اسب ایده آل

برای پیدا کردن اسب مناسب تان برای سواركاريباید اول به چند نکته توجه کنید:

چندسالتان است؟

سواركاري تان در چه سطحی ست؟

 

چقدر می خواهید برای این کار هزینه کنید؟

در چه رشته ای می خواهید کار کنید (پرش، درساژ، استقامت، فقط برای تفریح)؟

قد و وزنتان چقدر است؟ بلندید یا کوتاه؟ چاقید یا لاغر؟

در تهران معمولا 90 درصد سوارکاران پرش کارند: در این رشته سه گروه اسب پرش در ایران وجود دارد:

اسبی که به "دو خون" معروف است؛ نژاد ترکیبی اسب ترکمن یا عرب ایرانی با نژادهای خارجی که بیشتر تروبرد، اسب کورس انگلیسی، یا دیگر نژادهای خارجی موجود در ایران هستند).

اسب "خالص ترکمن"؛ که به دو دسته ترکمن آخال تکه و ترکمن یامود تقسیم می شود.

و گروه سوم که تمام اسب های خارجی وارد شده به ایران هستند که به عنوان اسب های پرش وارداتی شناخته می شوند.


اسب دوخون

نمونه ای از اسب دو خون پرشی.


یک اسب اسب دوخون ورزیده و ماهر که خوب آموزش دیده باشد در حال حاضر در ایران حدود 8 تا 25 میلیون تومان ارزش دارد. قیمت این نوع اسب به اصل و نسب و همچنین به میزان آموزشی که دیده است بستگی دارد. همچنین تعداد بُردهای یک اسب در مسابقات پرش روی قیمت آن تاثیر زیادی دارد.

اسب های دوخون معمولا اسب هایی باهوش و سالم هستند و برای سواركاري اسبهای خوبی به حساب می آیند – در واقع باید از فرد مطمئنی خریداری شوند! چون اسب های زیادی هستند که هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی تخریب شده اند و بهتر است قبل از خرید با یک دامپزشک خوب مشورت کنید تا اسب مورد نظرتان را بررسی کند.

 

اسب آخال تکه

نمونه ای از اسب ترکمن آخال تکه

اسب ترکمن خالص آخال تکه در حال حاضر حدود 9 تا 35 میلیون تومان ارزش دارد. این قیمت به اصل و تبار این اسب و تعداد رقابت هایی که در آنها موفق بوده بستگی دارد، و علاوه بر این شکل بدن و قدرت جسمانی اسب آخال تکه در تعیین قیمتش نقش دارد. در کل مادیان های آخال تکه بیشتر از نریان ها طرفدار دارند، چون خیلی آرامترند و بعد از استفاده در پرش می توانند برای کشش به کار بروند.

نریان های ترکمن معمولا خیلی شجاع و با اعتمادبنفسند و به خاطر همین برای سوارکاران مبتدی مناسب نیستند.

اسب ترکمن آخال تکه مناسب سوارکاران ریزجثه تر و لاغرتر است و برای خانم ها انتخاب خیلی خوبی ست، چون اسب باهوشی ست و کنترلش راحت است، حساس است و علاوه بر این، اسب آخال تکه اسب بسیار زیبایی ست.
اما اسب ترکمن یامود حدود 3.5 تا 15 میلیون تومان قیمت دارد (قیمت ها خیلی متفاوت است و بستگی به فروشنده دارد). در کل درمورد این اسب هم همان نکاتی اهمیت دارد که درمورد اسب ترکمن آخال تکه بیان کردیم. اسب یامود که در شمال ایران به شکل وحشی هم زندگی می کند، اسب بسیار قدرتمندی ست و اعتمادبنفس و شجاعتش حتی از اسب ترکمن آخال تکه هم بیشتر است.

اسب ترکمن یامود به اندازه اسب آخال تکه خوش اندام نیست و معمولا از آن کوچکتر است. این اسب عموما برای افرادی مناسب است که عاشق این نژاد ایرانی هستند. اسب یامود می تواند یک اسب پرشی خوب بشود، اما محدودت های خودش را دارد، چون اولا که جثه کوچکتری دارد و نریان هایش بسیار خودسر و مستقل هستند و کنترل کردن شان سخت است.

اسب ترکمن یامود نیاز به یک سوارکار با پشتکار و صبور دارد که بتواند با این نژاد اسب های خیلی حساس ارتباط درستی برقرار کند. به هیچ وجه نمی شود به این نوع اسب زور گفت!

 

اسب هانوورین

نمونه ای از اسب هانوورین

و پایین ترین اولویت انتخاب به اسب های پرشی وارداتی تعلق می گیرد:

قیمت این نوع اسب ها خیلی متفاوت است و به نژاد و کیفیت پرش آنها بستگی دارد؛ در ایران نژادهای اسب آلمانی مثل هانووری، اولدنبرگر و هولشتاینربیشتر است. اسب های آلمانی اسب های گرانقیمتی هستند، چون کار در آلمان خیلی گران است و اسبی که خوب آموزش دیده باشد هزینه زیادی برداشته است. مهمترین نکته هزینه وارد کردن این نوع اسب های خارجی ست که بی نهایت گران تمام می شود. یک اسب آلمانی آموزش دیده از 35 تا 150 و حتی 200 میلیون تومان قیمت دارد، که بسته به اصل و نسب، فرم اندام و تعداد مسابقاتی که برنده شده تعیین می شود.

درمورد دیگر نژادهای اسب اروپایی هم همینطور است؛ مثلا نژاد اسب KWPN(هلند)، سل فرانس (فرانسه)، یا نژادهای روسی (راشن بریدز). طیف قیمت این نوع اسب ها از 35 تا 100 میلیون تومان است.

در کل یک سواركار تازه کار بهتر است کارش را با یک اسب دوخونِ تربیت شده و کمی سن دار (از سن 7 تا 12-14 سال) شروع کند. این اسب ها کارشان را خیلی خوب انجام می دهند، سوارکاران جوان می توانند چیزهای زیادی از آنها یاد بگیرند، و بعدا که تجربه و مهارتشان بیشتر شد می توانند یک اسب خارجی یا ترکمن خالص ایرانی بخرند. در نهایت همه چیز بستگی به این دارد که چقدر بخواهید و بتوانید هزینه کنید.

اسب داشتن و نگه داشتن در یک اصطبل قابل قبول در ایران ماهانه حدود 700 هزار تا 1 میلیون تومان هزینه دارد (برای باکس، تغذیه، دامپزشکی و آموزش).


محل جهش اسب

محل جهش چيست ؟   مناسب ترين محلي را كه اسب از آن ، جهش براي پريدن از روي مانعي را شروع مي كند وبه راحتي بدون اصابت دست و پايش به تيرها و يا خود مانع ، و با صرف حداقل انرژي از روي آن با زيباترين حالت عبور مي كند ، محل جهش ناميده مي شود .

محل جهش در كجا قرار گرفته ؟   محل جهش همواره در جلوي هر مانعي متناسب با ارتفاع عرض ، يا عرض و ارتفاع آن مانع قرار گرفته است . به طور كلي ارتفاع ، عرض و يا عرض و ارتفاع با هم تعيين كننده محل جهش مي باشند . به عنوان مثال ، براي مانعي به ارتفاع 105 سانتيمتر محل جهش تقريبا 120 سانتيمتر در جلوي آن مي باشد .

 بطور كلي موانع بر دو نوعند :
1- موانعي كه فقط داراي ارتفاع و يا عرض هستند ، موانع ساده .
2- 
موانعي كه داراي عرض و ارتفاع هستند ، موانع مركب .تمامي انواع بقيه موانع مانند نردباني ، بادبزني و …… مشتقي از اين دو نوعند .تيرهائي كه براي ساختن موانع به كار مي روند بايد 4 متر طول و 10 سانتيمتر قطر داشته باشند و براي ساختن موانع با عرض كم نبايد طول تير از دو متر كمتر باشد 

يادآوري :   اسب در صورتي ، روي دو نوع مانع ساده و مركب حالتي زيبا همراه قوس كامل بدن را به نمايش مي گذارد ، كه براي پرش از روي مانع ساده (عمودي) از محل جهش مناسب ، جهيدن را شروع كند و براي پرش از روي مانع مركب ( داري عرض و ارتفاع ) محل جهش او كمي به مانع نزديك تر مي شود .
 

اسب چگونه از محل جهش پرش را شروع مي كند ؟   اسبي كه به خوبي تربيت شده ، در حال حركت با گام چهار نعل منظم ، متعادل ، با تحرك كافي در حاليكه به دهنه است (گوش به فرمان) در رسيدن به مانعي ساده با ارتفاع 105 سانتيمتر حدود 180 سانتيمتري مانع در مرحله دوم چهار نعل يعني اوريب پاي داخل و دست خارج ، در محل جهش قرار خواهد گرفت .

اسب چگونه از محل جهش پرش را شروع مي كند ؟   اسبي كه به خوبي تربيت شده ، در حال حركت با گام چهار نعل منظم ، متعادل ، با تحرك كافي در حاليكه به دهنه است (گوش به فرمان) در رسيدن به مانعي ساده با ارتفاع 105 سانتيمتر حدود 180 سانتيمتري مانع در مرحله دوم چهار نعل يعني اوريب پاي داخل و دست خارج ، در محل جهش قرار خواهد گرفت .

اولين مرحله از مراحل پرش اسب:   گردن خود را به جلو مي كشد و سر را پائين مي آورد و دست داخل را در حدود 60 سانتيمتري جلوتر از دست خارج روي زمين مي گذارد . بعد ، براي حفظ تعادل گردن خود را جمع مي كند ، سر را بالا مي آورد و از فاصله 120 سانتيمتري دستهاي خود را بلند ، و آنها را جمع ، با كمك پاها كه به زير بدن كشيده شده اند و مفاصل خرگوشي جمع شده خود را جهانده و به هوا پرتاب مي كند .يادآوري :   براي عبور از مانع بيش از 120 سانتيمتري اسب ديگر سر و گردن خود را پائين نمي اندازد بلكه خود را جمع مي كند .

يادآوري :   براي عبور از مانع بيش از 120 سانتيمتري اسب ديگر سر و گردن خود را پائين نمي اندازد بلكه خود را جمع مي كند .

دومين مرحله ، تعليق بر روي مانع (روي هوا):   اسب گردن خود را كشيده ، به پائين مي آورد تا شانه ها را آزاد كرده ، با استفاده از ستون فقرات قوس كماني شكل كاملي از سر تا به دم تشكيل مي دهد ، در حاليكه هر چهار دست و پاي او جمعو به زير بدن كشيده مي شوند .

سومين مرحله ، فرود:   اسب دستهاي خود را به جلو مي كشد ، سر را بالا مي گيرد تا مجددا متعادل شده و با چهار دست و پا روي زمين فرود مي آيد . اين محل فرود 120 سانتيمتر بعد از مانع مي باشد ، سپس سرو گردن را پائين مي كشد تا پاها بيشتر به زير كشيده شده و خود را بيشتر جمع كند . اسب ها تمايل بيشتري دارند كه روي دست چپ فرود بيايند.

يادآوري:    اسب به هنگام جهش دو حركت كاملا متمايز از يكديگر انجام مي دهد 
• 
اول ، هر دو دست با هم از زمين كنده مي شود .
• 
دوم ، هر دو پا ، اغلب ، روي جاي دستها از زمين كنده مي شوند . ولي ديده شده كه گاهي پا ها جلوتر قرار گرفته و نزديك تر به مانع از روي زمين جدا مي شوند .

طول و عرض محل جهش :   اسبها ، براي پرش از روي هر مانعي ، از محل جهش مناسب براي همان مانع جهش را شروع مي كنند. به عنوان مثال ، براي عبور از مانعي عمودي به ارتفاع 120 سانتيمتر محل هاي جهش مي توانند بين 120 سانتيمتر تا 180 سانتيمتر باشدپس طول محل پرش در حدود 60 سانتيمتر و عرض آن به اندازه عرض بدن اسب است . كه اين محل بايد همواره در وسط و عمود بر مانع باشد .اسب براي جهيدن بايد بتواند هر دو دست خود را تقريبا هم زمان روي زمين قرار دهد ، يعني بايد مرحله دوم چهار نعل را كامل كرده و وارد سومين مرحله شده باشد.پس با توجه به اين نكات اساسي ، سواركار بايد قادر باشد طول شلنگهاي اسب خود را قبل از مانع بصورتي تنظيم كرده باشد كه دستهاي اسب او به هنگام شروع پرش به درستي در محل جهش قرار گرفته باشد .

پرش از موانع

 پرش‌ از موانع‌
 پرش‌ تمرين‌ كاملي‌ است‌ كه‌ فوائد زير را در بر دارد:
    نشست‌ سوار را تكميل‌تر مي‌كند.
    سوار امكان‌ پيدا مي‌كند در مقياسي‌ عملي‌ و ورزشي‌ از كمك‌هاي‌ طبيعي‌ استفاده‌ كند.
    به‌ او قدرت‌ مي‌دهد، در اسب‌ نفوذ كرده‌ و جسورتر شود.
 تا سواران‌ به‌ اندازه‌ كافي‌ روي‌ اسب‌ متعادل‌ نشدند، تمرين‌ پرش‌ شروع‌ نمي‌شود و پس‌ از شروع‌ به‌ تدريج‌ پيشرفت‌ حاصل‌ مي‌شود

.


 معمولا" تمرين‌هاي‌ پرش‌ با ركاب‌ صورت‌ مي‌گيرد. پيشرفت‌ اين‌ آموزش‌ بايد خيلي‌ مرتب‌ و برنامه‌ريزي‌ شده‌ باشد. هر گونه‌ عجله‌ در آن‌ موجب‌ از دست‌ دادن‌ اعتماد سوار و عدم‌ اطاعت‌ كامل‌ اسب‌ مي‌شود. با اين‌ كه‌ تمرين‌ پرش‌ اهميت‌ زيادي‌ دارد، مربي‌ نبايد ساير تمرين‌هاي‌ استفاده‌ از كمك‌ها را كنار گزارده‌ و تمرين‌هاي‌ پرش‌ را جايگزين‌ كند. براي‌ ورزيده‌تر كردن‌ سوار، تمرين‌ پرش‌ در محوطه‌ محصور و با آبخوري‌ اجرا مي‌شود. مربي‌ پرش‌ را از گذاردن‌ يك‌ تير روي‌ زمين‌ شروع‌ مي‌كند سپس‌ موانع‌ خيلي‌ كوچك‌ از قبيل‌ چند دسته‌ چوب‌، يك‌ چپر كوتاه‌ و بالاخره‌ يك‌ مانع‌ كم‌ ارتفاع‌ مي‌گذارد. به‌ اين‌ ترتيب‌ سوارها بدون‌ هيچ‌ گونه‌ اشتغال‌ فكري‌ و درگيري‌ براي‌ هدايت‌ به‌ طرف‌ موانع‌، با عبور از روي‌ آن‌ها ورزيده‌تر مي‌شوند. در نزديك‌شدن‌ به‌ مانع‌، سوار بايد موقعيت‌ ساق‌ها را مستحكم‌تر كرده‌، بالاتنه‌ را به‌ جلو متمايل‌ كند و كمر بايد نرم‌، شانه‌ها آزاد، دست‌ها پايين‌ و پهناي‌ پنجه‌ تمامي‌ در ركاب‌ باشند.
 موقع‌ پرش‌ سوار سعي‌ مي‌كند كه‌ خود را با حركت‌ اسب‌ هماهنگ‌ كند. بنابر اين‌ ران‌ها و ساق‌ها را چسبانيده‌، بازو و شانه‌ها را كمي‌ به‌ جلو مي‌دهد. دستهاي‌ سوار پس‌ از پرش‌ بايد همچنان‌ پائين‌ باشند. به‌ هنگام‌ پرش‌ و پس‌ از آن‌ سوار بايد كاملا" خود را در اختيار اسب‌ گزارده‌، با او هماهنگ‌ باشد.
 اگر سوار آزمون‌هاي‌ اين‌ مرحله‌ را با موفقيت‌ پشت‌ سر گزارد، مربي‌ چگونگي‌ پرش‌ از روي‌ موانع‌ را به‌ او مي‌آموز. چنانچه‌ امكان‌ انجام‌ اين‌ مرحله‌ از تمرين‌ در صحرا وجود داشته‌ باشد، سوارها با كاربردهاي‌ كمك‌هايشان‌ آشنا مي‌شوند. براي‌ انجام‌ اين‌ تمرين‌ در صحرا ابتدا سوارها به‌ يك‌ يا دو گروه‌ تقسيم‌ شده‌، هر گروه‌ زير نظر سواري‌ ورزيده‌تر قرار مي‌گيرد و از آن‌ها خواسته‌ مي‌شود در حدود 15 متر از يكديگر فاصله‌ بگيرند. پس‌ از فرمان‌ به‌ طرف‌ مانع‌، سر گروه‌ با فاصله‌اي‌ مناسبت‌ از مانع‌، اسب‌ را به‌ چهار نعلي‌ ملايم‌ و غلطان‌ انداخته‌ و چند دايره‌ به‌ صورت‌ مارپيچ‌ زده‌ و سپس‌ به‌ طرف‌ مانع‌ مي‌راند و پس‌ از او سوارها سعي‌ كنند فاصله‌ را با نفر جلوئي‌ هرچه‌ بيشتر رعايت‌ كرده‌ و از روي‌ مانع‌ پرش‌ كنند. اگر مانع‌ طبيعي‌ - ديواري‌ خرابه‌ و كاه‌گلي‌ - باشد، سوارها بايد سعي‌ كنند مسير حركتشان‌ با سوار جلوئي‌ فرق‌ داشته‌ باشد تا همگي‌ از يك‌ نقطه‌ پرش‌ نكنند. اجراي‌ اين‌ تمرين‌ سوارها را براي‌ پرش‌ به‌ صورت‌ انفرادي‌ آماده‌تر مي‌كند.
 در اين‌ تمرين‌ هر سوار كار بايد خط‌ سيري‌ براي‌ خود انتخاب‌ كرده‌، دستجلوها را قاطعانه‌ ولي‌ نرم‌، بدون‌ اينكه‌ فشاري‌ روي‌ دهان‌ اسب‌ داشته‌ باشد، نگه‌ داشته‌، ساق‌ها در تماس‌ با طرفين‌ اسب‌ فشار مناسب‌ را به‌ او وارد كرده‌ و با حفظ‌ راستا بسوي‌ مانع‌ براند. اگر تحرك‌ اسب‌ در رسيدن‌ به‌ مانع‌ كم‌ شود، با فشار بيشتر ساق‌ اسب‌ را به‌ جلو مي‌راند. اگر اسب‌ از پريدن‌ خودداري‌ كرد، بلافاصله‌ دوره‌اي‌ زده‌ و با فشار بيشتري‌ او را به‌ طرف‌ مانع‌ رانده‌ او را وامي‌دارد تا پرش‌ كند. اگر ارتفاع‌ به‌ اندازه‌اي‌ باشد كه‌ اسب‌ بتواند در حالت‌ ايست‌ پرش‌ كند درجا فشار آورده‌ و او وامي‌داريم‌ تا از مانع‌ عبور كند. اگر اسب‌ به‌ يكي‌ از طرفين‌ متمايل‌ شده‌ از راستاي‌ حركت‌ خارج‌ شود - پهلو خالي‌ كند - بلافاصله‌ بايد متوقفش‌ كرده‌ به‌ ميسر اوليه‌ باز گردانده‌، بدون‌ كم‌شدن‌ تحرك‌ به‌ سوي‌ مانع‌ رانده‌ شود. اگر اسب‌ با سرعت‌ به‌ طرف‌ مانع‌ حركت‌ كرد، بدون‌ متوقف‌ كردن‌، سعي‌ در حفظ‌ تحرك‌ و آهنگ‌ داشته‌، اجازه‌ داده‌ شود به‌ طرف‌ مانع‌ حركت‌ كند.
 اگر اسب‌ در حركت‌ آزادانه‌ و آرام‌ به‌ سوي‌ مانع‌ و يا پريدن‌ از روي‌ آن‌ مشكل‌ داشته‌ باشد، بايد به‌ مراحل‌ تمريني‌ قبلي‌ برگردانده‌ شده‌، مراحل‌ تربيتي‌ او را مورد تجديد نظر قرار داد.
 تمرين‌ پرش‌ باعث‌ افزايش‌ قدرت‌ تصميم‌گيري‌ سوارها مي‌شود. پرش‌ از روي‌ موانع‌ كوتاه‌ كه‌ همواره‌ با اطمينان‌ صورت‌ مي‌گيرد، سوار را با اعتماد به‌ نفس‌ و ورزيده‌تر مي‌كند و به‌ او اجازه‌ مي‌دهد شاهد ترقي‌ و پيشرفت‌ خود بوده‌، بيش‌ از پيش‌ تشويق‌ شود.
 مربي‌ بايد چنان‌ بر آموزش‌ سواران‌ همت‌ گمارد كه‌ آن‌ها به‌ موقع‌ تصميم‌هاي‌ صحيح‌ بگيرند و ثابت‌ قدمي‌ توأم‌ با حس‌ وظيفه‌شناسي‌ را كه‌ معرف‌ روح‌ سواركاري‌ است‌ همراه‌ با جسارت‌ به‌ آن‌ها بياموزد. مربي‌ بايد بتواند سوانح‌ و درگيري‌هاي‌ حاشيه‌اي‌ را به‌ حداقل‌ رسانده‌، مشكلات‌ را با در نظر گرفتن‌ اولويت‌ به‌ سرعت‌ حل‌ كرده‌، برنامه‌هاي‌ تمرين‌ را مناسب‌ با امكانات‌ سوارها و توان‌ اسبها تنظيم‌ كند كه‌ در اينصورت‌، به‌ سرعت‌ به‌ اهداف‌ از پيش‌ تعيين‌ شده‌ خود خواهد رسيد.

 موانع‌ 
 به‌طور كلي‌ موانع‌ به‌ پنج‌ دسته‌ تقسيم‌ مي‌شود.
    سكوها 
    خندق‌ها 
    موانع‌ پُر، تنه‌ درخت‌ها، دسته‌ تركه‌، چپر، ديوار گلي‌ يا سنگي‌ - عمودي‌ ساده‌ - (آپ‌ رايت‌) 
    چوب‌ بست‌ها 
    موانع‌ با عرض‌ و ارتفاع‌ (اكُسر) 
 در تمرين‌هاي‌ پرش‌ با اسب‌، حداكثر عرض‌ موانع‌ فوق‌ بايد به‌ تدريج‌ و با توجه‌ به‌ پيشرفت‌ سوارها به‌ دو متر و ارتفاع‌ آن‌ به‌ 90 سانتيمتر برسد. طول‌ موانع‌ مصنوعي‌ هميشه‌ بايد از 5/3 متر بيشتر باشد تا اسب‌ به‌ هنگام‌ پرش‌ خود را در تنگنا احساس‌ نكند. در نهايت‌ براي‌ پرش‌ با اسب‌ بايد در زمين‌هاي‌ مناسب‌ و با گام‌ چهارنعل‌ به‌ سوي‌ موانع‌ حركت‌ كرد. اگر سواري‌ از روي‌ بي‌ميلي‌ در تمرين‌هاي‌ پرش‌ شركت‌ كند، مربي‌ نبايد براي‌ ترغيب‌ او به‌ زور متوسل‌ شود. برعكس‌ بايد صبر كند تا اعتماد او جلب‌ شده‌ و با علاقه‌ در تمرين‌ها شركت‌ كند. در صورتي‌ كه‌ آموزش‌ اصولي‌ باشد و طبق‌ برنامه‌ پيش‌ برده‌ شود، سوار خود به‌ خود تقاضا خواهد كرد به‌ او اجازه‌ داده‌ شود از روي‌ موانع‌ پرش‌ كند.
پرش‌ آزاد
 پرش‌ به‌ حالت‌ آزاد در دالان‌هاي‌ بيضي‌ و  L   كار در دالانهاي‌ بيضي‌ بيش‌ از كار در دالانهاي‌ مستقيم‌، اسب‌ را ملايم‌ و آرام‌ مي‌كند زيرا اسب‌ مجبور مي‌شود در حين‌ اجراي‌ چرخش‌هاي‌ متوالي‌ پرش‌ كند. اين‌ دالان‌ بر روي‌ زميني‌ درست‌ مي‌شود كه‌ طول‌ آن‌ 45 متر و عرض‌ آن‌ در حدود 20 الي‌ 25 متر است‌ و از دو خط‌ سير متصل‌ به‌ هم‌ تشكيل‌ مي‌شوند. هر يك‌ از خط‌ سيرها مستقيم‌ بوده‌ و اين‌ دو خط‌ به‌ وسيله‌ دو قوس‌ به‌ يكديگر متصل‌ مي‌شوند عرض‌ هر خط‌ سيري‌ 3 الي‌ 4 متر است‌ و نرده‌هاي‌ طرفين‌ آن‌ها در خارج‌ دو متر و در داخل‌ يك‌ مترو نيم‌ ارتفاع‌ دارند.
 بر روي‌ دو خط‌ مستقيم‌ موانع‌ ساده‌ و مركب‌ به‌ صورتي‌ تعبيه‌ شده‌ كه‌ اسب‌ بتواند به‌ هر دو دست‌ از آنها عبور كند. خط‌ سير داخلي‌ براي‌ پرش‌ از روي‌ موانع‌ مصنوعي‌ بوده‌ و در آن‌ موانعي‌ قرار مي‌دهند كه‌ بنا به‌ توان‌ و درجه‌ تربيت‌ اسب‌ مي‌توان‌ ارتفاع‌ و عرض‌ آنها را تغيير داد.
 خط‌ سير خارجي‌ براي‌ ورزيده‌تر كردن‌ اسب‌هاي‌ جوان‌ و آماده‌شدن‌ براي‌ كار در زمين‌هاي‌ ذوعارضه‌ بوده‌ و شامل‌ موانع‌ ثابتي‌ است‌ كه‌ سوار در خارج‌ با آنها برخورد مي‌كند (مانند پشته‌ ـ سكو ـ جويبار ـ خندق‌ و غيره‌). بايد مخصوصاً به‌ موانع‌ عريض‌ كه‌ بيشتر در موقع‌ كار در زمين‌هاي‌ ذوعارضه‌ به‌ آنها برخورد مي‌شود اهميت‌ داد. مربي‌ در قسمت‌ مركزي‌ زمين‌ ايستاده‌ و با صداي‌ زبان‌ و شلاق‌ اسب‌ را هدايت‌ مي‌كند.

 پرش‌ در حال‌ سواره‌

 همين‌ كه‌ اسب‌ در تسمه‌ گردان‌ با آرامش‌ و سهولت‌ از مانع‌ عبور كرد، بايد سوار شد و او را در حال‌ سواره‌ ابتدا از روي‌ تك‌ تيري‌ كه‌ بر روي‌ زمين‌ قرار گرفته‌ عبور داد و بعد به‌ همان‌ ترتيب‌ تسمه‌ گردان‌، كار را ادامه‌ داد. سواري‌ كه‌ اسب‌ را بر روي‌ مانع‌ هدايت‌ مي‌كند بايد به‌ فن‌ سواري‌ آشنا باشد و بيشتر فكر خود را مصروف‌ آزاد گزاردن‌ سر و گردن‌ اسب‌ و كمك‌ به‌ ديگر نقاط‌ اندام‌ او بكند.
 در عبور سواره‌ از روي‌ تك‌ تير دستجلوها جدا و سوار بايد به‌طور متناوب‌ تغيير دست‌ داده‌ گاهي‌ به‌ دست‌ راست‌ و گاهي‌ به‌ دست‌ چپ‌ از روي‌ تير عبور كند. تغيير دست‌ها به‌ شكل‌ نيمدوره‌ انجام‌ مي‌شود و بايد گاهي‌ نزديك‌تر و گاهي‌دور از آن‌ باشد كه‌ اسب‌ عادت‌ نكند هميشه‌ در نقطه‌ معيني‌ دست‌ عوض‌ كند. سوار ملزم‌ نيست‌ بعد از هر تغيير دستي‌ از مانع‌ رد شود بلكه‌ بالعكس‌ گاهي‌ بايد عبور كرده‌ و گاهي‌ از نزديك‌ مانع‌ بدون‌ پرش‌ رد شود به‌ اين‌ ترتيب‌ اسب‌ آرام‌ شده‌ و اين‌ عادت‌ بد بعضي‌ اسبها كه‌، به‌ محض‌ قرار گرفتن‌ در سمت‌ مانع‌ ديوانه‌وار از جا كنده‌ شده‌ و به‌ سمت‌ مانع‌ حمله‌ مي‌كنند، تا اندازه‌اي‌ برطرف‌ مي‌شود.
 خط‌ سير بيشتر بايد به‌ صورت‌ مارپيچ‌ باشد تا اسب‌ گاه‌ به‌ راست‌ و گاهي‌ به‌ چپ‌ متمايل‌ شده‌ و او را به‌ تماس‌ گرفتن‌ با دست‌ سوار (به‌ دهنه‌ شدن‌) كه‌ در موقع‌ انجام‌ پرش‌ بسيار ضروري‌ است‌ عادت‌ مي‌دهد. پس‌ از اين‌ تك‌ تير را از روي‌ زمين‌ تا 50 سانتي‌ متر بلند مي‌كنند. سوار بايد دقت‌ كند كه‌ اسب‌ بعد از پرش‌ بر سرعت‌ خود نيفزايد اگر اسب‌ بعد از پرش‌ تُند كرد بايد او را روي‌ خط‌ مستقيم‌ به‌ جلو برده‌ و حركت‌ انتقالي‌ معكوس‌ و به‌ تدريج‌ فاصله‌ نقطه‌ حركت‌ انتقالي‌ تا مانع‌ را كم‌ كرد.
 اگر سواري‌ به‌ درستي‌ روي‌ زين‌ مستقر نيست‌، دستجلوها را به‌ يك‌ دست‌ گرفته‌ و با دست‌ ديگر قاچ‌ جلو يا يال‌ اسب‌ را بگيرد تا مانع‌ حركات‌ سر و گردن‌ اسب‌ نشود.
 پس‌ از اين‌ كه‌ پرش‌ از روي‌ تك‌ تير در هر سه‌ گام‌ تمرين‌ شد و اسب‌ با كمال‌ آرامي‌ از مانع‌ عبور كرد، تمرين‌ روي‌ مانعي‌ كه‌ فقط‌ عرض‌ دارد شروع‌ مي‌شود. براي‌ اين‌ منظور بايد جوي‌ يا خندقي‌ وجود داشته‌ باشد. مربي‌ ابتدا اسب‌ را با بند از روي‌ خندق‌ عبور مي‌دهد و چون‌ اسب‌ها در ابتداي‌ كار قبل‌ از پريدن‌ از اين‌ نوع‌ موانع‌ مكث‌ مي‌كنند، بايد مانع‌ شد و او را واداشت‌ بدون‌ مكث‌ از مانع‌ عبور كند. پرش‌ از روي‌ خندق‌ بايد با هر سه‌ گام‌ و به‌ هر دو دست‌ اجرا شود. همين‌ كه‌ اسب‌ با كمال‌ آرامي‌ و مهارت‌ از خندق‌ عبور كرد، بند را از سر او برداشته‌، سوار شده‌ با گام‌ يورتمه‌ و چهار نعل‌ اسب‌ را از خندق‌ مي‌پرانند. پس‌ از آن‌ مي‌توان‌ اسب‌ را به‌ صحرا برده‌ و او را با بند از موانع‌ طبيعي‌ كوچكي‌ درخور توانش‌ عبور داد. لازم‌ است‌ بدانيد كه‌ حداقل‌ صد جلسه‌ تمرين‌ لازم‌ است‌ تا اسب‌ روش‌ پريدن‌ را به‌ خوبي‌ بياموزد.
 تمرين‌ها فقط‌ به‌ پرش‌ منحصر نشده‌ و بايد طبق‌ برنامه‌ پيش‌ برده‌ شود اگر شش‌ روز در هفته‌ كار مي‌كنيم‌ فقط‌ دو جلسه‌ آن‌ تمرين‌ پرش‌ است‌.
 اگر اسب‌ به‌ درستي‌تربيت‌ شده‌ باشد و سواري‌ ورزيده‌تر بر او سوار، مراحل‌ پرش‌ از مانعي‌ به‌ ارتفاع‌ حداكثر 105 سانتيمتر به‌ اين‌ صورت‌ است‌:
 توضيح‌: آخرين‌ شلنگ‌ قبل‌ از نقطه‌ جهش‌ اولين‌ مرحله‌ يعني‌ پاي‌ خارج‌ است‌.





 1- جهش‌: 
 دست‌ خارج‌ روي‌ نقطه‌ جهش‌ قرار مي‌گيرد. اين‌ دومين‌ مرحله‌ از مراحل‌ حركتي‌ چهار نعل‌ است‌. پس‌ از آن‌ دست‌ داخل‌ جلوتر از دست‌ خارج‌ روي‌ نقطه‌ جهش‌ قرار گرفته‌ و سر و گردن‌ به‌ جلو و پائين‌ كشيده‌ مي‌شود. همراه‌ با كشيده‌ شدن‌ سر و گردن‌، پاها به‌ زير مي‌آيند. اسب‌ سر و گردن‌ خود را به‌ همراه‌ دستها به‌ بالا كشيده‌ پاها را به‌ جاي‌ دستها قرار مي‌دهد. فشار هر دو پا اسب‌ را به‌ جلو و بالا پرتاب‌ مي‌كند. 
 2-  روي‌ مانع‌:
 در اين‌ حالت‌ اسب‌ گردن‌ خود را كشيده‌ به‌ پائين‌ مي‌آورد تا شانه‌هايش‌ آزاد شوند. ستون‌ فقرات‌ او قوسي‌ كماني‌ شكل‌ از سر تا به‌ دم‌ تشكيل‌ مي‌دهند و در اين‌ حالت‌ دست‌ها و پاها جمع‌ شده‌ به‌ زير بدن‌ كشيده‌ مي‌شوند. 
 3- فرود: 
 دستهاي‌ اسب‌ به‌ جلو كشيده‌ مي‌شوند. سر و گردن‌ را بالا مي‌گيرد تا بتواند حفظ‌ تعادل‌ كند. ابتدا دستها و پس‌ از آن‌ پاها روي‌ نقطه‌ فرود قرار مي‌گيرند.

 4- بعد از فرود:
 سر و گردن‌ را دوباره‌ پائين‌ مي‌كشد تا پاها بيشتر به‌ زير كشيده‌ شوند.
 تربيت‌ اسب‌ تا به‌ اين‌ مرحله‌ در صورتيكه‌ هر هفته‌ شش‌ روز و هر روز بين‌ 3 تا 4 ساعت‌ با اسب‌ كار شود، حداقل‌ شش‌ ماه‌ و حداكثر يكسال‌ زمان‌ نياز دارد كه‌ اين‌ زمان‌ حداقل‌ و حداكثر بيشتر به‌ اسب‌ برمي‌گردد كه‌ تا چه‌ اندازه‌ توانائي‌ جسمي‌ و رواني‌ براي‌ درك‌ و فراگيري‌ مفاد برنامه‌ها داشته‌ باشد.
 اسب‌ تا اين‌ مرحله‌ به‌ 50% از آمادگي‌ رسيده‌ و مي‌تواند در مسابقه‌هاي‌ مقدماتي‌ درساژ و يا تشويقي‌ پرش‌ و يك‌ روزه‌ شركت‌ كند.
 به‌ عبارت‌ ديگر با توجه‌ به‌ توضيحي‌ كه‌ در اين‌ مبحث‌ داده‌ شد، در اين‌ مرحله‌ او قادر است‌ 50% از وزن‌ خود و سوار را روي‌ پاها تحمل‌ كرده‌ و تا اندازه‌اي‌:
 ـ به‌ اثرها جواب‌ دهد.
 ـ اعتماد به‌ نفس‌ او بيشتر شده‌ و مفاهيم‌ حركت‌هاي‌ سوار برايش‌ بيگانه‌ نيست‌.
 ـ با فشار ساق‌ به‌ جلو رفته‌ و به‌ اثرهاي‌ نيم‌ توقف‌ جواب‌ مي‌دهد.
 ـ در سه‌ گام‌ قدم‌، يورتمه‌ و چهار نعل‌ به‌ راحتي‌ و با تعادل‌ نسبي‌ حركت‌ مي‌كند.
 ـ روي‌ خطوط‌ مستقيم‌ تا اندازه‌اي‌ ستون‌ فقرات‌ او مستقيم‌ بوده‌ وروي‌ قوس‌ها هم‌ ستون‌ فقرات‌ به‌ اندازه‌ مناسب‌
 قوس‌ برداشته‌ و از سر تا به‌ دم‌ انحنائي‌ مناسب‌ دارد.

 بخش‌ ششم‌ - سال‌ دوم‌، تمرين‌هاي‌ پيشرفته‌ 
 ـ تا اندازه‌اي‌ پاهايش‌ به‌ زير كشيده‌ شده‌ و به‌ دهنه‌ شده‌ است‌.
 ـ خود را با راستاي‌ حركت‌ وفق‌ داده‌ و مسير انتخاب‌ شده‌ به‌ وسيله‌ سوار  را به‌ درستي‌ طي‌ مي‌كند.
 ـ با تسمه‌ گردان‌ و اثرهاي‌ مربي‌ به‌ هنگام‌ كار آشنا شده‌ است‌.
 ـ مرحله‌ اول‌ بدن‌ سازي‌ را به‌ خوبي‌ پشت‌ سر گزارده‌ و عضله‌ها و مفاصل‌ او ورزيده‌ و انعطاف‌ پذيرند.
 ـ پوستي‌ نرم‌ و شفاف‌ دارد و در نگاه‌ اول‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ اصول‌ پرستاري‌ در مورد او به‌ خوبي‌ رعايت‌ شده‌ و با اشتها خوراك‌ مي‌خورد.
 ـ با گام‌ دلخواه‌ از روي‌ موانع‌ كوتاه‌ پرش‌ كرده‌ و بعد از مانع‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ سوار به‌ سمت‌ دلخواه‌ او با تعادلي‌ نسبي‌ حركت‌ مي‌كند.
 ـ از روي‌ تك‌ تيرها و كاوالتي‌ها به‌ نرمي‌ و راحتي‌ در حاليكه‌ قوسي‌ كماني‌ شكل‌ از سر تا به‌ دم‌ مشهود است‌ خود را به‌ جلو كشيده‌ و همواره‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ باقي‌ مي‌ماند.
 ـ در صحرا سبكبال‌ حركت‌ كرده‌ و از روي‌ مانع‌ - انتخاب‌ شده‌ در حد توان‌ او - عبور و يا پرش‌ مي‌كند.
 ـ در قدم‌ آزاد با دستجلوي‌ آزاد، سر و گردن‌ را به‌ جلو و پائين‌ كشيده‌ و با نرمي‌ كامل‌ عضله‌هاي‌ كمر، پاها را كاملا" به‌ زير مي‌كشد كه‌ در اين‌ صورت‌ جاي‌ سم‌ پا جلوتر از جاي‌ سم‌ دست‌ روي‌ زمين‌ ديده‌ مي‌شود.
 رسيدن‌ به‌ اين‌ مرحله‌ بر پايه‌ سه‌ اصل‌ استوار است‌ 
   ورزيدگي‌ 
   تعادل‌ 
   جواب‌ به‌ فشار و اثر در كمال‌ آرامش‌ و انقياد 
 در شروع‌ اين‌ فصل‌ بايد به‌ عوامل‌ موثر در برنامه‌ريزي‌ براي‌ تربيت‌ اسب‌ اشاره‌ شود:

 عوامل‌ اصلي‌ تربيت‌ و تعليم‌
 1. مربي‌
 مربي‌ و سوار تأثيرگزارترين‌ عوامل‌ بر تربيت‌ اسب‌ هستند. مربي‌ بايد اسب‌ شناس‌ ماهري‌ بوده‌ و فن‌ سواري‌ را از نظر عملي‌ و نظري‌ به‌ خوبي‌ دانسته‌ و در عين‌ حال‌ در اصول‌ تربيت‌ و تعليم‌ متبحر و ورزيده‌ باشد، يعني‌ مربي‌ بايد اهل‌ علم‌ و عمل‌ باشد تا بتواند اسب‌ تربيت‌ كند.

 2. سوار
 تشخيص‌، علاقه‌ و آشنائي‌ كامل‌ به‌ اصول‌ سواركاري‌ از اهم‌ خصايص‌ سواركار است‌. هرچه‌ هم‌ اسب‌ مستعد و آماده‌ تربيت‌ باشد تا سواركار و مربي‌ داراي‌ اين‌ دو خصيصه‌ نباشند نتيجه‌ مطلوب‌ به‌ دست‌ نمي‌آيد.

 3. برنامه‌ كار با اسب‌ - تمرين‌ 
 اسب‌ موجودي‌ است‌ وابسته‌ به‌ طبيعت‌ و به‌طور كلي‌ همچنان‌ در گذشته‌ زندگي‌ مي‌كند، بشر او را استسمار و از محيط‌ طبيعي‌ خود جدا كرده‌ است‌. همچنان‌ كه‌ نگهداري‌ او در اصطبل‌ كه‌ برايش‌ زنداني‌ انفرادي‌ بيش‌ نيست‌، كار در ميدان‌ محصور - مانژ - هم‌ آنچنان‌ كه‌ بايد خوشايند او نبوده‌ و در عين‌ حال‌ هم‌ نمي‌توان‌ آنچنان‌ فضاي‌ وسيعي‌ با امكانات‌ كافي‌ كه‌ لازمه‌ ساخت‌ و پرداخت‌ عضله‌هاي‌ او باشد در محيطي‌ بسته‌ به‌ وجود آورد. اين‌ امكانات‌ عبارتند از پستي‌ و بلندي‌ها، جوي‌هاي‌ آب‌، موانع‌ طبيعي‌ همانند كنده‌هاي‌ درخت‌، بوته‌ها و ديوارهاي‌ كوتاه‌ يا پرچين‌ و فضائي‌ براي‌ حركت‌هاي‌ طولاني‌ و متنوع‌. با اين‌ تفاسير است‌ كه‌ بايد كار اسب‌ را به‌ دو بخش‌، تمرين‌ در ميدان‌ محصور - مانژ - و صحرا تقسيم‌ كرد. از آنجا كه‌ به‌طور كلي‌ كار در مانژ نمي‌تواند حداكثر بيش‌ از يكساعت‌ طول‌ بكشد و نياز تمريني‌ اسب‌ با توجه‌ به‌ پيشرفت‌ او روز به‌ روز بيشتر مي‌شود، بايد در ابتداي‌ تمرين‌ها حداقل‌ 4 روز در هفته‌ و به‌ تناسب‌ در نزديكي‌ مسابقه‌ها حداقل‌ دو روز در هفته‌ را به‌ كار در صحرا اختصاص‌ داده‌ و از آن‌ غفلت‌ نكرد. دوباره‌ تأكيد مي‌كنم‌ كه‌ يكي‌ از اصول‌ آموزش‌ تنوع‌ است‌ و طبيعت‌ و صحرا اين‌ تنوع‌ را به‌ رايگان‌ در اختيار شما گزارده‌ است‌. يكي‌ از اهداف‌ تربيت‌ اسب‌ پرورش‌ عضله‌هاي‌ اوست‌. با پرورش‌ صحيح‌ عضله‌ها مي‌توان‌ با خيال‌ راحت‌ و بدون‌ نگراني‌ از فرسودگي‌ با اسب‌ كار كرد. در صحرا امكانات‌ كار ژيمناستيكي‌ فراوان‌ است‌. فقط‌ بايد رفت‌، آن‌ها را پيدا و از آن‌ها استفاده‌ كرده‌ همواره‌ برنامه‌ را به‌ سه‌ قسمت‌ قدم‌ آزاد دستجلوي‌ آزاد، يورتمه‌ و چهار نعل‌ تقسيم‌ كرد تا عضله‌هاي‌ او پرورده‌ شده‌ و شاداب‌تر شوند. با كار روي‌ پستي‌ و بلندي‌ها اسب‌ را چالاك‌تر و گام‌ هايش‌ را محكم‌ و استوارتر مي‌كنيم‌. كار در صحرا اسب‌ را چالاك‌ و مطيع‌تر مي‌كند.
 پس‌ كار با اسب‌ به‌ دو قسمت‌:
 1- ميدان‌ محصور - مانژ - در حداقل‌ زمان‌ 
 2- صحرا، در حداكثر زمان‌ مناسب‌ 
 تقيسم‌ مي‌شود.

 4. زمان‌
 نبايد فراموش‌ كرد كه‌ نمو جسماني‌ و روحي‌ اسب‌، هر قدر هم‌ سوار ماهر و با تجربه‌ باشد، مطيع‌ قوانين‌ متغير طبيعت‌ است‌ و هيچ‌ يك‌ از تقاضاهاي‌ سوار نمي‌تواند رشد و نمو اسب‌ را به‌ جلو انداخته‌ و يا تسريع‌ كند.  صبر و حوصله‌ مربي‌ و ملايمت‌ او اهميت‌ فوق‌العاده‌اي‌ در تعليم‌ و تربيت‌ دارند.
 با بررسي‌ رواني‌ يا چگونگي‌ روند تربيتي‌ اسب‌، مي‌توانيم‌ تأثيري‌ مثبت‌ بر روح‌ و روان‌ او داشته‌ باشيم‌. اسب‌ حافظه‌اي‌ قوي‌ دارد و اگر بتوان‌ از آن‌ به‌ درستي‌ بهره‌برداري‌ كرد، تربيت‌ سرعت‌ بيشتري‌ پيدا كرده‌ و در صورت‌ تكرار اشتباه‌ و حك‌ آن‌ در حافظه‌ اسب‌، تربيت‌ به‌ تأخير افتاده‌ و زدودن‌ عادت‌ بد از حافظه‌ اسب‌، بي‌ اندازه‌ مشكل‌ خواهد شد.
 استعداد و هوش‌ و ذكاوت‌ اسب‌ها مختلف‌ است‌. اغلب‌ اسب‌ها به‌ سرعت‌ به‌ تقاضاي‌ سوار جواب‌ مي‌دهند و برخي‌ ديگر بر عكس‌ خيلي‌ دير و به‌ سختي‌ مقصود سوار را درك‌ مي‌كنند. اسب‌ معمولاً آرام‌ و ملايم‌ بوده‌ و به‌ رفتار خوب‌، صدا و نوازش‌هاي‌ سوارش‌ فوق‌العاده‌ حساس‌ است‌ بايد بدانيد كه‌ تنبيه‌ او را مطيع‌ نكرده‌ بلكه‌ بر عكس‌، او را مرعوب‌ و ترسو مي‌كند. اسب‌ موجودي‌ با فكر و دقيق‌ است‌ زيرا اغلب‌ اوقات‌ حركتي‌ را كه‌ روز قبل‌ در كمال‌ سختي‌ اجرا كرده‌ فرداي‌ آن‌ روز بهتر انجام‌ مي‌دهد. صبر و حوصله‌ او زياد ولي‌ نامحدود نيست‌، بنابراين‌ شناخت‌ حد و اندازه‌ تقاضاي‌ سوار در اندازه‌هاي‌ تحمل‌ اسب‌ در مراحل‌ تربيت‌ و تعليم‌ بي‌اندازه‌ مشكل‌ است‌. تربيت‌ و تعليم‌ اسب‌ را مطيع‌ كرده‌ خلق‌ و خوي‌ او را تا حدي‌ نرم‌ مي‌كند ولي‌ ماهيت‌ او را كاملاً تغيير نمي‌دهد. اسبي‌ شرور و موذي‌ هرچه‌ هم‌ به‌خوبي‌ تربيت‌ شده‌ باشد بايد همواره‌ تحت‌ نظر باشد.
 فقط‌ با در نظر گرفتن‌ استعداد و كار برنامه‌ريزي‌ شده‌ در چهارچوب‌ روش‌ صحيح‌ مربي‌گري‌، مي‌توان‌ تربيت‌ اسب‌ را تسريع‌ كرد. وضع‌ جسماني‌ و طبيعت‌ او هم‌ بايد مورد دقت‌ و مطالعه‌ قرار گيرد. با دقت‌ در ساختمان‌ بدن‌ اسب‌، سهولت‌ تغذيه‌ و عمل‌ هضم‌، مي‌توان‌ محسنات‌ يا برعكس‌ معايب‌ آن‌ را كاملاً حدس‌ زده‌ و از محاسن‌ آن‌ استفاده‌ بهينه‌ و معايب‌ آن‌ را رفع‌ كرد.