناسايي كامل و دقيق از اين جمعيت دامي مستلزم جمع آوري آمار ، پلاكهاي الصاقي ، خالكوبي و ثبت دستي با تفسيرهاي نظري و فردي است كه نشان داده است هميشه معايب فراواني را با درصدهاي بالايي از خطا و اشتباهات دارا بوده ، اينجا است كه سيستم هاي نوين كاربرد خود را نشان داده و معتبرترين سيستم در جهان ، استفاده از روش شناسايي الكترونيكي و تكنولوژي ريز تراشه ها ( ميكروچيپ ) معرفي گرديده است. اين فن آوري به كمك مديران و صاحبان صنايع و دام اعم از بخش دولتي و خصوصي آمده و كاملترين اطلاعات را از وضعيت جوامع دامي در اختيار آنان قرار مي دهند نظير آگاهي از منشاء بيماريها ، كنترل و ريشه كني بيماريها نظير شيوع جنون گاوي يا تب برفكي و كنترل ضايعات و تاثيرات بيماريها در جوامع انساني از مؤثرترين كمك بحساب مي آيد. بطور كلي با بهره از اين سيستم ، وضعيت دامها از زمان تولد تا انتهاي عمر جاندار مشخص و معلوم گشته و بسرعت قابل شناسايي و در نهايت امكان ابراز نظر و تفسير حقيقي و راستين ميسر خواهد بود. اين روش در كليه موجودات اعم از بزرگ و كوچك نظير اسب ، گاو ، گوسفند ، طيور، آبزيان ، حيوانات آزمايشگاهي ، حيوانات خانگي ، حيوانات باغ وحش و بالاخره طبيعت وحش نيز كاربرد دارد. اجراي اين طرح با استفاده از آخرين تكنولوژي ، نه تنها دست آورد جديدي در كشور محسوب مي گردد بلكه بعنوان اطلاعات پايه اي و مرجع ، در تحقق و ساماندهي اهداف مسئولين اجرايي كشور ، برنامه ريزان ، محققان ، توليدكنندگان و سرمايه گذاران نقش بسزايي را ايفا مي نمايد.

با پيدايش تكنولوژي شناسايي توسط فركانس راديويي ، سيستم هاي شناسايي قديمي نظير ثبت دستي , نشانه گذاري و باركدها منسوخ مي گردند. تصور كنيد كه وارد فروشگاهي شده و كالاي مورد نظر خود را از قفسه فروشگاه برداشته و بدون ايستادن و انتظار جهت پرداخت وجه كالا , براحتي از درب فروشگاه خارج ميشويد در اصل پس از خروج از فروشگاه بطور اتوماتيك وجه كالا از حساب بانكي شما كسر شده و از طرفي ديگر بطور اتوماتيك , كالاي خريداري شده از آمار فروشگاه كسر مي گردد . آري دقيقاً اين روش توسط تكنولوژي فركانس راديويي امكانپذير مي گردد . از كاربرد اين سيستم مي توان به صدها مورد اشاره نمود كه در حيطه جانداران , شناسايي توسط اين سيستم مزيتهاي برتري نسبت به ساير روشهاي شناسايي در بر خواهد داشت. شناسايي دقيق جانداران در هر منطقه و صنعتي به عنوان اساس و پايه اصول مديريتي مطرح مي گردد و با توجه به اين اطلاعات ، برنامه ريزي هاي اختصاصي اعمال مي گردد. در حال حاضر و در محدوده امور دام و دامپزشكي و انجمن هاي مختلف نظير حمايت از حيوانات فعاليت گسترده اي اعمال شده بطوريكه در سال 2001 ميلادي مطابق گزارش كميته بين المللي ثبت حيوانات از طريق آزمايشات اختصاصي بر روي اين سيستم , منجر به صدور و انتشار تائيديه هاي قانوني شده است. همچنين در سال ١٩٩٦ ميلادی سازمان غذا و داروی ايالت متحده آمريكا- FDA تائيديه استفاده از ميكروچيپ قابل تزريق را در جانداران صادر كرده و در همان سال نيز سازمان USDA استاندارد اختصاصی محل كاشت ميكروچيپ در هر جاندار را تعيين نمود. در سال ٢٠٠١ ميلادی نيز كميته بين المللی ثبت حيوانات پس از آزمايشات اختصاصی، تائيديه قانونی استفاده از اين سيستم را اعلام نمودند. همچنين ميكروچيپ ها تحت استاندارد های جهانی ٩٠٠١ ISO طراحی و ساخته می شوند. در ايران نيز در سال ١٣٨٢ سازمان دامپزشكی كشور پس از بررسی و مطالعه اين تكنولوژی، بر اساس طرح جامع آقای دكتر جليلزاده، تائيديه علمی و فنی را اعلام نمود.

میكروچیپ به اندازه یك دانه برنج بوده كه عاری از هر گونه منبع الكتریكی می باشد . میكروچیپ در زیر پوست جاندار كاشته می شود . بطوری كه این عمل كاشت نظیر واكسیناسیون بوده و بسیار ساده و بدون درد انجام می پذیرد . هر میكروچیپ دارای یك كد اختصاصی بوده كه در زمان ساخت توسط اشعه لیزر طراحی می گردد . این كدها غیر قابل تغییر و یا جایگزینی بوده و در تمام مراحل حیات جاندار به عنوان عامل دقیق شناسایی استفاده می شود . میكروچیپ در داخل محفظه شیشه ای كه قابلیت تطابق با بافت زنده موجود را دارد قرار می گیرد . این محفظه از ایجاد واكنش های ایمنی جاندار جلوگیری می نماید لذا میكروچیپ تا انتهای عمر جاندار در بدن بدون هیچ گونه عارضه ای باقی می ماند . دستگاه بازخوان ، میكروچیپ را توسط امواج رادیویی فعال نموده و امواج برگشتی به دستگاه ، كد اختصاصی میكروچیپ را تعیین می نماید.

اساس تكنولوژي

اساس سيستم شناسايي الكترونيكي ترووان شامل دو بخش اصلي ذيل و بانك اطلاعاتي مي باشد:
- ميكروچيپ 
- دستگاه بازخوان 

ميكروچيپ: جهت فرآيند شناسايي ، ميكروچيپ در محل خاصي از بدن موجود تعبيه ميشود بطوريكه اين ميكروچيپ عاري از باطري يا هر گونه منبع نيرو بوده و بطوري طراحي گرديده است كه در بافت زنده و حتي محيطهاي نامساعد محفوظ باقي مي ماند.

: هر میکروچیپ شامل اجزا زير مي باشد:
- ميكروچيپ
- آنتن فنري
- محفظه شيشه اي 

ميكروچيپ ها حاوي اطلاعات از قبل طراحي شده بوده و عمر نامحدودي دارند. ميكروچيپ ها نياز به تعمير نداشته و داراي اشكال مختلف بوده و با توجه به نوع كاربرد آنها ، بطور اختصاصي طراحي و مورد بهره برداري قرار مي گيرند. آنتن فنري ميكروچيپ در اين سيستم به عنوان عامل دريافت و ارسال امواج راديويي از دستگاه باز خوان عمل مي نمايد . ميكروچيپ با امواج راديويي دريافتي ، فعال و اطلاعات ميكروچيپ را جهت ارسال آماده مي سازد . محفظه شيشه اي نيز قابليت تطابق با بافت زنده موجود را دارا مي باشد بنابراين بدون هيچگونه عارضه اي ميكروچيپ در درون موجود زنده باقي و محفوط مي ماند.

دستگاه بازخوان: دستگاه هاي بازخوان توسط آنتنهاي خود ، ميكروچيپ را به روش الكترومغناطيسي فعال نموده و بر اساس سيگنالهاي برگشتي از ميكروچيپ ، كد اختصاصي يا اطلاعات ثبت شده را بازخواني مي نمايند . اين عمل در فاصله زماني بسيار كوتاه انجام مي پذيرد. انواع دستگاههاي بازخوان اعم از ثابت و متحرك طراحي و ساخته شده اند كه با توجه به نوع كاربرد آنها مورد استفاده قرار مي گيرند.

در حال حاضر این سیستم به طور وسیعی در كشورهای مختلف جهان نظیر آمریكای شمالی ، آمریكای جنوبی ، اروپا ، آسیا ، استرالیا ، اقیانوسیه ، آفریقا و خاور میانه استفاده می شود .
ميكروچيپ عاری از باطری بوده و به منبع الكتريكی متصل نمی باشد . همچنين اجزاء ميكروچيپ قابليت تعويض و يا جداشدگی ندارد و طوری طراحی شده است كه تا انتهای عمر جاندار مورد استفاده قرار می گيرد و عمر نامحدود دارد .
ميكروچيپ بسيار ريز و دارای قابليت تطابق با بافت زنده جاندار می باشد بنابراين امكان ايجاد حساسيت و يا واكنشهای ايمنی وجود ندارد .
هنگامی كه عمل كاشت بدرستی انجام گرفت ، بافت زنده جاندار يك لايه نازك از بافت همبند را بدور ميكروچيپ ايجاد كرده و آن را در محل كاشت ثابت و محفوظ نگه می دارد و امكان حركت و تحرك ميكروچيپ در طول حيات جاندار وجود ندارد .
زمان كاشت ميكروچيپ بسته به نوع جاندار متفاوت می باشد به طور مثال در سگ و گربه بين ٥ تا ٨ هفتگی می باشد .
احتمال یافتن حیوانات گم شده ای که دارای میکروچیپ هستند بسیار بیشتر از حیواناتی است که فاقد آن هستند.

روش كاشت ميكروچيپ

ابتدا ميكروچيپ و سر سوزن داخل بسته استريل را تهيه و آماده نماييد . جهت اطمينان از صحت ميكروچيپ ، بدون باز نمودن بسته استريل ، كد آن را توسط دستگاه بازخواني نماييد. سپس بسته حاوي ميكروچيپ و سر سوزن استريل را باز كنيد. سر سوزن را به دستگاه كاشت متصل و آماده نماييد.
عمل كاشت ميكروچيپ نظير فرآيند واكسيناسيون نياز به ضدعفوني محل تزريق داشته بنابراين با توجه به نوع دام محل تزريق را ضدعفوني نماييد . همانطور که گفته شد محل تزريق در هر دام با توجه به استانداردهاي جهاني تعيين گرديده است به طور مثال در سگ ،گربه و دامهاي كوچك محل تزريق در ابتداي گردن ، در امتداد خط وسط ، بين دو كتف متمايل به سمت چپ تعيين شده است. پوست محل تزريق را توسط دو انگشت شست و نشانه گرفته و به سمت بالا كشيده و سر سوزن را مستقيماً به زير جلد وارد نموده و با فشار دسته وسيله كاشت ، ميكروچيپ وارد محل مذكور مي شود . سپس در همان راستا سر سوزن را خارج نماييد. جهت جلوگيري از عفونت ثانويه ، محل تزريق را مجدداً ضد عفوني نماييد جهت اطمینان از صحت عمل كاشت ، كد ميكروچيپ تزريقي را توسط دستگاه بازخوان مشخص نماييد.

با توجه به اهميت و كاربرد وسيعي كه روشهاي نوين دارند بنابراين منابع رسمي در جهان استانداردهاي اختصاصي را در كاربرد تكنولوژي هاي جديد تعيين و صادر مي نمايند كه در اين خصوص اتحاديه دامپزشكان اروپا نيز محل كاشت ميكروچيپ را در جانداران بشرح زير تعيين نموده اند:

۱- سگ و گربه و پستانداران کوچک
محل کاشت ميکروچيپ در اين نوع جانداران در ابتدای گردن ، در امتداد خط وسط و در بين دو کتف می باشد. در اين مورد بايستی سر سوزن حاوی ميکروچيپ را بطور کامل به زير پوست وارد نموده و سپس عمل کاشت انجام گيرد.

با توجه به سيستم تکنولوژی ، جهت رديابی ميکروچيپ ، دستگاه بازخوان را در چهار مسير طولی مختلف از اواسط گردن در امتداد کتف ها حرکت ميدهند به طوريکه در هر سمت جانبی بدن در دو مسير ، عمل بازخوانی صورت گيرد. در صورت عدم رديابی به روش فوق ، دستگاه بازخوان را در چهار مسير عرضی مختلف بر روی پشت بدن به صورت قوس ٩٠ درجه حرکت داده شود.

البته بايستی اين نکته را در نظر گرفت که حرکت دستگاه بازخوان در نزديکی بدن جاندار انجام پذيرد و يا به عبارتی در تماس با پوست و يا موی بدن باشد. همچنين در هنگام رديابی دگمه دستگاه را همواره به سمت پائين فشار و نگهداری شود تا زمانيکه سيگنال صوتی به معنای يافتن ميکروچيپ شنيده شود.

۲- اسبها
در اسبها عمل کاشت ميکروچيپ در ناحيه ميانی سمت چپ گردن در داخل رباط نوکالی بوده به صورتيکه ابتدا سر سوزن حاوی ميکروچيپ را به طور کامل وارد ناحيه نموده و سپس عمل کاشت انجام می پذيرد.

۳- دامهای پرورشی نظیر گاو گاومیش گوسفند و بز 
عمل کاشت ميکروچيپ در زير پوست در ناحيه قسمت خارجی گوش سمت چپ انجام می گيرد.

۴- انواع گونه های مختلف پرندگان
عمل کاشت ميکروچيپ در پرندگان با وزن بيش از ١/٥ کيلوگرم و يا با پاهای طويل در زير پوست ناحيه قدامی اتصال گردن به بدن( شترمرغ ) در سمت چپ - در پرندگان کوچک با وزن کمتر از ١/٥ کيلوگرم در داخل عضله سينه ای انجام می گيرد.

۵- لاکپشتان
عمل کاشت ميکروچيپ در ناحيه اتصال لاک به بدن انجام می پذيرد. در گونه های با جثه بزرگتر سر سوزن را به طور کامل وارد ناحيه مذکور می شود. در گونه های با چثه کوچکتر و بچه ها تنها با وارد کردن ٣/٤ طول سر سوزن عمل کاشت انجام می گيرد.

۶- مارها
عمل کاشت ميکروچيپ داخل عضله در ناحيه گردن ، ٤-٦ سانتيمتری پشت سر انجام می گيرد. البته بايستی اين نکته را در نظر گرفت که سر سوزن را به طور موازی با سطح بدن وارد نمود.

۷- مارمولک ها
عمل کاشت ميکروچيپ درداخل عضله ضخيم در ابتدای دم انجام می گيرد. سر سوزن را بين دو فلس وارد می کنند.

۸- آبزیان
عمل کاشت ميکروچيپ در ماهيان با طول بيش از ٣٠ سانتيمتری در ابتدای ناحيه باله قدامی و در ماهيان با طول کمتر از ٣٠ سانتيمتری در داخل محوطه شکمی انجام می پذيرد.

۹- دوزیستان
عمل کاشت ميکروچيپ در ناحيه لمفاتيکی انجام می گيرد.




بانك اطلاعاتي

هنگامي كه در دهه 60 ميلادي مكانيزه نمودن سيستم هاي اطلاعاتي مطرح گرديد ، مهنديسين كامپيوتر تئوريهايي را مبني بر نگهداري و ذخيره اطلاعات در كامپيوتر ارائه كردند تا اطلاعاتي كه قبلاً روي كاغذ نگهداري مي شد , در كامپيوتر نيز به نحو مطلوبي ذخيره و مديريت شود. در آن زمان بود كه واژه (( بانك اطلاعات )) از اهميت چشمگيري برخوردار شد ، تا اينكه نظريههاي اوليه راجع به بانك اطلاعات پس از اثبات به كار گرفته شدند. يك بانك اطلاعاتي ساده شامل مجموعه اي از اطلاعات بوده كه روي كاغذ سازماندهي مي شود. به عنوان مثال يك فايل بانك اطلاعاتي مورد استفاده در يك شركت و يا سازماني كه از روش سنتي بهرهگيري ميكنند شامل مجموعه اي از فرمهاي كاغذي است كه داراي مكانهاي خالي جهت پر كردن اطلاعات ميباشند كه مكانهاي ذكر شده ميبايست از اطلاعاتي از قبيل كد پرسنلي , نام , نام خانوادگي , تاريخ تولد, آدرس و ..... پر شوند.يك بانك اطلاعاتي به مجموعهاي از اطلاعات سازمان يافته اطلاق ميشود كه هدف خاصي را دنبال كنند. بانك هاي اطلاعاتي بعنوان اساس هر تكنولوژي و سيستم هاي امروزي محسوب مي گردد .در واقع يك بانك اطلاعاتي مجموعه اي از داده هاي مرتبط و سازمان يافته مي باشد كه مي توان داده ها را آن بازيابي و استفاده نمود. در جهان الكترونيك امروزه ، نرم افزارهاي رايانه اي نقش مهمي در اين خصوص ايفا مي نمايند بطوريكه يك سيستم مديريت بانك اطلاعاتي توانايي ايجاد ، سازماندهي و مديريت داده هاي ذخيره سازي شده در بانك اطلاعاتي را پردازش ، بصورت مدون و در كمترين زمان و بيشترين كارايي در اختيار كاربران قرار مي دهد. با اجراي طرح شناسايي به روش ميكروچيپ , هر دام داراي كد اختصاصي شده و اين كد به همراه ساير اطلاعات دام در كارت شناسايي درج و وارد برنامه هاي نرم افزاري مربوط به بانك اطلاعاتي مي گردند بطوريكه بمحض شناسايي كد مربوطه دام توسط دستگاههاي بازخوان و ورود اين كد به برنامه بانك اطلاعاتي رايانه , كليه اطلاعات مربوط به دام پديدار مي گردد. اين برنامه بانك اطلاعاتي بطوري طراحي گرديده است كه كاربران مجاز بسته به نوع فعاليت خود, قادر به مشاهده اطلاعات به صورت شبانه روزي در هر نقطه از كشور از طريق سيستم اينترنت يا اينترانت مي باشند . در مراحل بعدي مراكز بانك اطلاعاتي به صورت مستمر اطلاعات جديد را دريافت و جايگزين اطلاعات قديمي مي نمايند.


لیست مراکز مجهزبه سیستم میکروچیپ گذاری اسب به تفکیک استانهای کشور:

آذربایجان شرقی - میکروچیپ گذاری اسب
کلینیک دامپزشکی سینا تبریز - خ ثقه الاسلام - سید حمزه - خ عارف - پلاک ١١١/١ ٥٢٥٨٢٧٠-٠٤١١


آذربایجان غربی - میکروچیپ گذاری اسب
دکتر امین اشرفی فرد ارومیه - خ مافی - خ ساحلی - ٢٠متری پرواز - کوچه چهارم - پلاک ٦٦ ٠٩١٤٩٣٥٧٦٣٢

اصفهان - میکروچیپ گذاری اسب
اداره کل دامپزشکی اصفهان اصفهان - اتوبان ذوب آهن - شهرک امیر حمزه ٧٨١٢٣٧٨-٠٣١١


تهران - میکروچیپ گذاری اسب
١ انجمن اسب خزر تهران - میدان هفت تیر - کوی مانی - پلاک ٢١ ٨٨٤٢٨٥٨٩ - ٠٢١
٢ انجمن اسب و فرهنگ تهران - میدان هفت تیر - نبش خیابان مانی - پلاک ٣٠ - طبقه اول ٠٩١٢١٣٩٤٧٠٨
٣ شرکت بیمه توسعه تهران - بزرگراه حقانی - چهار راه جهان کودک - پلاک ٤ ٨٨٨٨٧٠٢٠ - ٠٢١
٤ شرکت بیمه البرز تهران - زیر پل کریم خان - نبش خیابان سپهبد قرنی ٨٨٨٩١٨٦٧ - ٠٢١
٥ مرکز پرورش اسب خزر حمزوی محمد شهر - بلوار دشت بهشت - بن بست خیام - پلاک٧ ٦٢٠٣٦٢٦ - ٠٢٦١
٦ معاونت فنی فدارسیون سوارکاری تهران - تهرانپارس - اتوبان شهید دوران - روبروی تره بار پیروزی - جنب نیروی دریایی سپاه ٧٧٤٧٠٠٧٧ - ٠٢١
٧ مهندس فرامرز مهاجر تهران - شهرک غرب - فاز ٦ - خیابان گل افشان جنوبی مجتمع تجاری اداری گل افشان - طبقه چهارم - واحد ٥٠٥ ٨٨٠٨٤٥٧٩ - ٠٢١
٨ کلینیک دکتر نمازی کرج -

خراسان رضوی - میکروچیپ گذاری اسب
شرکت بیمه گران پارسا مشهد - بلوار احمد آباد - ابتدای خیابان قائم - سمت چپ - درب اول ٨٤٥٧٦٦٠-٠٥١١

خراسان شمالی - میکروچیپ گذاری اسب
معاونت امور دام بجنورد - سازمان جهاد کشاورزی خراسان شمالی - امور دام ٢٢٥٩٨٢٣-٠٥٨٤

فارس - میکروچیپ گذاری اسب
کلینیک عفیف آباد شیراز - خیابان عفیف آباد - جنب بیمارستان دکتر میر ٦٢٦٢٣٣٥-٠٧١١

کرمانشاه- میکروچیپ گذاری اسب
کلینیک آریا کرمانشاه - الهیه - شهرک گلها - لاله یک - پلاک ٢٢ ٨٣٦٤٠٩٧-٠٨٣١

تعیین هویت اسب



یکی از مسایل مهم و مورد نیاز در هر واحد اسبداری ثبت مشخصات اسبهای موجود در آن است. از این بخش در تنظیم شناسنامه، کارتهای بهداشتی و…. نیز استفاده های زیادی می شود. در اینجا خلاصه ای از آنچه که باید در این رابطه دانست می آوریم


روش های تعیین هویت:

الف) ثبت علایم ظاهری: در این روش کلیه علایم و رنگ های طبیعی اسب شامل تمامی نشانه های صورت، دست، پا، خطوط پشت، رنگ بدن و نوع پیچش مو ثبت می شود. این روش در عمل چندان موثر واقع نشد چون این احتمال وجود دارد که بخش یا بخشهایی از علایم نادیده گرفته شود.

رنگ ها و علایم بدن اسب در قسمت پرورش اسب توضیح داده شده است. در مورد پیچش مو هم با استفاده از صفحات گل رس طرح پیچش موی پیشانی اسب را قالب زده و چون این پیچش ها مشابه نیست برای شناسایی اسب استفاده می کنند ولی تهیه این صفحات و همچنین خواندن آنها دشوار است و دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد.

ب) خالکوبی لب: در این روش یک رنگ پاک نشدنی بر روی بافت های زیر پوست در سطح داخلی لب اسب تثبیت می شود. این روش به دلیل محمدود بودن اطلاعات قابل ثبت مخصوصا” در کره ها به دلیل کوچک بودن سطح لب، پاک شدن به مرور زمان و همچنین به وسیله اشعه لیزر و ایجاد جابجایی و نیز احتمال انتقال بیماریها به خوصوص کم خونی عفونی و مسری اسب در اثر استفاده مکرر شماره های میخ دار، منسوخ شده است.

پ) داغ گرم: در این روش از آهن سرخ شده استفاده می شود و با توجه به دردناک بودن، بزرگ بودن شماره ها و حروف و محدودیت ثبت اطلاعات، زخم شدن و مشکلات دیگر، مورد استفاده قرار نمی گیرد. این نوع داغ بر روی دیواره سم هم انجام می گیرد تا بدون درد باشد اما با توجه به رشد سم هر ۷-۵ ماه نیاز به تجدید دارد و محدودیت ثبت علایم بیشتر است.

ت) داغ سرد: عبارت است از قرار دادن یک فلز منجمد مسی بر روی پوست اسب. داغ سرد سلول های رنگ ساز پیاز موهایی را که مستقیما” زیر داغ مسی قرار دارند، از بین می برد و موی ناحیه داغ زده به رنگ سفید می روید که سطح آن بسیار تیز و زبر است.

این روش برای شماره گذاری از سیستم قراردای اعداد و حروف بهره نمی گیرد بلکه از نوعی سیستم زاویه ای استفاده می کند که در مقایسه با روش اعداد و حروف دقیق تر است و توان شماره گذاری را افزایش می دهد، به این معنا که می توان تعداد زیادی اسب را بدون تکرار شماره ها شناسایی یا علامت گذاری نمود. این روش برای اسب دردآور نیست و اسب فقط سوزشی را در ناحیه داغ احساس می کند که البته به منظور جلوگیری از هرگونه واکنش ناگهانی با اسب توسط لواشه مهار شود.

لوازم مورد نیاز: داغ مسی، ازت مایع، الکل، ماشین یا تیغ موزن، یخدان یونولیتی برای حفظ ازت، برس نایلونی برای تمیز کردن دستگاه، وسایل مهار کامل اسب.




اعداد قراردادی بین المللی جهت داغ اسب عرب (و همچنین دره شوری)

مراحل اجرا: پس از مهار اسب، ناحیه مورد نظر را مشخص و موهای آن را می تراشیم. این محل در اسب های نژاد عرب و دره شوری در زیر یال روی گردن و در سایر نژاد ها بر روی کتف سمت چپ می باشد. سپس شماره و اعداد مورد نظر را با دقت در دستگاه قرار می دهیم، دستگاه را در یخدان یونولیتی داخل ازت مایع (۱۹۶- درجه) قرار می دهیم، محل تراشیده شده را با الکل مرطوب کرده تا ضمن ضد عفونی باعث سرد شدن موضع و کاهش جریان خون شود و دستگاه دیرتر گرم شود، حالا دستگاه منجمد را به صورت یکنواخت روی پوست بفشارید و مواظب باشید که جابجا نشود. مدت زمان نگه داشتن دستگاه بر روی پوست به رنگ اسب بستگی دارد هر چه اسب تیره تر و جوان تر باشد مدت زمان کمتر و هرچه روشن تر باشد به مدت بیشتری نیاز دارد به هر حال این زمان با ازت بین ۲۰ – ۸ ثانیه و با یخ خشک بین ۳۸ – ۲۸ ثانیه است. اسب ها را از ۱۸ ماهگی به بالا داغ می زنند به جز اسب های عرب که از ۴ ماهگی به بعد نیز با دستگاه کوچک داع می کنند. برای داغ زدن هر اسب شماره ها به دقت تنظیم و با برس تمیز کنید. محل داغ پس از چند دقیقه ورم می کند و پس از مدتی محو می شود و موهای موضع پس از حدود ۱ ماه می رویند. در اسب های تیره که زمان کمتر صرف می شود رنگدانه ها از بین می رود و در محل داغ موی سفید می روید و در اسب های سفید که زمان بیشتر صرف می شود پیاز مو می سوزد و دیگر مو نمی روید و در نتیجه شماره ها به رنگ سیاه نمایان می شود.

انواع داغ های سرد مورد استفاده در ایران:

در اسب عرب:

دستگاه داغ اسب عرب مستطیل بوده و شکل آن اینگونه است:



۰۱ مربوط به اسب عرب خالصی است که در اختیار دولت می باشد (معاونت فنی فدراسیون)
۰۲ اسب عرب عشایری
۰۳ اسب عرب خالص شخصی
۰۴ اسب دوخون عرب و یک نژاد بومی دیگر کشور
۰۵ اسب دو خون عرب و تاروبرد
۰۰KH اسب عرب خالص خوزستان که در ابتدا با ۰۲ نشان داده می شده و بعدها با این داغ شناسایی و ثبت گردیده است.
امروزه (تا سال۸۴ شمسی) از این میان فقط از سه داغ ۰۱، ۰۳ و ۰۰KH استفاده می شود و برای نژاد دره شوری نیز ۰۰Dدرج می گردد.


در سایر نژادها:
این دستگاه تقریبا” مربع بوده و شکل داغ آن به این صورت می باشد:







نشان دهنده این است که اسب در ایران داغ خورده و دوخون یا تاروبرد است (این تفاوت نژاد در شناسنامه ذکر می شود). به جای IR برای نژاد کرد –K، ترکمن –T، ورزشی –S و اسب خزر –P قرار می گیرد.






دو رقم سمت راست بالا نشان دهنده سال تولد به شمسی و چهار رقم پایین بیانگر شماره شناسنامه یا سریال کامپیوتر می باشد که در شناسنامه بعد از پیش شماره نژاد ذکر می شود. در شناسنامه هر نژاد با یک پیش شماره مشخص می شود که شماره داغ ترکیب شده و شماره شناسنامه اسب را تشکیل می دهد، مانند:
۱۰: ترکمن ، ۱۱: تاروبرد ، ۱۲: دوخون و . . .





نحوه خواندن داغ اسب های غیر عرب در ایران

اسب ایرانی: لازم به توضیح است که از سال ۸۴ به بعد میکروچیپ جایگزین داغ شده و کلیه اسب ها از این طریق شناسایی و ثبت می شوند. فعلا” (سال۸۷) در شناسنامه ها نیز فقط نژاد عرب، ترکمن، تاروبرد، ورزشی و بومی ایران درج می شود.

ث) میکروچیپ: این روش راحت ترین و مطمئن ترین روش شناسایی و تشخیص هویت اسب می باشد. در این روش توسط یک تفنگ مخصوص یا آمپول کد رمزداری به اندازه دانه برنج در زیر پوست در ناحیه گردن اسب کاشته می شود. میکروچیپ استریل بوده و با بافت بدن حیوان همخوانی داشته و تا آخر عمر در بدن وی محفوظ و باقی می ماند. روش خواندن اطلاعات میکروچیپ بسیار آسان است. با دستگاه بازخوان از فاصله ۵ تا ۷ سانتی پوست اسب مورد نظر، اطلاعات موجود در زیر پوست را بازخوانی می کنند.


ج) اسکن چشم: در این روش توسط دستگاه مخصوص از عنبیه چشم اسب عکسبرداری می شود و این روشی بسیار دقیق برای شناسایی اسب ها می باشد و مخصوصا” در اسب های کورس از این روش استفاده می شود.


تشخیص سن اسب از روی دندان:

به تدریج که سطح برشی دندان های ثنایا ساییده می شود شکل رویه دندان تغییر می کند. به این ترتیب یک فرد مجرب می تواند با معاینه دندان های اسب سن آن را تخمین بزند. نخست لازم است که دندان های شیری را از دائمی تشخیص داد. دندان های ثنایای شیری کوچک و سفید بوده و به طرف لثه نوک تیز به نظر می رسند در صورتیکه دندان های دائمی بزرگتر و زردتر هستند.
دندان های ثنایا شامل دندان ها مرکزی ۲ تا در وسط، جانبی ۲ تا در دو طرف مرکزی و ۲ تا گوشه ای در کناره ها در هر فک می باشند.
بعد از آنکه اسب دندان های دائمی اش کامل شد سن آنها از طریق تغییر شکل سطح دندان ها و زاویه ای که دندان ها به تدریج با بالارفتن سن اسب تشکیل می دهند و همچنین شکل سطح مقطع دندان ها که از بیضی به مثلثی تغییر می کند تخمین زده می شود. هرچه اسب پیرتر می شود جودان کم عمق تر می شود تا آنکه به حالتی می رسد که آن را اصطلاحا” علامت ((Mark می گویند. به تدریج که دندان ساییده می شود حفره ریشه دندان که محتوی رشته های عصبی و عروق خونی است نمودار شده و به منظور جلوگیری از درد، دانتین ثانویه به وجود می آید تا حفره ریشه را محافظت کند. 


این امر موجب می شود که یک ستاره دندانی بر روی سطح دندان ایجاد شود. برای دوران کوتاهی هم این ستاره دندانی و هم آن علامت بر روی سطح دندان دیده می شوند ولی به تدریج که سن اسب بالا می رود تنها ستاره دندانی مشهود بوده و بیشتر و بیشتر به حالت مرکزی بر روی سطح دندان در می آید.
سن کره ها از طریق سنجش رشد و مرحله رشد دندان ها مشخص می شود. معمولا” ثنایای مرکزی در هنگامی که کره به ۴ هفتگی می رسد بیرون می زند و دندان های جانبی بین سنین ۱ تا ۳ ماهگی در می آیند. هنگامی که کره به سن یکسالگی می رسد یک سری کامل از ثنایای شیری و سفید در دهانش قرار دارد ولی لبه های دندان های گوشه ای به همدیگر نمی رسند.
یک کره دو ساله دهانی پر از ثنایای شیری دارد که تماما” جا افتاده و به کار گرفته می شوند. در حدود دو سال و نیمی ثنایای مرکزی شیری با ثنایای دائمی جایگزین می شوند، به این ترتیب یک کره سه ساله دارای دندان های مرکزی دائمی است که کاملا” به کار گرفته می شوند. در سنین سه سال و نیمی ثنایای جانبی شیری با دندان ها دائمی جایگزین می شوند که به این ترتیب یک اسب چهار ساله دارای هشت دندان دائمی است که مورد استفاده هستند. در سن چهار و نیم سالگی ثنایای گوشه ای با دندان های دائمی جایگزین می شوند که در نتیجه یک اسب پنج ساله دهانش پر از دندان های ثنایای دائمی است که تنها لبه پیشین ثنایای گوشه ای مورد استفاده قرار می گیرد.
در این هنگام دندان های نیش در نریان ها، اکثر اسب های اخته و بعضی مادیانها بیرون آمده اند. دهان یک اسب شش ساله با تمام ثنایای دائمی که مورد استفاده هستند و سکوی رویین آنها یکدست و جودان های آنها تیره و واضح می باشد پر است.

جودان های مرکزی در یک اسب ۷ ساله از بین رفته اند و تنها علامتشان که به تیرگی آنها نیست باقی مانده است. در این سن دمچلچله در پشت ثنایای گوشه ای بالایی ظاهر می شود. تا سن ۸ سالگی جودان های دندان های جانبی از بین رفته اند و علامت خود را به جای می گذارد و ثنایای مرکزی دارای یک خط تیره هستند که اصطلاحا” ستاره دندانی خوانده می شود. این خط تیره نزدیک جلوی دندان واقع شده است. 


در این سن دم چلچله از بین می رود. در سن نه سالگی جودان دندان های گوشه ای از بین می رود و علامت خود را به جا می گذارد و ستاره دندانی بر روی دندان های جانبی ظاهر می شود. ثنایای مرکزی ساییده شده و مثلثی تر می شوند. در این سن نیز دمچلچله ظاهر می شود که کوچکتر از آن در سن ۷ سالگی است. تفاوت واضح این سن با ۷ سالگی در شیار گالوین می باشد. این شیار در سن ۹ سالگی در وسط دندان های گوشه ای بالایی از سمت بالا شروع به ظاهر شدن می کند. اسب های ۱۰ ساله دارای ستاره و علامت بر روی کلیه دندان هایشان هستند ولی علامت ها بیشتر نا مشخص بوده در حالیکه ستاره ها واضح تر هستند. ثنایای جانبی ساییده تر شده و مثلثی شکل تر می شوند. شیار گالوین در این سن کاملا” در بالای دندان دیده می شود. 


دندان های یک اسب ۱۲ ساله فقط دارای ستاره دندانی بر روی ثنایای مرکزی هستند و دندان ها بیشتر مثلثی شکل می شوند. شیار گالوین یک چهارم بالای دندان می رسد. یک اسب ۱۵ ساله تنها دارای ستاره دندانی بر روی سکوی (رویه) دندان ها بوده و دندان های دو فک شیب بیشتری پیدا می کنند و در عین حال شیار گالوین به نیمه دندان می رسد. در حدود ۲۰ سالگی شیار گالوین دندان را به دو قسمت راست و چپ تقسیم می کند و پس از آن از بالا به پایین شروع به محو شدن می کند و در حدود ۳۰ سالگی دیگر دیده نمی شود.
تخمین سن اسب بعد از تکمیل دندان های دائمی و مخصوصا” بعد از ۱۰ سالگی تقریبی است چونکه نوع تغذیه حیوان می تواند در تمامی نکات مذکور تاثیر داشته باشد.

چگونه تعادلمان را حفظ كنيم ؟

وقتي يك نو آموز براي اولين بار سوار اسب مي شود ، مهمترين نگراني اش سوار ماندن است. 
همه از سقوط مي ترسند بخصوص در اوائل آموزش. چه شاگرد باشيد چه مربي لازم است كه از وجود اين نگراني آگاه بوده ، آنرا طبيعي تلقي كنيد.

ترس از سقوط استرس روحي و جسمي ايجاد مي كند. به همين دليل حفظ آرامش و ريلكس بودن مبناي آموزش سواركاري است. براي اين كار بايد همه اندامهاي بدنتان را بشناسيد ، ماهيچه ها ، مفاصل و همه نقاطي كه در آنها احساس سفتي و فشار مي كنيد. وقتي تمام اين ترس و فشار را دور كرديد مي توانيد به مرحله بعدي آموزش قدم بگذاريد.( پس روي اسب خود را سفت نكنيد و مثل آدم آهني ننشينيد) ضمن حفظ استواري انعطاف بدنتان را از بين نبريد.

وقتي توانستيد با آرامش روي زين در مركز ثقل اسب قرار بگيريد بدانيد كه تعادلتان حفظ شده از اسب نخواهيد افتاد.

اصلاٌ مركز ثقل اسب همان جايي است كه شما نشسته ايد ( زير زين ). اگر براي حفظ تعادل با ساق پا يا رانها به اسب چسبيده ايد يا به دستجلو آويزان شده ايد بدانيد كه تعادل نداريد.

بايد هم از نظر عمودي هم جانبي تعادل داشته باشيد. تعادل عمودي به وضعيت قرارگيري بالاتنه شما بستگي دارد. حالت صحيح اين است كه خيلي به سمت جلو دولا و يا به طرف عقب متمايل نشده باشيد. تعادل جانبي اين است كه فشار قرينه و يكساني روي استخوان هاي لگن و ركابهاي شما باشد و بسمت چپ و راست منحرف نشده باشيد.

لازم است ماهيچه هايتان را درست بكار بگيريد تا موفق شويد همتراز با مركز ثقل اسب بنشينيد. استفاده درست از ماهيچه ها يعني وارد كردن نيرو و انقباض گروه صحيحي ازعضلات كه بشما در توازن ، تثبيت و استوار ماندن روي اسب كمك كند. اين انقباض ناشي از نيروي آگاهانه و ورزشكارانه است نه عكس العمل عصبي و استرس.

اولين گروه عضلات كه بشما كمك مي كند عضلات شكمي فوقاني و تحتاني است ، همچنين ماهيچه هاي داخل ران.

بخاطر داشته باشيد كه تعادل شما براي اسب هم ا هميت دارد. بسته به اينكه اسب در كدام يك از مراحل آموزش خود باشد ، ياد مي گيرد كه چگونه وزن خود و سوار كار را تحمل كرده ، متعادل بايستد و قدم بردارد.

اگر شما خود را در مركز ثقل اسب متعادل نگه داريد به حفظ تعادل او هم كمك بسياري خواهيد نمود و بر عكس. 

مربيان سواركاري به شاگردان خود نحوه قرارگيري آرنج ها ، كپل ها و قوزك پا را آموزش مي دهند. ( آرنج ها نبايد از بدن خيلي فاصله داشته باشند و برخي مربيان معتقدند كه اگر سكه اي را بين پهلو و آرنج قرار دهيد نبايد بيافتد – ساق ها بايد عمود بر زمين باشند و پنجه پا كمي به داخل متمايل شود همچنين در هر حال پاشنه پايتان را به پايين بدهيد – در مسير مستقيم روي يك ركاب بيش از ركاب ديگر تكيه نكنيد)

اگر پاهايتان ( همانطور كه در ركاب هستند ) جلو آمده باشد ، بالاتنه شما ناخود آگاه بسمت عقب مي رود ( كد خداهاي خر سوار را مجسم كنيد ! ) و اگر پاها بسمت عقب متمايل شده باشد ، بالاتنه بسمتي جلوتر از حركت اسب كشيده مي شود. وقتي اسب اين اشكال را حس كند در صدد اصلاح آن بر مي آيد.

اگر بالا تنه عقب باشد اسب يكي از اين دو كار را انجام ميدهد:

يا بسمت جلو مي دود يا حركت را آهسته مي كند. در مواردي حتي ممكن است بايستد. چرا كه سعي ميكند شما را در موقعيت صحيح روي مركز ثقل خود قرار دهد جايي كه تحمل وزن و حمل شما را براي او آسان مي كند.

اگر درست در جايي كه گفتم بنشينيد تمام توازن لازم و هماهنگي مورد نياز را براي پيروي از حركات اسب ( جهت حركت ، سرعت ، نوع گام ها ) خواهيد داشت.

بدين ترتيب به سطوح بالاتر آموزش در هر يك از ورزشهاي سواري دست پيدا مي كنيد.

بعنوان مثال يك سوار كار پرش وقتي اسب از روي مانع مي پرد بالا تنه خود را بسمت جلو متمايل مي كند چرا كه بدن با اين كار در راستاي مركز ثقل اسب باقي مي ماند. در هر نوع حركت اسب ، بدن بايد انعطاف داشته ، در راستاي صحيح باقي بماند. 

( منظور راست نشستن در همه حالات نيست – يك تمرين براي درك بهتر موضوع مي گويم :

روي زمين صاف بايستيد . حالا زانو ها را خم كرده، در همين حال سعي كنيد تعادلتان را حفظ كنيد. حالتي كه بدن به خود مي گيرد تقريبا همان است كه بايد هنگام نشستن روي زين داشته باشيد .) 

وقتي مرحله اول را كه حفظ تعادل است پشت سر گذاشتيد مي توانيد حركات اسب را در قدم ، يورتمه و چهارنعل دنبال كرده كم كم ريتم قدم ها و زمان گامها را بفهميد و بجاي اينكه به پيروي از آموخته هاي اسبتان تكيه كنيد مي توانيد اثر گذار بوده به او حركات و ... جديدي بياموزيد.

تكيه به ركاب


اين روش احتياج به مهارت دارد ولي اگر با دقت به جزئيات و تمرين زيادآنرا ياد بگيريد در سواري خيلي بدرد مي خورد.


مراحل : 

* ركاب ها را كوتاه كنيد. اگر ركاب هايتان خيلي بلند باشد سواري در اين پوزيشن خسته كننده خواهد بود. از آنجا كه تكيه به ركاب اصولاً براي پرش و تاخت استفاده مي شود احتياج به ركاب كوتاه تر داريد. 

(سايز معمول ركاب : وقتي پايتان كاملاً در دو طرف بدن اسب آويزان است كف ركاب بايد تا قوزك پا باشد )

*به روش معمول روي زين بنشينيد.

*حدود 15-10 سانتي متر بالا تر از قاش زين يال اسب را در در يك دست بگيريد ( ممكن است تسمه گردني را بگيريد) با اين كار تعادلتان حفظ خواهد شد. ( كمي كه تمرين كرديد ديگر اين كار را انجام ندهيد )

*پشتتان را صاف و ريلكس نگه داريد و زانو هايتان را به جلوي زين بچسبانيد و فشار دهيد. باسن را از زين جدا كنيد و به سمت جلو متمايل شويد. مركز ثقلتان نسبت به پوزيشن عادي سواركاري كمي جلوتر قرار مي گيرد. سعي كنيد بالا تنه به موازات گردن اسب باشد. تعادلتان را حفظ كنيد.

*وقتي حس كرديد كاملاً تعادل داريد با فشار ساق اسب را به حركت در آورده به جلو برانيد.


موفق شديد اين روش تكيه به ركاب است.


نكات :

*ترجيحاً موقع تمرين مربي كنارتان باشد . كسي كه در مانژ ايستاده مي تواند بشما بگويد كه قوز كرده ايد يا خيلي به جلو خم شده ايد و …

*تصور كنيد تكيه به ركاب بلندترين وضعيتي است كه در يوتمه داريد ( وقتي با ريتم قدم هاي اسب بلند مي شويد و مي نشينيد ) منتها اينجا ديگر نمي نشينيد.

*اگر توانستيد در دايره لونژ تمرين كنيد . بازوهايان را از دو طرف باز كنيد . مثل بال هواپيما ( تمرين تعادل )

*اسب ذاتاً توانايي پرش دارد شما با تكيه به ركاب و آزاد كردن گردن و پشت اسب او را همراهي خواهيد كرد.


توجه :

*پاهايتان را كاملاً راست نكنيد. زانو هايتان بايد براي پيروي از حركات اسب انعطاف داشته باشد.

*روي گردن اسب نيفتيد . اگر وزنتان را روي سر و سينه اسب بياندازيد به سختي و كندي مي تواند از روي مانع عبور كند. بايد تعادلتان را حتي بدون لمس گردن او بدست آوريد

چگونه اسب را براي پرش آماده كنيم


پرش با اسب نيازمند صرف وقت ، تمرين و تعامل متقابل بين اسب و سوار است.
دستور العمل :
قدم اول - يك اسب بلند قد انتخاب كنيد. اسبهايي كه از نژاد بلند قد هستند مثل تروبرد و كلاً اسبهاي خونگرم استعداد خوبي براي پرش دارند.
قدم دوم - آهسته . آموزش پرش را با قدم رفتن روي چهارپر(كاواليتي - تير هاي چوبي گرد كه روي زمين قرار مي گيرند ) شروع كنيد . اين كار باعث مي شود اسب هنگام عبور از روي مانع تعادلش را حفظ كند.
قدم سوم - شروع كنيد به يورتمه رفتن روي كاواليتي ها . اسب ناچار مي شود در مورد بلند كردن و گذاشتن دست ها و پاهايش در زمان درست و جاي درست دقت كند. تعادل و هماهنگي با اين تمرين افزايش مي يابد.
قدم چهارم - حالا شروع كنيد به چهارنعل رفتن روي كاواليتي ها. اسب ياد ميگيرد زمان مناسب براي پرش چه وقتي است.
قدم پنجم - به كاواليتي ها ارتفاع دهيد. در اين مرحله بايد 15 سانتي متر بالاتر از زمين قرار بگيرند.
قدم ششم - حالا قدم ، يورتمه و چهارنعل را با اين ارتفاع تمرين كنيد.
قدم هفتم - بعد از اينكه اسب در قدم قبلي موفق شد ارتفاع را تا حدود 25-22 سانتي متر افزايش دهيد.
قدم هشتم - تمرين قدم ، يورتمه و چهارنعل را روي كاواليتي با ارتفاع 30 سانتي متر
قدم نهم - اسب شما براي پرش آمده است . چهارنعل به سمت يك كاواليتي كوتاه بتازيد. دستجلو بايد اندازه باشد. كمي به سمت جلو خم شويد و از روي زين بلند شويد و بپريد.

نكات :

  1. اول با ارتفاع كوتاه شروع كنيد. در هر مرحله آ‌نقدر تمرين كنيد تا اسب حركات صحيح پيدا كرده بي خطا از روي چهارپرها عبور كند. 
  2. هميشه كلاه ايمني به سر داشته باشيد. 
  3. وقتي تمرين پرش مي كنيد براي احتياط كسي در نزديكي محل تمرين شما حضور داشته باشد. 
  4. اگر در راستاي مانع قرار نداريد مي توانيد يك دايره بزنيد و در مسير بيافتيد. 
  5. وسط پرش روي زين ننشينيد چرا كه سنگيني وزن شما تعادل اسب را بهم مي زند مگر اينكه اسبتان واقعاً آزموده باشد ( در هر حال عادت بدي است ) 
  6. حركاتتان با اسب هماهنگ باشد هيچوقت زود تر از او اقدام به پرش نكنيد وگرنه از كنار مانع فرار مي كند. فرار اسب و خودداري آن از پرش فقط و فقط ناشي از اشتباه سواركار است. از مربي خود در مورد خطايي كه انجام داديد سوال كنيد تا شما را راهنمايي كند.

هفت اشتباهي كه صاحبان اسب مرتكب مي شوند

اشتباه هفتم : اينكه به ‌آساني مي توانيد از هر اسبي سواري بگيريد
همه اسبها شبيه هم نيستند . با بعضي به راحتي مي توانيد سواري كنيد و بعضي اينقدر نا آزموده اند كه اگر شما هم كم تجربه باشيد حتما مي توانند باعث حادثه شوند. عمدتاً سواري با اسبهاي مسن راحت تر است. آنها به قدر كافي تجربه دارند كه اشتباهات سواركار مبتدي را نديده بگيرند.
اشتباه ششم : تكنيك هاي يك مربي تـنها روش تعليم اسب است.
وقتي صاحبان با اسب تازه كار خود دچار مشكل مي شوند اولين جايي كه بدنبال راه حل مي گردند در كتابهاست . وقتي نويسنده كتاب يك روش تعليم را بيان كرده ، خواننده فكر مي كند آن روش در همه شرايط و موارد كاربرد خواهد داشت و هنگامي كه نمي تواند با بكارگيري آن روش اسبش را تعليم دهد تصور مي كند كه حيوان زبان بسته خنگ يا تعليم ناپذير است.
لازم است بگويم كه براي آموزش يك فن خاص روش هاي بي شماري وجود دارد . اگر روشي را امتحان كرديد و جواب نداد به سراغ روش ديگري برويد.

اشتباه پنجم: به قدر كافي از اسب سواري نمي گيريد.
بهترين كار براي اينكه اسب خوبي داشته باشيد سواري كردن بمدت طولاني است. هر دو سه هفته يكبار سراغ اسبتان نرويد. اگر خيلي سواري كنيد اسبتان بهتر و بهتر مي شود.

اشتباه چهارم : مشكل ايجاد شده تقصير اسب است .
اگرچه ممكن است در برخورد با اسبها مشكلاتي بوجود آيد ولي عمده ‌آنها ناشي از اشتباهات صاحب اسب مي باشد. بندرت پيش مي آيد كه اسب به خودي خود ايجاد مشكل كند . مثلاً اگر نمي توانيد اسب را به خارج از محوطه خانه ( جايي كه به آن عادت دارد ) هدايت كنيد و دور شويد (Barn Sour) دليلش نافرماني اسب نيست عدم توانايي شما در كنترل آن است.

اشتباه سوم : نفهميدن آنچه در ذهن اسبها مي گذرد.
اسبها مثل سگها و گربه ها فكر نمي كنند چون آنها حيوان شكارچي نيستند. در نتيجه از هر چيزي كه آنها را بترساند فرار مي كنند. غريزه فرار هزاران هزار سال در مغز آنها وجود داشته است. براي اينكه اسبي را تعليم دهيد صبور باشيد و بخاطر بسپاريد كه آنها ذاتاً ترسو و بدگمان هستند.

اشتباه دوم: ندانستن اينكه هر عمل و عكس العمل نوعي آموزش است.
هر بار كه با اسبتان هستيد عمل و عكس العمل هاي مابين شما بعنوان نوعي تجربه و آموزش در ذهن اسب مي ماند. مثلاً اگر اسبي داريد كه بخوبي لونژ مي شود هر بار كه بند لونژ را مي بنديد و شروع به تمرين مي كنيد ، داريد آموزش جديد مي دهيد. يا وقتي آنرا نوازش مي كنيد در حال تعليم هستيد. صاحبان اسبهاي تازه كار بايد بخاطر داشته باشند كه هر حركت آنها درحافظه اسب مي ماند و در رفتار آن تاثير مي گذارد.

اشتباه اول : بدون اينكه آموزش ديده ياشيد مي توانيد سواري كنيد.
بدون اينكه مهارتهاي سواركاري را بدانيد سوار اسب نا آزموده نشويد. مهم است كه تكنيكهاي سواري را بدانيد زيرا اسب به فشار ساق شما و اينكه چگونه در زين مي نشينيد عكس العمل نشان ميدهد

آسیبهای تاندون در اسب

آسیبهای تاندون در اسب نویسنده: دکتر امیرحسین رحمانی ساختار تاندون (وتر) از بافت فیبر مانند با خونرسانی اندک است که توانایی مقاومت در برابر کشش را داراست و همانند لیگامنت (رباطها) از کلاژن ساخته شده است با این تفاوت که تاندونها ماهیچه ها را به استخوان متصل می کند و با انقباض ماهیچه تاندون موجب حرکت استخوان می گردد ولی لیگامنت ها استخوان را به استخوان متصل می کند و از چرخش و نزدیک شدن بیش از حد استخوانها به هم جلوگیری می کند.

آسیب تاندون یک عارضه شناخته شده در مسابقات کورس و پرش است و جزء آسیبهای اسکلتی عضلانی به حساب می آید و عمدتاً آسیب به تاندونهای اندام حرکتی قدامی (دست) بیشتر از اندام حرکتی خلفی (پا) اتفاق می افتد. تاندونهای در معرض آسیب بین دو ناحیه مفصل زانو و Fetlock در پشت دست هستند که شامل تاندون سطحی خم کننده انگشتان (SDFT) و تاندون عمیق خم کننده انگلشتان (DDFT) است و تاندون (SDFT) بیشتر در معرض آسیب است. دلایل آسیب دیدگی شامل کار سریع و ناگهانی ،گرم نکردن حیوان قبل از تمرین سخت ، پرش و استارت ناگهانی و زمین ناهموار است. نظریه ای هم وجود دارد که دمای بالا را موجب افزایش آسیب دیدگی تاندون می داند بنابراین طبق این نظریه بانداژ دست و پا در حین تمرین توصیه نمی شود. (آسیب دیدگی تاندون ربطی به خستگی حیوان ندارد) آسیب تاندون به 3 درجه تقسیم می گردد. 1- درجه اول التهاب و تورم سطحی 2- درجه دوم کشیدگی تاندون 3- درجه سوم پارگی تاندونآسیب دیدگی ممکن است به صورت منطقه ای و محدود باشد و یا اینکه تمام طول تاندون را در بر بگیرد. نشانه های آسیب دیدگی معمولاً چند ساعت بعد از تمرین ظاهر می شوند و عبارتند از : تغییر در راه رفتن ،گرم شدن ، التهاب موضع، ضخیم شدن و کمانی شدن تاندون و عکس العمل نشان دادن هنگام لمس آسیب به تاندون به خاطر خونرسانی ضعیفی که در این بافت است به مرور زمان ترمیم می یابد و از 3 ماه تا یکسال به طول می انجامد . طبق آمار 80% اسبهای آسیب دیده از ناحیه تاندون دوباره به میادین باز می گردند ولی احتمال آسب دیدگی آنها از اسبهای دیگر بیشتر است.در آسیب حاد تاندون خونریزی شدید در داخل بافت ایجاد و باعث آسیب و جدایی فیبر داخل تاندون می گردد و ممکن است در تاندون لخته ایجاد و بافت گرانولوزا و بعد فیبروز ایجاد شود و تاندون دیگر به حالت اولیه باز نمی گردد.درمان: هدف از درمان محدود کردن آسیب دیدگی فعلی و جلوگیری از آسیب بعدی و کم کردن استرس از بافت مورد نظر و تشویق به بازگشت به ساختار نرمال و طبیعی است. در مراحل اول حیوان باید تحت استراحت قرار بگیرد. یخ درمانی برای 48 ساعت صورت بگیرد (برای کاهش هجوم اولیه خون و سلولهای التهابی موجود در خون) و بعد از 72 ساعت گرم کردن موضع توصیه می گردد. از بانداژ مخصوص استفاده گردد و ماساژ دادن به وسیله محولهای موجود در بازار و استفاده از داروهای ضد التهاب و مواد دانه ای همانند جو در جیره کم شود بعد از چند روز انجام حرکات منظم و کنترل شده ورزشی می تواند کمک شایانی به بهبودی بیمار بکند.در موارد شدید با قرار دادن تاندون آسیب دیده تحت تأثیر نیروی مغناطیسی به وسیله چکمه ها و پاکتهای مخصوص که حاوی آهن ربا هستند می توان عارضه را کنترل کرد. در مواردی که پارگی ایجاد می گردد در صورتیکه تاندون مورد نظر کنده نشده باشد و در محل فقط بریدگی ایجاد شده باشد از بخیه های مخصوص استفاده می گردد البته باید از عفونتهای ایجاد شده بعد از جراحت با استفاده از آنتی بیوتیک قوی جلوگیری کرد.

پرش از موانع

 پرش‌ از موانع‌
 پرش‌ تمرين‌ كاملي‌ است‌ كه‌ فوائد زير را در بر دارد:
    نشست‌ سوار را تكميل‌تر مي‌كند.
    سوار امكان‌ پيدا مي‌كند در مقياسي‌ عملي‌ و ورزشي‌ از كمك‌هاي‌ طبيعي‌ استفاده‌ كند.
    به‌ او قدرت‌ مي‌دهد، در اسب‌ نفوذ كرده‌ و جسورتر شود.
 تا سواران‌ به‌ اندازه‌ كافي‌ روي‌ اسب‌ متعادل‌ نشدند، تمرين‌ پرش‌ شروع‌ نمي‌شود و پس‌ از شروع‌ به‌ تدريج‌ پيشرفت‌ حاصل‌ مي‌شود

.


 معمولا" تمرين‌هاي‌ پرش‌ با ركاب‌ صورت‌ مي‌گيرد. پيشرفت‌ اين‌ آموزش‌ بايد خيلي‌ مرتب‌ و برنامه‌ريزي‌ شده‌ باشد. هر گونه‌ عجله‌ در آن‌ موجب‌ از دست‌ دادن‌ اعتماد سوار و عدم‌ اطاعت‌ كامل‌ اسب‌ مي‌شود. با اين‌ كه‌ تمرين‌ پرش‌ اهميت‌ زيادي‌ دارد، مربي‌ نبايد ساير تمرين‌هاي‌ استفاده‌ از كمك‌ها را كنار گزارده‌ و تمرين‌هاي‌ پرش‌ را جايگزين‌ كند. براي‌ ورزيده‌تر كردن‌ سوار، تمرين‌ پرش‌ در محوطه‌ محصور و با آبخوري‌ اجرا مي‌شود. مربي‌ پرش‌ را از گذاردن‌ يك‌ تير روي‌ زمين‌ شروع‌ مي‌كند سپس‌ موانع‌ خيلي‌ كوچك‌ از قبيل‌ چند دسته‌ چوب‌، يك‌ چپر كوتاه‌ و بالاخره‌ يك‌ مانع‌ كم‌ ارتفاع‌ مي‌گذارد. به‌ اين‌ ترتيب‌ سوارها بدون‌ هيچ‌ گونه‌ اشتغال‌ فكري‌ و درگيري‌ براي‌ هدايت‌ به‌ طرف‌ موانع‌، با عبور از روي‌ آن‌ها ورزيده‌تر مي‌شوند. در نزديك‌شدن‌ به‌ مانع‌، سوار بايد موقعيت‌ ساق‌ها را مستحكم‌تر كرده‌، بالاتنه‌ را به‌ جلو متمايل‌ كند و كمر بايد نرم‌، شانه‌ها آزاد، دست‌ها پايين‌ و پهناي‌ پنجه‌ تمامي‌ در ركاب‌ باشند.
 موقع‌ پرش‌ سوار سعي‌ مي‌كند كه‌ خود را با حركت‌ اسب‌ هماهنگ‌ كند. بنابر اين‌ ران‌ها و ساق‌ها را چسبانيده‌، بازو و شانه‌ها را كمي‌ به‌ جلو مي‌دهد. دستهاي‌ سوار پس‌ از پرش‌ بايد همچنان‌ پائين‌ باشند. به‌ هنگام‌ پرش‌ و پس‌ از آن‌ سوار بايد كاملا" خود را در اختيار اسب‌ گزارده‌، با او هماهنگ‌ باشد.
 اگر سوار آزمون‌هاي‌ اين‌ مرحله‌ را با موفقيت‌ پشت‌ سر گزارد، مربي‌ چگونگي‌ پرش‌ از روي‌ موانع‌ را به‌ او مي‌آموز. چنانچه‌ امكان‌ انجام‌ اين‌ مرحله‌ از تمرين‌ در صحرا وجود داشته‌ باشد، سوارها با كاربردهاي‌ كمك‌هايشان‌ آشنا مي‌شوند. براي‌ انجام‌ اين‌ تمرين‌ در صحرا ابتدا سوارها به‌ يك‌ يا دو گروه‌ تقسيم‌ شده‌، هر گروه‌ زير نظر سواري‌ ورزيده‌تر قرار مي‌گيرد و از آن‌ها خواسته‌ مي‌شود در حدود 15 متر از يكديگر فاصله‌ بگيرند. پس‌ از فرمان‌ به‌ طرف‌ مانع‌، سر گروه‌ با فاصله‌اي‌ مناسبت‌ از مانع‌، اسب‌ را به‌ چهار نعلي‌ ملايم‌ و غلطان‌ انداخته‌ و چند دايره‌ به‌ صورت‌ مارپيچ‌ زده‌ و سپس‌ به‌ طرف‌ مانع‌ مي‌راند و پس‌ از او سوارها سعي‌ كنند فاصله‌ را با نفر جلوئي‌ هرچه‌ بيشتر رعايت‌ كرده‌ و از روي‌ مانع‌ پرش‌ كنند. اگر مانع‌ طبيعي‌ - ديواري‌ خرابه‌ و كاه‌گلي‌ - باشد، سوارها بايد سعي‌ كنند مسير حركتشان‌ با سوار جلوئي‌ فرق‌ داشته‌ باشد تا همگي‌ از يك‌ نقطه‌ پرش‌ نكنند. اجراي‌ اين‌ تمرين‌ سوارها را براي‌ پرش‌ به‌ صورت‌ انفرادي‌ آماده‌تر مي‌كند.
 در اين‌ تمرين‌ هر سوار كار بايد خط‌ سيري‌ براي‌ خود انتخاب‌ كرده‌، دستجلوها را قاطعانه‌ ولي‌ نرم‌، بدون‌ اينكه‌ فشاري‌ روي‌ دهان‌ اسب‌ داشته‌ باشد، نگه‌ داشته‌، ساق‌ها در تماس‌ با طرفين‌ اسب‌ فشار مناسب‌ را به‌ او وارد كرده‌ و با حفظ‌ راستا بسوي‌ مانع‌ براند. اگر تحرك‌ اسب‌ در رسيدن‌ به‌ مانع‌ كم‌ شود، با فشار بيشتر ساق‌ اسب‌ را به‌ جلو مي‌راند. اگر اسب‌ از پريدن‌ خودداري‌ كرد، بلافاصله‌ دوره‌اي‌ زده‌ و با فشار بيشتري‌ او را به‌ طرف‌ مانع‌ رانده‌ او را وامي‌دارد تا پرش‌ كند. اگر ارتفاع‌ به‌ اندازه‌اي‌ باشد كه‌ اسب‌ بتواند در حالت‌ ايست‌ پرش‌ كند درجا فشار آورده‌ و او وامي‌داريم‌ تا از مانع‌ عبور كند. اگر اسب‌ به‌ يكي‌ از طرفين‌ متمايل‌ شده‌ از راستاي‌ حركت‌ خارج‌ شود - پهلو خالي‌ كند - بلافاصله‌ بايد متوقفش‌ كرده‌ به‌ ميسر اوليه‌ باز گردانده‌، بدون‌ كم‌شدن‌ تحرك‌ به‌ سوي‌ مانع‌ رانده‌ شود. اگر اسب‌ با سرعت‌ به‌ طرف‌ مانع‌ حركت‌ كرد، بدون‌ متوقف‌ كردن‌، سعي‌ در حفظ‌ تحرك‌ و آهنگ‌ داشته‌، اجازه‌ داده‌ شود به‌ طرف‌ مانع‌ حركت‌ كند.
 اگر اسب‌ در حركت‌ آزادانه‌ و آرام‌ به‌ سوي‌ مانع‌ و يا پريدن‌ از روي‌ آن‌ مشكل‌ داشته‌ باشد، بايد به‌ مراحل‌ تمريني‌ قبلي‌ برگردانده‌ شده‌، مراحل‌ تربيتي‌ او را مورد تجديد نظر قرار داد.
 تمرين‌ پرش‌ باعث‌ افزايش‌ قدرت‌ تصميم‌گيري‌ سوارها مي‌شود. پرش‌ از روي‌ موانع‌ كوتاه‌ كه‌ همواره‌ با اطمينان‌ صورت‌ مي‌گيرد، سوار را با اعتماد به‌ نفس‌ و ورزيده‌تر مي‌كند و به‌ او اجازه‌ مي‌دهد شاهد ترقي‌ و پيشرفت‌ خود بوده‌، بيش‌ از پيش‌ تشويق‌ شود.
 مربي‌ بايد چنان‌ بر آموزش‌ سواران‌ همت‌ گمارد كه‌ آن‌ها به‌ موقع‌ تصميم‌هاي‌ صحيح‌ بگيرند و ثابت‌ قدمي‌ توأم‌ با حس‌ وظيفه‌شناسي‌ را كه‌ معرف‌ روح‌ سواركاري‌ است‌ همراه‌ با جسارت‌ به‌ آن‌ها بياموزد. مربي‌ بايد بتواند سوانح‌ و درگيري‌هاي‌ حاشيه‌اي‌ را به‌ حداقل‌ رسانده‌، مشكلات‌ را با در نظر گرفتن‌ اولويت‌ به‌ سرعت‌ حل‌ كرده‌، برنامه‌هاي‌ تمرين‌ را مناسب‌ با امكانات‌ سوارها و توان‌ اسبها تنظيم‌ كند كه‌ در اينصورت‌، به‌ سرعت‌ به‌ اهداف‌ از پيش‌ تعيين‌ شده‌ خود خواهد رسيد.

 موانع‌ 
 به‌طور كلي‌ موانع‌ به‌ پنج‌ دسته‌ تقسيم‌ مي‌شود.
    سكوها 
    خندق‌ها 
    موانع‌ پُر، تنه‌ درخت‌ها، دسته‌ تركه‌، چپر، ديوار گلي‌ يا سنگي‌ - عمودي‌ ساده‌ - (آپ‌ رايت‌) 
    چوب‌ بست‌ها 
    موانع‌ با عرض‌ و ارتفاع‌ (اكُسر) 
 در تمرين‌هاي‌ پرش‌ با اسب‌، حداكثر عرض‌ موانع‌ فوق‌ بايد به‌ تدريج‌ و با توجه‌ به‌ پيشرفت‌ سوارها به‌ دو متر و ارتفاع‌ آن‌ به‌ 90 سانتيمتر برسد. طول‌ موانع‌ مصنوعي‌ هميشه‌ بايد از 5/3 متر بيشتر باشد تا اسب‌ به‌ هنگام‌ پرش‌ خود را در تنگنا احساس‌ نكند. در نهايت‌ براي‌ پرش‌ با اسب‌ بايد در زمين‌هاي‌ مناسب‌ و با گام‌ چهارنعل‌ به‌ سوي‌ موانع‌ حركت‌ كرد. اگر سواري‌ از روي‌ بي‌ميلي‌ در تمرين‌هاي‌ پرش‌ شركت‌ كند، مربي‌ نبايد براي‌ ترغيب‌ او به‌ زور متوسل‌ شود. برعكس‌ بايد صبر كند تا اعتماد او جلب‌ شده‌ و با علاقه‌ در تمرين‌ها شركت‌ كند. در صورتي‌ كه‌ آموزش‌ اصولي‌ باشد و طبق‌ برنامه‌ پيش‌ برده‌ شود، سوار خود به‌ خود تقاضا خواهد كرد به‌ او اجازه‌ داده‌ شود از روي‌ موانع‌ پرش‌ كند.
پرش‌ آزاد
 پرش‌ به‌ حالت‌ آزاد در دالان‌هاي‌ بيضي‌ و  L   كار در دالانهاي‌ بيضي‌ بيش‌ از كار در دالانهاي‌ مستقيم‌، اسب‌ را ملايم‌ و آرام‌ مي‌كند زيرا اسب‌ مجبور مي‌شود در حين‌ اجراي‌ چرخش‌هاي‌ متوالي‌ پرش‌ كند. اين‌ دالان‌ بر روي‌ زميني‌ درست‌ مي‌شود كه‌ طول‌ آن‌ 45 متر و عرض‌ آن‌ در حدود 20 الي‌ 25 متر است‌ و از دو خط‌ سير متصل‌ به‌ هم‌ تشكيل‌ مي‌شوند. هر يك‌ از خط‌ سيرها مستقيم‌ بوده‌ و اين‌ دو خط‌ به‌ وسيله‌ دو قوس‌ به‌ يكديگر متصل‌ مي‌شوند عرض‌ هر خط‌ سيري‌ 3 الي‌ 4 متر است‌ و نرده‌هاي‌ طرفين‌ آن‌ها در خارج‌ دو متر و در داخل‌ يك‌ مترو نيم‌ ارتفاع‌ دارند.
 بر روي‌ دو خط‌ مستقيم‌ موانع‌ ساده‌ و مركب‌ به‌ صورتي‌ تعبيه‌ شده‌ كه‌ اسب‌ بتواند به‌ هر دو دست‌ از آنها عبور كند. خط‌ سير داخلي‌ براي‌ پرش‌ از روي‌ موانع‌ مصنوعي‌ بوده‌ و در آن‌ موانعي‌ قرار مي‌دهند كه‌ بنا به‌ توان‌ و درجه‌ تربيت‌ اسب‌ مي‌توان‌ ارتفاع‌ و عرض‌ آنها را تغيير داد.
 خط‌ سير خارجي‌ براي‌ ورزيده‌تر كردن‌ اسب‌هاي‌ جوان‌ و آماده‌شدن‌ براي‌ كار در زمين‌هاي‌ ذوعارضه‌ بوده‌ و شامل‌ موانع‌ ثابتي‌ است‌ كه‌ سوار در خارج‌ با آنها برخورد مي‌كند (مانند پشته‌ ـ سكو ـ جويبار ـ خندق‌ و غيره‌). بايد مخصوصاً به‌ موانع‌ عريض‌ كه‌ بيشتر در موقع‌ كار در زمين‌هاي‌ ذوعارضه‌ به‌ آنها برخورد مي‌شود اهميت‌ داد. مربي‌ در قسمت‌ مركزي‌ زمين‌ ايستاده‌ و با صداي‌ زبان‌ و شلاق‌ اسب‌ را هدايت‌ مي‌كند.

 پرش‌ در حال‌ سواره‌

 همين‌ كه‌ اسب‌ در تسمه‌ گردان‌ با آرامش‌ و سهولت‌ از مانع‌ عبور كرد، بايد سوار شد و او را در حال‌ سواره‌ ابتدا از روي‌ تك‌ تيري‌ كه‌ بر روي‌ زمين‌ قرار گرفته‌ عبور داد و بعد به‌ همان‌ ترتيب‌ تسمه‌ گردان‌، كار را ادامه‌ داد. سواري‌ كه‌ اسب‌ را بر روي‌ مانع‌ هدايت‌ مي‌كند بايد به‌ فن‌ سواري‌ آشنا باشد و بيشتر فكر خود را مصروف‌ آزاد گزاردن‌ سر و گردن‌ اسب‌ و كمك‌ به‌ ديگر نقاط‌ اندام‌ او بكند.
 در عبور سواره‌ از روي‌ تك‌ تير دستجلوها جدا و سوار بايد به‌طور متناوب‌ تغيير دست‌ داده‌ گاهي‌ به‌ دست‌ راست‌ و گاهي‌ به‌ دست‌ چپ‌ از روي‌ تير عبور كند. تغيير دست‌ها به‌ شكل‌ نيمدوره‌ انجام‌ مي‌شود و بايد گاهي‌ نزديك‌تر و گاهي‌دور از آن‌ باشد كه‌ اسب‌ عادت‌ نكند هميشه‌ در نقطه‌ معيني‌ دست‌ عوض‌ كند. سوار ملزم‌ نيست‌ بعد از هر تغيير دستي‌ از مانع‌ رد شود بلكه‌ بالعكس‌ گاهي‌ بايد عبور كرده‌ و گاهي‌ از نزديك‌ مانع‌ بدون‌ پرش‌ رد شود به‌ اين‌ ترتيب‌ اسب‌ آرام‌ شده‌ و اين‌ عادت‌ بد بعضي‌ اسبها كه‌، به‌ محض‌ قرار گرفتن‌ در سمت‌ مانع‌ ديوانه‌وار از جا كنده‌ شده‌ و به‌ سمت‌ مانع‌ حمله‌ مي‌كنند، تا اندازه‌اي‌ برطرف‌ مي‌شود.
 خط‌ سير بيشتر بايد به‌ صورت‌ مارپيچ‌ باشد تا اسب‌ گاه‌ به‌ راست‌ و گاهي‌ به‌ چپ‌ متمايل‌ شده‌ و او را به‌ تماس‌ گرفتن‌ با دست‌ سوار (به‌ دهنه‌ شدن‌) كه‌ در موقع‌ انجام‌ پرش‌ بسيار ضروري‌ است‌ عادت‌ مي‌دهد. پس‌ از اين‌ تك‌ تير را از روي‌ زمين‌ تا 50 سانتي‌ متر بلند مي‌كنند. سوار بايد دقت‌ كند كه‌ اسب‌ بعد از پرش‌ بر سرعت‌ خود نيفزايد اگر اسب‌ بعد از پرش‌ تُند كرد بايد او را روي‌ خط‌ مستقيم‌ به‌ جلو برده‌ و حركت‌ انتقالي‌ معكوس‌ و به‌ تدريج‌ فاصله‌ نقطه‌ حركت‌ انتقالي‌ تا مانع‌ را كم‌ كرد.
 اگر سواري‌ به‌ درستي‌ روي‌ زين‌ مستقر نيست‌، دستجلوها را به‌ يك‌ دست‌ گرفته‌ و با دست‌ ديگر قاچ‌ جلو يا يال‌ اسب‌ را بگيرد تا مانع‌ حركات‌ سر و گردن‌ اسب‌ نشود.
 پس‌ از اين‌ كه‌ پرش‌ از روي‌ تك‌ تير در هر سه‌ گام‌ تمرين‌ شد و اسب‌ با كمال‌ آرامي‌ از مانع‌ عبور كرد، تمرين‌ روي‌ مانعي‌ كه‌ فقط‌ عرض‌ دارد شروع‌ مي‌شود. براي‌ اين‌ منظور بايد جوي‌ يا خندقي‌ وجود داشته‌ باشد. مربي‌ ابتدا اسب‌ را با بند از روي‌ خندق‌ عبور مي‌دهد و چون‌ اسب‌ها در ابتداي‌ كار قبل‌ از پريدن‌ از اين‌ نوع‌ موانع‌ مكث‌ مي‌كنند، بايد مانع‌ شد و او را واداشت‌ بدون‌ مكث‌ از مانع‌ عبور كند. پرش‌ از روي‌ خندق‌ بايد با هر سه‌ گام‌ و به‌ هر دو دست‌ اجرا شود. همين‌ كه‌ اسب‌ با كمال‌ آرامي‌ و مهارت‌ از خندق‌ عبور كرد، بند را از سر او برداشته‌، سوار شده‌ با گام‌ يورتمه‌ و چهار نعل‌ اسب‌ را از خندق‌ مي‌پرانند. پس‌ از آن‌ مي‌توان‌ اسب‌ را به‌ صحرا برده‌ و او را با بند از موانع‌ طبيعي‌ كوچكي‌ درخور توانش‌ عبور داد. لازم‌ است‌ بدانيد كه‌ حداقل‌ صد جلسه‌ تمرين‌ لازم‌ است‌ تا اسب‌ روش‌ پريدن‌ را به‌ خوبي‌ بياموزد.
 تمرين‌ها فقط‌ به‌ پرش‌ منحصر نشده‌ و بايد طبق‌ برنامه‌ پيش‌ برده‌ شود اگر شش‌ روز در هفته‌ كار مي‌كنيم‌ فقط‌ دو جلسه‌ آن‌ تمرين‌ پرش‌ است‌.
 اگر اسب‌ به‌ درستي‌تربيت‌ شده‌ باشد و سواري‌ ورزيده‌تر بر او سوار، مراحل‌ پرش‌ از مانعي‌ به‌ ارتفاع‌ حداكثر 105 سانتيمتر به‌ اين‌ صورت‌ است‌:
 توضيح‌: آخرين‌ شلنگ‌ قبل‌ از نقطه‌ جهش‌ اولين‌ مرحله‌ يعني‌ پاي‌ خارج‌ است‌.





 1- جهش‌: 
 دست‌ خارج‌ روي‌ نقطه‌ جهش‌ قرار مي‌گيرد. اين‌ دومين‌ مرحله‌ از مراحل‌ حركتي‌ چهار نعل‌ است‌. پس‌ از آن‌ دست‌ داخل‌ جلوتر از دست‌ خارج‌ روي‌ نقطه‌ جهش‌ قرار گرفته‌ و سر و گردن‌ به‌ جلو و پائين‌ كشيده‌ مي‌شود. همراه‌ با كشيده‌ شدن‌ سر و گردن‌، پاها به‌ زير مي‌آيند. اسب‌ سر و گردن‌ خود را به‌ همراه‌ دستها به‌ بالا كشيده‌ پاها را به‌ جاي‌ دستها قرار مي‌دهد. فشار هر دو پا اسب‌ را به‌ جلو و بالا پرتاب‌ مي‌كند. 
 2-  روي‌ مانع‌:
 در اين‌ حالت‌ اسب‌ گردن‌ خود را كشيده‌ به‌ پائين‌ مي‌آورد تا شانه‌هايش‌ آزاد شوند. ستون‌ فقرات‌ او قوسي‌ كماني‌ شكل‌ از سر تا به‌ دم‌ تشكيل‌ مي‌دهند و در اين‌ حالت‌ دست‌ها و پاها جمع‌ شده‌ به‌ زير بدن‌ كشيده‌ مي‌شوند. 
 3- فرود: 
 دستهاي‌ اسب‌ به‌ جلو كشيده‌ مي‌شوند. سر و گردن‌ را بالا مي‌گيرد تا بتواند حفظ‌ تعادل‌ كند. ابتدا دستها و پس‌ از آن‌ پاها روي‌ نقطه‌ فرود قرار مي‌گيرند.

 4- بعد از فرود:
 سر و گردن‌ را دوباره‌ پائين‌ مي‌كشد تا پاها بيشتر به‌ زير كشيده‌ شوند.
 تربيت‌ اسب‌ تا به‌ اين‌ مرحله‌ در صورتيكه‌ هر هفته‌ شش‌ روز و هر روز بين‌ 3 تا 4 ساعت‌ با اسب‌ كار شود، حداقل‌ شش‌ ماه‌ و حداكثر يكسال‌ زمان‌ نياز دارد كه‌ اين‌ زمان‌ حداقل‌ و حداكثر بيشتر به‌ اسب‌ برمي‌گردد كه‌ تا چه‌ اندازه‌ توانائي‌ جسمي‌ و رواني‌ براي‌ درك‌ و فراگيري‌ مفاد برنامه‌ها داشته‌ باشد.
 اسب‌ تا اين‌ مرحله‌ به‌ 50% از آمادگي‌ رسيده‌ و مي‌تواند در مسابقه‌هاي‌ مقدماتي‌ درساژ و يا تشويقي‌ پرش‌ و يك‌ روزه‌ شركت‌ كند.
 به‌ عبارت‌ ديگر با توجه‌ به‌ توضيحي‌ كه‌ در اين‌ مبحث‌ داده‌ شد، در اين‌ مرحله‌ او قادر است‌ 50% از وزن‌ خود و سوار را روي‌ پاها تحمل‌ كرده‌ و تا اندازه‌اي‌:
 ـ به‌ اثرها جواب‌ دهد.
 ـ اعتماد به‌ نفس‌ او بيشتر شده‌ و مفاهيم‌ حركت‌هاي‌ سوار برايش‌ بيگانه‌ نيست‌.
 ـ با فشار ساق‌ به‌ جلو رفته‌ و به‌ اثرهاي‌ نيم‌ توقف‌ جواب‌ مي‌دهد.
 ـ در سه‌ گام‌ قدم‌، يورتمه‌ و چهار نعل‌ به‌ راحتي‌ و با تعادل‌ نسبي‌ حركت‌ مي‌كند.
 ـ روي‌ خطوط‌ مستقيم‌ تا اندازه‌اي‌ ستون‌ فقرات‌ او مستقيم‌ بوده‌ وروي‌ قوس‌ها هم‌ ستون‌ فقرات‌ به‌ اندازه‌ مناسب‌
 قوس‌ برداشته‌ و از سر تا به‌ دم‌ انحنائي‌ مناسب‌ دارد.

 بخش‌ ششم‌ - سال‌ دوم‌، تمرين‌هاي‌ پيشرفته‌ 
 ـ تا اندازه‌اي‌ پاهايش‌ به‌ زير كشيده‌ شده‌ و به‌ دهنه‌ شده‌ است‌.
 ـ خود را با راستاي‌ حركت‌ وفق‌ داده‌ و مسير انتخاب‌ شده‌ به‌ وسيله‌ سوار  را به‌ درستي‌ طي‌ مي‌كند.
 ـ با تسمه‌ گردان‌ و اثرهاي‌ مربي‌ به‌ هنگام‌ كار آشنا شده‌ است‌.
 ـ مرحله‌ اول‌ بدن‌ سازي‌ را به‌ خوبي‌ پشت‌ سر گزارده‌ و عضله‌ها و مفاصل‌ او ورزيده‌ و انعطاف‌ پذيرند.
 ـ پوستي‌ نرم‌ و شفاف‌ دارد و در نگاه‌ اول‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ اصول‌ پرستاري‌ در مورد او به‌ خوبي‌ رعايت‌ شده‌ و با اشتها خوراك‌ مي‌خورد.
 ـ با گام‌ دلخواه‌ از روي‌ موانع‌ كوتاه‌ پرش‌ كرده‌ و بعد از مانع‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ سوار به‌ سمت‌ دلخواه‌ او با تعادلي‌ نسبي‌ حركت‌ مي‌كند.
 ـ از روي‌ تك‌ تيرها و كاوالتي‌ها به‌ نرمي‌ و راحتي‌ در حاليكه‌ قوسي‌ كماني‌ شكل‌ از سر تا به‌ دم‌ مشهود است‌ خود را به‌ جلو كشيده‌ و همواره‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ باقي‌ مي‌ماند.
 ـ در صحرا سبكبال‌ حركت‌ كرده‌ و از روي‌ مانع‌ - انتخاب‌ شده‌ در حد توان‌ او - عبور و يا پرش‌ مي‌كند.
 ـ در قدم‌ آزاد با دستجلوي‌ آزاد، سر و گردن‌ را به‌ جلو و پائين‌ كشيده‌ و با نرمي‌ كامل‌ عضله‌هاي‌ كمر، پاها را كاملا" به‌ زير مي‌كشد كه‌ در اين‌ صورت‌ جاي‌ سم‌ پا جلوتر از جاي‌ سم‌ دست‌ روي‌ زمين‌ ديده‌ مي‌شود.
 رسيدن‌ به‌ اين‌ مرحله‌ بر پايه‌ سه‌ اصل‌ استوار است‌ 
   ورزيدگي‌ 
   تعادل‌ 
   جواب‌ به‌ فشار و اثر در كمال‌ آرامش‌ و انقياد 
 در شروع‌ اين‌ فصل‌ بايد به‌ عوامل‌ موثر در برنامه‌ريزي‌ براي‌ تربيت‌ اسب‌ اشاره‌ شود:

 عوامل‌ اصلي‌ تربيت‌ و تعليم‌
 1. مربي‌
 مربي‌ و سوار تأثيرگزارترين‌ عوامل‌ بر تربيت‌ اسب‌ هستند. مربي‌ بايد اسب‌ شناس‌ ماهري‌ بوده‌ و فن‌ سواري‌ را از نظر عملي‌ و نظري‌ به‌ خوبي‌ دانسته‌ و در عين‌ حال‌ در اصول‌ تربيت‌ و تعليم‌ متبحر و ورزيده‌ باشد، يعني‌ مربي‌ بايد اهل‌ علم‌ و عمل‌ باشد تا بتواند اسب‌ تربيت‌ كند.

 2. سوار
 تشخيص‌، علاقه‌ و آشنائي‌ كامل‌ به‌ اصول‌ سواركاري‌ از اهم‌ خصايص‌ سواركار است‌. هرچه‌ هم‌ اسب‌ مستعد و آماده‌ تربيت‌ باشد تا سواركار و مربي‌ داراي‌ اين‌ دو خصيصه‌ نباشند نتيجه‌ مطلوب‌ به‌ دست‌ نمي‌آيد.

 3. برنامه‌ كار با اسب‌ - تمرين‌ 
 اسب‌ موجودي‌ است‌ وابسته‌ به‌ طبيعت‌ و به‌طور كلي‌ همچنان‌ در گذشته‌ زندگي‌ مي‌كند، بشر او را استسمار و از محيط‌ طبيعي‌ خود جدا كرده‌ است‌. همچنان‌ كه‌ نگهداري‌ او در اصطبل‌ كه‌ برايش‌ زنداني‌ انفرادي‌ بيش‌ نيست‌، كار در ميدان‌ محصور - مانژ - هم‌ آنچنان‌ كه‌ بايد خوشايند او نبوده‌ و در عين‌ حال‌ هم‌ نمي‌توان‌ آنچنان‌ فضاي‌ وسيعي‌ با امكانات‌ كافي‌ كه‌ لازمه‌ ساخت‌ و پرداخت‌ عضله‌هاي‌ او باشد در محيطي‌ بسته‌ به‌ وجود آورد. اين‌ امكانات‌ عبارتند از پستي‌ و بلندي‌ها، جوي‌هاي‌ آب‌، موانع‌ طبيعي‌ همانند كنده‌هاي‌ درخت‌، بوته‌ها و ديوارهاي‌ كوتاه‌ يا پرچين‌ و فضائي‌ براي‌ حركت‌هاي‌ طولاني‌ و متنوع‌. با اين‌ تفاسير است‌ كه‌ بايد كار اسب‌ را به‌ دو بخش‌، تمرين‌ در ميدان‌ محصور - مانژ - و صحرا تقسيم‌ كرد. از آنجا كه‌ به‌طور كلي‌ كار در مانژ نمي‌تواند حداكثر بيش‌ از يكساعت‌ طول‌ بكشد و نياز تمريني‌ اسب‌ با توجه‌ به‌ پيشرفت‌ او روز به‌ روز بيشتر مي‌شود، بايد در ابتداي‌ تمرين‌ها حداقل‌ 4 روز در هفته‌ و به‌ تناسب‌ در نزديكي‌ مسابقه‌ها حداقل‌ دو روز در هفته‌ را به‌ كار در صحرا اختصاص‌ داده‌ و از آن‌ غفلت‌ نكرد. دوباره‌ تأكيد مي‌كنم‌ كه‌ يكي‌ از اصول‌ آموزش‌ تنوع‌ است‌ و طبيعت‌ و صحرا اين‌ تنوع‌ را به‌ رايگان‌ در اختيار شما گزارده‌ است‌. يكي‌ از اهداف‌ تربيت‌ اسب‌ پرورش‌ عضله‌هاي‌ اوست‌. با پرورش‌ صحيح‌ عضله‌ها مي‌توان‌ با خيال‌ راحت‌ و بدون‌ نگراني‌ از فرسودگي‌ با اسب‌ كار كرد. در صحرا امكانات‌ كار ژيمناستيكي‌ فراوان‌ است‌. فقط‌ بايد رفت‌، آن‌ها را پيدا و از آن‌ها استفاده‌ كرده‌ همواره‌ برنامه‌ را به‌ سه‌ قسمت‌ قدم‌ آزاد دستجلوي‌ آزاد، يورتمه‌ و چهار نعل‌ تقسيم‌ كرد تا عضله‌هاي‌ او پرورده‌ شده‌ و شاداب‌تر شوند. با كار روي‌ پستي‌ و بلندي‌ها اسب‌ را چالاك‌تر و گام‌ هايش‌ را محكم‌ و استوارتر مي‌كنيم‌. كار در صحرا اسب‌ را چالاك‌ و مطيع‌تر مي‌كند.
 پس‌ كار با اسب‌ به‌ دو قسمت‌:
 1- ميدان‌ محصور - مانژ - در حداقل‌ زمان‌ 
 2- صحرا، در حداكثر زمان‌ مناسب‌ 
 تقيسم‌ مي‌شود.

 4. زمان‌
 نبايد فراموش‌ كرد كه‌ نمو جسماني‌ و روحي‌ اسب‌، هر قدر هم‌ سوار ماهر و با تجربه‌ باشد، مطيع‌ قوانين‌ متغير طبيعت‌ است‌ و هيچ‌ يك‌ از تقاضاهاي‌ سوار نمي‌تواند رشد و نمو اسب‌ را به‌ جلو انداخته‌ و يا تسريع‌ كند.  صبر و حوصله‌ مربي‌ و ملايمت‌ او اهميت‌ فوق‌العاده‌اي‌ در تعليم‌ و تربيت‌ دارند.
 با بررسي‌ رواني‌ يا چگونگي‌ روند تربيتي‌ اسب‌، مي‌توانيم‌ تأثيري‌ مثبت‌ بر روح‌ و روان‌ او داشته‌ باشيم‌. اسب‌ حافظه‌اي‌ قوي‌ دارد و اگر بتوان‌ از آن‌ به‌ درستي‌ بهره‌برداري‌ كرد، تربيت‌ سرعت‌ بيشتري‌ پيدا كرده‌ و در صورت‌ تكرار اشتباه‌ و حك‌ آن‌ در حافظه‌ اسب‌، تربيت‌ به‌ تأخير افتاده‌ و زدودن‌ عادت‌ بد از حافظه‌ اسب‌، بي‌ اندازه‌ مشكل‌ خواهد شد.
 استعداد و هوش‌ و ذكاوت‌ اسب‌ها مختلف‌ است‌. اغلب‌ اسب‌ها به‌ سرعت‌ به‌ تقاضاي‌ سوار جواب‌ مي‌دهند و برخي‌ ديگر بر عكس‌ خيلي‌ دير و به‌ سختي‌ مقصود سوار را درك‌ مي‌كنند. اسب‌ معمولاً آرام‌ و ملايم‌ بوده‌ و به‌ رفتار خوب‌، صدا و نوازش‌هاي‌ سوارش‌ فوق‌العاده‌ حساس‌ است‌ بايد بدانيد كه‌ تنبيه‌ او را مطيع‌ نكرده‌ بلكه‌ بر عكس‌، او را مرعوب‌ و ترسو مي‌كند. اسب‌ موجودي‌ با فكر و دقيق‌ است‌ زيرا اغلب‌ اوقات‌ حركتي‌ را كه‌ روز قبل‌ در كمال‌ سختي‌ اجرا كرده‌ فرداي‌ آن‌ روز بهتر انجام‌ مي‌دهد. صبر و حوصله‌ او زياد ولي‌ نامحدود نيست‌، بنابراين‌ شناخت‌ حد و اندازه‌ تقاضاي‌ سوار در اندازه‌هاي‌ تحمل‌ اسب‌ در مراحل‌ تربيت‌ و تعليم‌ بي‌اندازه‌ مشكل‌ است‌. تربيت‌ و تعليم‌ اسب‌ را مطيع‌ كرده‌ خلق‌ و خوي‌ او را تا حدي‌ نرم‌ مي‌كند ولي‌ ماهيت‌ او را كاملاً تغيير نمي‌دهد. اسبي‌ شرور و موذي‌ هرچه‌ هم‌ به‌خوبي‌ تربيت‌ شده‌ باشد بايد همواره‌ تحت‌ نظر باشد.
 فقط‌ با در نظر گرفتن‌ استعداد و كار برنامه‌ريزي‌ شده‌ در چهارچوب‌ روش‌ صحيح‌ مربي‌گري‌، مي‌توان‌ تربيت‌ اسب‌ را تسريع‌ كرد. وضع‌ جسماني‌ و طبيعت‌ او هم‌ بايد مورد دقت‌ و مطالعه‌ قرار گيرد. با دقت‌ در ساختمان‌ بدن‌ اسب‌، سهولت‌ تغذيه‌ و عمل‌ هضم‌، مي‌توان‌ محسنات‌ يا برعكس‌ معايب‌ آن‌ را كاملاً حدس‌ زده‌ و از محاسن‌ آن‌ استفاده‌ بهينه‌ و معايب‌ آن‌ را رفع‌ كرد.